انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
موسیقی ایرانی
  
صفحه  صفحه 10 از 24:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  23  24  پسین »

اخبارهای موسیقی و سینمایی از هر گوشه دنیا


مرد

 
وودی آلن به اتهام سوء رفتار جنسی پاسخ داد

وودی آلن، کارگردان سرشناس آمریکایی در نامه‌ای به روزنامه نیویورک تایمز، به اتهام‌های دوباره مطرح شده سوء رفتار جنسی او با دخترخوانده‌اش دیلن، پاسخ داده و آن را "سراسر ساخته و پرداخته" میا فارو، شریک سابق زندگی‌اش دانسته است.
در نامه مفصل وودی آلن که نیویورک تایمز روز جمعه هفتم فوریه (۱۹ بهمن) آن را منتشر کرده، این کارگردان برجسته سینما، به شرح دوباره جزئیات این پرونده در سال ۱۹۹۲ پرداخته و نتایج آن را دلیلی آشکار برای "بی‌پایه و اساس بودن" طرح دوباره این اتهام‌ها دانسته است.
او در این یادداشت با اشاره به نزاع جنجالی میان او و میا فارو، هنرپیشه، آورده "گروه متخصصان کلینیک آزار جنسی کودکان دانشگاه ییل- در بیمارستان نیوهوِن بعد از تحقیقات فراوان و گفتگو و پرسش و پاسخ با هر آن که صلاح می‌دانستند اعلام کردند آنها از ابتدا سه فرضیه را دنبال می‌کردند؛ اول اینکه وودی آلن دخترخوانده اش دیلن را مورد سوء رفتار جنسی قرار داده؛ دوم این که دیلن هفت ساله در میانه نزاع من و مادرخوانده‌اش میا سرگردان و پریشان شده و آنچه می‌گوید ناشی از این پریشانی و سردرگمی است؛ و سوم این که میا فارو در شکل‌گیری و طرح این موضوع نقش داشته است.
به گفته وودی آلن که در یادداشت خود نقل قول مستقیم از نتیجه بررسی‌های تیم متخصصان در سال ۱۹۹۲ را آورده، آنها درنهایت فرضیه اول را مردود دانسته‌اند و ترکیبی از دو فرضیه دیگر را مورد توجه قرار داده‌اند.
آقای آلن همچنین با اشاره به اظهارات موسی فارو، پسرخوانده او و میا فارو، هنگامی که موسی ۱۴ سال داشته و دوباره تکرار آن اظهارات اکنون که موسی ۳۶ سال دارد، بر "نقش شریک جنسی سابقش" در طرح این موضوع تاکید کرده است.
موسی فارو دو روز پیش در گفتگو با مجله پیپل گفته بود مادرخوانده‌اش میا در دوران کودکی او و خواهرش دیلن، تلاش می‌کرده "تصویری سیاه" از پدرشان ترسیم کند.
وودی آلن در ادامه این نامه به موضوع فرزند "بیولوژیکی" خودش و میا فارو که اخیرا عکس‌های منتشر شده از او گمانه‌زنی‌ها درباره این که رونان، پسر وافعی وودی آلن است یا به علت شباهت‌های فراوانش به فرانک سیناترا، خواننده شهیر آمریکایی، می‌تواند فرزند میا فارو و فرانک سیناترا باشد، اشاره کرده و آورده "حتی اگر رونان پسر میا و فرانک نباشد، اما اعتراف میا به روابط عاشقانه با فرانک آن هم در زمانی که من قانونا مخارج رونان را می‌پرداختم آیا نشان دهنده تخلف و ناصادق بودن میا فارو" نیست.
در طول این یادداشت، وودی آلن بارها اتهام سوء رفتار جنسی با دخترخوانده‌اش دیلن را تکذیب کرده و گفته او و همسرش سون-یی (که دخترخوانده میا فارو پیش از شراکت جنسی‌ میا با وودی آلن بود) بارها تلاش کرده‌اند دیلن را ببینند و "عشق و علاقه‌شان" را به او ابراز کنند اما میا فارو "تمام راهها برای ارتباط با کودکان" را مسدود کرده بوده است.
در پایان این نامه هم آقای آلن تاکید کرده ا ین نوشته او "آخرین بار" خواهد بود که او علنا در این مورد سخنی به میان می‌آورد و از این پس هیچ کس از سوی او در این باره کلامی نخواهد گفت.
دیلن فارو، دخترخوانده وودی آلن و میا فارو، اخیرا در نامه‌ای سرگشاده مدعی شده بود که اکنون به "عینیت" خاطرات سوء استفاده جنسی آقای آلن از او پی برده است.
با وجود این، بازپرسان پس از بررسی ادعاهای جدید دیلن فارو، قرار پیگردی برای وودی آلن صادر نکرده‌اند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
نامو؛ جسدی آواره در کردستان

جشنواره «کلرمون فران» در فرانسه بزرگ‌ترین جشنواره فیلم کوتاه جهان محسوب می‌شود که از به عنوان «جشنواره کن فیلم کوتاه» یاد می‌شود.
سی و ششمین دوره این جشنواره که از سی و یکم ژانویه تا هشتم فوریه برگزار شد، یک فیلم از سینمای ایران را در بخش مسابقه خود پذیرفته بود: نامو (ناشناس) ساخته صالح صالحی.


جسد سرگردان

فیلم در کردستان ایران می‌گذرد؛ کنار مرز عراق، جایی که یک سرگروهبان و یک سرباز سعی دارند جسد فرد ناشناسی را که مدت‌ها قبل خودکشی کرده در جایی دفن کنند، اما اهالی روستاهای مختلف از آنجایی که این مرد خودکشی کرده و این مغایر قوانین اسلامی است، با این کار مخالفت می‌کنند.
فیلم از تصویر جسدی که در پشت یک وانت است آغاز می‌شود و مضمون سرگردانی این جسد را تا لحظه آخر پیش می‌برد. در واقع جسد مهملی است برای معناهای نهفته که فیلمساز تماشاگر را آزاد می‌گذارد تا تعبیرهای خود را داشته باشد: از جسدی که می‌تواند نماد یک ملت باشد که در یأس و نومیدی در چنبر عقاید خرافی گیر کرده و راه گریزی ندارد تا سمبلی از مصیبت‌های ناخواسته‌ای که به سرزمین کردستان هجوم می‌آورد.
فیلم قصه سرراستی دارد و سعی دارد به وجه داستان‌گویی‌اش وفادار بماند، در عین حال چشم‌اندازهای کردستان، فیلمساز را مسحور کرده و بخش عمده‌ای از فیلم با نماهای مختلفی از این مناظر پیوند خورده‌است. در واقع این داستان با این مشخصات به طرز قابل توجهی با سرزمین کردستان پیوند می‌خورد و جزئی از آن می‌شود. شاید اهمیت فیلم و دلیل توجه به آن را باید در همین نقطه جست‌وجو کرد: تصویری از باورها و سنت‌های یک دیار که در تار و پود فیلم عجین شده‌است.
فیلم روند نسبتاً کند اما حساب شده‌ای دارد و نماهای نزدیک صورت سرگروهبان و سرباز- به عنوان نوعی ناظر- در کنار تصاویر باز طبیعت معنا می‌یابد و هویت مردم را در دل این سرزمین معنا می‌کند. ریتم فیلم از نقطه آغاز تا پایان به شکلی آرام ادامه دارد و فیلمساز می‌کوشد به تماشاگر فرصت اندیشیدن در لابلای نماها را بدهد. گاه ترفندهای تکنیکی‌ای مثل تغییر وضوح از صورت یک نفر به صورت دیگری با کل ساختار فیلم هماهنگی چندانی ندارد، اما حرکات دوربین از جمله حرکت به دور وانت، در ساختار فیلم جا می‌افتد و به بخشی از روایت تبدیل می‌شود.
فیلم کسی را محکوم نمی‌کند و همه را در گیرودار شرایطی می‌بیند که در آن اسیر هستند: سرگروهبان وظیفه دارد که جسد را تا پیش از غروب آفتاب دفن کند و گریزی از آن ندارد. سرباز که خودش اهل کردستان است سعی دارد نقش میانجی با اهالی ده را به عهده بگیرد تا زودتر از شر جسد خلاص شوند، اما رو در رو شدن او با عقاید ملای ده، یک درگیری فیزیکی ناخواسته را به همراه می‌آورد. در واقع شاید در نگاه فیلمساز، این دو - به عنوان نماینده قدرت- هم در برابر سنت‌ها و عقاید بسته، چاره‌ای جز پذیرش ندارند.
از سویی مردم روستاهای مختلف را می‌بینیم که ابتدا درباره جسد کنجکاو هستند و حتی برای رحمت او از جانب خداوند دعا می‌کنند، اما هیچ کدام حاضر به دفن این جسد در روستایشان نیستند. ملای یکی از روستاها در گفت‌وگو با سرباز می‌گوید که دفن او باعث رخت بربستن آبادانی از روستا خواهد شد و بعداً به طور خصوصی به سرباز که دفن زنی را که همانجا خودسوزی کرده مثال می‌آورد، می‌گوید که از زمان دفن آن زن در این روستا، خوشی از آنجا گریخته‌است.
این باور که هسته مرکزی فیلم را تشکیل می‌دهد- و یکی از ملاها به نظر قرآن در زمینه خودکشی هم اشاره می‌کند- در تناقض با وضعیت شخصی قرار می‌گیرد که در اوج نومیدی خودکشی کرده و حالا حتی آرام گرفتن در گور هم از او دریغ می‌شود.
در واقع فیلم با آن که روستائیان را محکوم نمی‌کند، اما کفه ترازو را به نفع جسد، سنگین می‌کند. ما به عنوان تماشاگر با آخرین حق یک انسان- انسانی که نمی‌شناسیم- همراه می‌شویم و می‌خواهیم این جسد هر چه زودتر در جایی آرام گیرد.
پایان فیلم به شکلی غیرقابل حدس است: جسد در نهایت دفن می‌شود و آرام می‌گیرد؛ اما در یک ناکجا، زیر سیم‌های خاردار مرز ایران و عراق. باز دو نوع برداشت برای تماشاگر باز می‌ماند: خاک کردن شر در مرز دو کشور و تسری آن به کشور همسایه یا نیاز به برداشتن سیم خاردار و آرام گرفتن در جایی بدون مرز.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
شرلی تمپل، 'پرنسس کوچک هالیوود' درگذشت

شرلی تمپل، بازیگر سینمای هالیوود که برای نقش‌هایی که در دوران کودکی‌اش بازی کرده بود مشهور بود، در سن ۸۵ در گذشت.
او در روز دوشنبه آن طور که خانواده اش در بیانیه‌ای اعلام کردند به دلیل کهولت در "وودساید" در کالیفرنیا درگذشت.
او کارش را در سنین پائین کودکی در دوران "رکود بزرگ" آمریکا در دهه ۱۹۳۰ آغاز کرد و خیلی زود لقب " پرنسس هالیوود" را گرفت.
به مدت چهار سال فیلم‌هایی که او بازی می کرد جزو پرفروش‌ترین فیلم‌های سال می‌شد.
چشمان درخشان، برخیز و خوشحالی کن و هایدی از مشهورترین فیلم‌های او بود که در نیمه اول دهه ۱۹۳۰ ساخته شده بود.
شرلی تمپل درسال ۱۹۲۸ در سانتا مونیکا، کالیفرنیا به دنیا آمد به تشویق مادرش در حالیکه آنقدر کوچک بود که هنوز به درستی راه نمی رفت، آموختن رقص را آغاز کرد و در سه سالگی در مدرسه رقص لس‌آنجلس ثبت نام کرد.
او نخستین فیلمش را در سه سالگی بازی کرد و زمانی که شش ساله بود اسکار نوجوانان را گرفت و تا زمانی که این جایزه اعطا می شد (۱۹۶۱) جوان‌ترین کسی بود که این جایزه را گرفته بود و در کل تاریخ اسکار تا کنون کسی کوچک تر از او اسکار نگرفته است.
در دوران کوتاه کاری خود در ۴۹ فیلم بازی کرد و در بسیاری از این فیلم ها علاوه بر بازیگری، می‌رقصید و آواز می خواند. با این حال ستاره این بازیگر مشهور در دوران جوانی افول کرد و برای آخرین بار در سن ۲۲ سالگی در سال ۱۹۵۰ مقابل دوربین سینما رفت و برای همیشه از دنیای سینما خداحافظی کرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
جریمه میلیونی کارگردان مشهور چینی برای تخطی از قانون تک فرزندی

ژانگ ییمو، یکی از سرشناس‌ترین کارگردانان سینمای چین پس از آنکه داشتن بیش از یک فرزند را تائید کرد، جریمه یک میلیون و دویست هزار دلاری خود را پرداخت کرد.
ژانگ ییمو، ۶۳ ساله و همسرش نخستین بار در ماه دسامبر رسما اعلام کردند که دو پسر و یک دختر دارند.
به گزارش خبرگزاری رسمی شین‌هوا، جریمه تخطی از قانون "تک فرزندی" در چین بر اساس درآمد مادر و پدر تعیین می‌شود.
ژانگ ییمو از شناخته شده‌ترین کارگردانان چین در خارج از کشورش است و آثاری پرفروشی چون قهرمان (Hero)، خانه خنجرهای پران و گل‌های جنگ در کارنامه‌اش دارد.
او همچنین افتتاحیه و اختتامیه المپیک ۲۰۰۸ پکن را نیز کارگردانی کرد که یکی از باشکوه‌ترین و پرهزینه‌ترین مراسم‎ المپیک در دهه‌های اخیر بوده است.
مقام های شهر ووژی در شرق چین گفته اند که دفتر کنترل جمعیت این جریمه را یکجا دریافت و آن را مستقیما به خزانه دولت واریز کرده است.
قانون "تک فرزندی" از سال ۱۹۷۹ در چین اجرا می شود، اما شامل همه خانواده ها نمی‌شود.
زوج‌های روستایی می‌توانند دو فرزند داشته باشند به شرطی که فرزند نخست آنها دختر باشد.
همچنین زوج‌هایی که یکی از آنها خودش تک فرزند خانواده بوده، می‌توانند دو فرزند داشته باشند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
رابی ویلیامز به کلوب ۴۰‌ساله‌ها پیوست

رابی ویلیامز بدون شک از موفق‌ترین ستاره‌های پاپ برخاسته از بریتانیاست. در نوجوانی با شهرت و اعتیاد درگیر شد. چند سالی از دنیای موسیقی دور ماند، اما سرانجام با دست پر بازگشت؛ دستی که تا به امروز خالی نشده است.
بیشتر منتقدان رابی ویلیامز را هنرمندی ذاتی می‌دانند که به خوبی می‌داند چطور جمعیت هواداران و تماشاگران را سر ذوق آورد. از همین رو چندان جای تعجب نیست که از خود رکورد نیز بر جای گذاشته است. رابی ویلیامز در کتاب رکوردهای گینس رکورد بیشترین میزان فروش بلیط در یک روز را به نام خود ثبت کرده است.
فروش ۶۸ میلیون نسخه آلبوم و دریافت چندین جایزه بریت (جایزه سالانه موسیقی بریتانیا) بیش از هر هنرمند بریتانیایی دیگر، او را به یکی از ستاره‌های بزرگ حال حاضر دنیای موسیقی تبدیل کرده است.


یک آگهی روزنامه

رابی ویلیامز ۱۳ فوریه ۱۹۷۴ در شهر استوک آن ترنت، واقع در مرکز انگلستان، به دنیا آمد. والدین او در آن زمان یک مشروب‌فروشی را اداره می‌کردند و رابی از همان سن پایین یاد گرفت تا چگونه به بهترین حالت دیگران را سرگرم کند.
در ۳ سالگی در یک مسابقه استعدادیابی نفر اول شد. چند سال بعد در چندین باشگاه تئاتر به روی صحنه رفت و در ۱۴ سالگی در نقش "آرت فول داجر" در نمایشنامه اولیور توییست بازی کرد. مادر رابی ویلیامز کسی بود که بایستی خواننده شدن رابی را به پای او نوشت.
زمانی که او ۱۵ساله بود، مادرش یک آگهی در یک روزنامه را دید که به دنبال خواننده برای یک گروه پسرانه به نام "تیک دت" (Take That) می‌گشت. به تشویق مادر، رابی ویلیامز به آدرسی که داده شده بود، رفت. از آنجا بود که رابی ویلیامز رسما قدم در راه موسیقی گذاشت.
این گروه پنج نفره به موفق‌ترین گروه‌موسیقی پسرانه دهه ۹۰ میلادی تبدیل شد.
فشار و تغییراتی که این موفقیت با خود به همراه داشت، برای رابی ‌ویلیامز که در آن زمان نوجوانی بیش نبود، بیش از حد ظرفیت و توان بود. الکل، مواد مخدر، مهمانی‌های شبانه و نیز درگیری با مدیر گروه در نهایت منجر به آن شد که او پس از پنج سال همکاری، از گروه کنار گذاشته شود.
در آن زمان افول ستاره شهرت و موفقیت رابی ویلیامز مسأله‌ای بود که انتظارش دیر یا زود می‌رفت. اجراهای انفرادی‌اش چندان با استقبال روبرو نشدند و او نیز همچنان به سبک زندگی پر حاشیه‌اش ادامه داد. تا جایی که در نهایت در سن ۲۳ سالگی راهی یک کلینیک ترک اعتیاد شد.


بازگشت به اوج

تک ترانه "فرشته‌ها" بلیط بازگشت رابی ویلیامز به دنیای شهرت بود. او با این ترانه در سال ۱۹۹۷ بار دیگر نام خود را در دنیای موسیقی مطرح کرد؛ این بار نه به عنوان عضوی از یک گروه بلکه به عنوان خواننده‌ای که تنها به روی صحنه می‌رود.
هر چند ترانه "فرشته‌ها" تنها توانست به جایگاه چهارم جدول ترانه‌ها راه یابد، اما فروش نیم میلیون نسخه از آن، این ترانه را تبدیل به یکی از ماندگارترین آثار رابی ویلیامز کرد. موفقیت "فرشته‌ها" همچنین موجب شد تا نخستین آلبوم انفرادی رابی ویلیامز به نام "Life thru a lens" به پرفروش‌ترین آلبوم روز بریتانیا تبدیل شود.
در سال ۲۰۰۰ این خواننده بریتانیایی با ترانه‌های "Rock DJ"، "Kids" و "Eternity" جدول ترانه‌های برتر اروپا را به تسخیر خود درآورد.
یک سال بعد رابی ویلیامز تصمیم گرفت تا سبک موسیقی دهه ۵۰ میلادی را زنده کند و آلبومی با همان حال و هوا به بازار دهد؛ تصمیمی‌که چندان به مذاق شرکت تهیه موسیقی که با او قرارداد بسته بود، خوش نیامد. پافشاری او اما موجب شد تا آلبوم "Swing When You're Winning" چندی بعد راهی بازار شود و فروشی چشمگیر پیدا کند.
هواداران رابی ویلیامز از اینکه نسخه جدیدی از ترانه‌های فرانک سیناترا و دین مارتین را می‌شنیدند، سر ذوق آمده بودند. نسخه رابی ویلیامز از ترانه "Have You Met Miss Jones?" که در اصل از سوی فرانک سیناترا خوانده شده بود، در فیلم پرفروش "خاطرات بریجیت جونز" مورد استفاده قرار گرفت.


همکاری مجدد با تیک دت

در ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۰ انتشار خبری ویژه هواداران موسیقی را غافلگیر کرد. در این روز رابی ویلیامز اعلام کرد که قصد دارد همکاری با گروه "تیک دت" را از سر بگیرد. او همراه با گری بارلو، خواننده تیک دت و رقیب سرسخت دیرینش، ترانه‌ای با نام "شرم" (Shame) را نوشت که در آن جنگ و جدل‌های رابطه پرتنش‌شان به تمسخر گرفته شده بود.
علیرغم حضور در برنامه‌های تلویزیونی پرطرفدار آمریکایی و تبلیغات گسترده در این کشور، با این حال رابی ویلیامز نتوانست آنطور که در اروپا به شهرت رسیده، در ایالات متحده نیز کسب نام کند. هیچ‌کدام از آلبوم‌هایش نتوانستند در میان ۴۰ آلبوم برتر جای بگیرند و تنها دو آلبوم و دو تک ترانه وی به جمع ۱۰۰ ترانه ‌و آلبوم برتر راه یافتند.
همین امر نیز موجب شد تا او در سال ۲۰۰۶ به لس‌آنجلس رفته و در این شهر ساکن شود. در آنجا بود که رابی ویلیامز با آیدا فیلد، هنرپیشه ترک−آمریکایی آشنا شد. آن‌ها در سال ۲۰۱۰ با یکدیگر ازدواج کردند و دو سال بعد صاحب دختری با نام "تئودورا رز" شدند.
رابی ویلیامز ترانه "Go Gentle" را برای دخترش خوانده است. این ترانه نخستین ترانه‌ی آلبوم جدید این خواننده بریتانیایی به نام "Swings Both Ways" است.
تا کنون بیش از ۷۰ میلیون نسخه آلبوم از رابی ویلیامز در سراسر جهان به فروش رفته و جوایز بی‌شماری نصیب او شده‌اند.
مسئولان شهر استوک آن ترنت، زادگاه رابی ویلیامز، تصمیم دارند تا به مناسبت ۴۰ ساله شدن ستاره شهرشان مراسم ویژه‌ای را برای او برگزار کنند. آنها اعلام کرده‌اند که در نظر دارند چندین خیابان جدید شهر را به اسم ترانه‌های رابی ویلیامز نامگذاری کنند: Angels Way‌، Candy Lane، Supreme Street.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
اولین دختر خون آشام چادری

یکی از ژانرهای پرطرفدار آثار سینمایی، فیلم هایی با موضوع Vampire یا همون خون آشام است. همه ساله انواع فیلم ها و سریال های خارجی ذیل این موضوع ساخته شده و طرفداران آنها نیز کم نیستند. اما به تازگی یک کارگردان جوان ایرانی به صف سازندگان چنین فیلم هایی پیوسته و فیلمش با عنوان "دختری تنها در شب به خانه می رود" در ژانویه ۲۰۱۴ اکران عمومی شد.
آنا لیلی امیرپور کارگردان این فیلم در انگلستان به دنیا آمده و در دوران کودکی به همراه خانواده خود به آمریکا مهاجرت و در میامی و سپس کالیفرنیا دوران کودکی و نوجوانی خود را گذرانده است. وی اولین فیلم از ژانر وحشت خود را در دوازده سالگی با دوربین خانوادگی و به صورت بسیار کوتاه ساخت. امیرپور در دانشگاه سانتا باربارای کالیفرنیا در رشته زیست شناسی مشغول به تحصیل شد و در عرض یک سال ترک تحصیل نموده و به کلورادو نقل مکان نمود. سپس به دنبال علاقه همیشگی خود یعنی فعالیت های هنری و سینمایی رفته و در رشته نویسندگی دانشگاه کالیفرنیا مشغول به تحصیل شد.


اولین خون آشام چادری در ایران !

متعاقب پخش فیلم وی در ماه گذشته میلادی، منتقدان نگاه ویژه ای به آن نموده و کار امیرپور در زمره آثار نوآورانه در این ژانر تلقی گردید. داستان فیلم از ایران تاثیر فراوانی گرفته است و شهری که در فیلم به نمایش درآمده یک شهر خیالی و متروک در ایران و با فاصله زیاد از تهران و در کویر واقع است (اگرچه در واقع فیلم برداری در شهر تافت کالیفرنیا صورت گرفت). این شهر خیالی مملو از گانگسترها، معتادان، عاشقان دلخسته و بالاخره یک خون آشام مشهور به "دختر" است.
چیزی که جلب توجه فراوانی را نسبت به اثر وی برانگیخته، این است که امیرپور زنی است که توانسته خود را در میان بزرگان سینمایی جا نماید و این در حالی است که تنها ۱۶ درصد از فیلم های مشهور ۲۰۱۳ را زنان کارگردانی، نویسندگی، تهیه کنندگی یا تدوین نموده بودند و در ژانر مذکور این آمار به مراتب کمتر نیز است.
اما نکته مهم در این خبر که از آن غفلت شده است استفاده از کاراکتر چادر برای یک دختر خون آشام است که طبیعتا نگاهی منفی به آن ایجاد می کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
دفاع بازیگران گرگ وال استریت از صحنه‌های عیان جنسی در فیلم


http://postimage.org/app.php


بازیگران فیلم گرگ وال استریت به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، از صحنه های افراط و زیاده روی برای به تصویر کشیدن سکس و مصرف مواد مخدر دفاع کرده اند.
مارگوت رابی که در این فیلم نقش همسر شخصیت اصلی داستان با بازی لئوناردو دی کاپریو را بازی کرده می گوید: "به نظرم این فیلم چنین کارهایی را توجیه نکرده و به آن زیبایی نمی دهد بلکه تصویری واقع گرایانه و بدون سانسور از رویدادهایی است که واقعا اتفاق افتاده."
فیلم گرگ وال استریت که در پنج رشته از جمله بهترین کارگردان و بهترین بازیگر مرد نقش اصلی در جوایز اسکار امسال نامزد شده ماجراهای صعود و افول یک دلال بازار بورس به نام جوردن بلفورت را بازگویی می کند که از راه تقلب به ثروت کلانی رسید و تمام آن را در خوشگذرانی های افراطی خرج کرد.
گرگ وال استریت در خود آمریکا با انتقادهای فراوانی روبرو شده که معتقدند به انحطاط اخلاقی و افراط روی پرده سینما شکوه و زیبایی بخشیده است. گزارشهایی منتشر شده حاکی از اینکه یک عضو آکادمی اسکار در مراسم اکران ویژه این فیلم قبل از ایام کریسمس به مارتین اسکورسیزی حمله لفظی کرده و گفته است: "شرم بر تو "
دیالوگ های این فیلم نیز موارد بسیار زیادی از کلمات رکیک دارند و به عنوان مثال در بیش از ۵۰۰ مورد فحش رکیک به کار برده می شود.
مارگوت رابی در مصاحبه ای به بی بی سی گفت: "کل این داستان در مورد افراط و زیاده روی است. اگر این عناصر حذف و کاهش داده می شد کل داستان بی معنا می شد. بدون نشان دادن صحنه های مصرف مواد مخدر و یا سکس نمی توان شخصیت یک معتاد و وابستگی وی به این افراط گریها را بازگو کرد."
او تاکید می کند که حداقل در نیمه اول فیلم هدف این صحنه ها این بوده که به تماشاگر نشان دهد که شخصیت اصلی داستان و اطرافیان او واقعا از این کارها لذت می بردند و در آنها انگیزه بسیار قوی ایجاد می کرد تا به شیوه های کلاهبردارانه کار خود ادامه دهند.
مارگوت رابی می افزاید: "ولی در عین قسمت دوم فیلم هم در توضیح کامل ماجرا نقش مهمی دارد و نشان می دهد که عواقب و پیامدهای آن افراط گری‌ها چه بود. به همین خاطر از مجموع فیلم می توان به خوبی دید که ما اعمال و رفتار این شخصیت ها را تایید نکرده ایم."
جوردن بلفورت که یک شخصیت حقیقی است از راه های تقلبکارانه طی سالهای دهه ۱۹۹۰ در بازار بورس نیویورک میلیون ها دلار به جیب زد ولی در نهایت توسط پلیس فدرال آمریکا، اف بی آی دستگیر و به جرم کلاهبرداری مالی زندانی شد. فیلمنامه گرگ وال استریت براساس کتاب خاطرات وی که چند سال پیش منتشر شد، نوشته شده است.
لئوناردو دی کاپریو چندی پیش در مصاحبه ای با مجله ورایتی در مورد این فیلم گفت: "شاید بعضی ها در مورد این فیلم قضاوت اشتباهی بکنند. من امیدوارم که مردم متوجه شوند که ما این اعمال غیراخلاقی و نادرست را تایید نمی کنیم بلکه در فیلم سعی کرده ایم عمق آن را نشان داده و محکوم کنیم."
جونا هیل که نقش دانی آزوف همکار و شریک وفادار شخصیت اصلی داستان را بازی می کند، قبل از اکران فیلم در بریتانیا در مصاحبه ای با بی بی سی گفت مارتین اسکورسیزی همیشه فیلمهایی می سازد که بحث برانگیز هستند.
وی افزود: "این دقیقا وظیفه اصلی یک هنر خوب است و باید در میان مردم بحث و اظهار نظر به راه بیاندازد. این فیلم رفتار و نحوه زندگی این افراد را به خوبی نشان می دهد و هر کس باید به شیوه و سلیقه خودش از آن درس بگیرد."
جونا هیل می افزاید:"به اعتقاد من دستگاه قضایی آمریکا این افراد را به حد کافی مجازات نکرده است و این موضوع نشان می دهد که سیستم قضایی آمریکا در برخورد با خلافکاران مالی و کلاهبرداران چگونه عمل می کند."
هیل امسال برای بازی در این نقش نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شده است.
فیلم گرگ وال استریت که در عین حال جوانا لاملی بازیگر زن انگلیسی و متیو مک کاناهی نیز در آن نقش های کوچکی دارند، علاوه بر پنج نامزدی اسکار از سوی جوایز سینمایی بفتا نیز در چهار زمینه از جمله بهترین کارگردان برای مارتین اسکورسیزی و بهترین هنرپیشه مرد نقش اصلی برای لئوناردو دی کاپریو نامزد شده است.
این فیلم پس از دار و دسته های نیویورک، هوانورد، رفتگان و شاتر آیلند، پنجمین همکاری مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دی کاپریو بوده است.
دی کاپریو در مراسم اهدای جوایز گلدن گلوب جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را به دست آورد.
هفته گذشته مسئولان هیئت طبقه بندی فیلم کنیا به بی بی سی گفتند که ‌ده‌ها نفر از قاچاقچیان نسخه‌های غیرقانونی فیلم توقیف شده گرگ وال استریت در کنیا دستگیر شدند.
هیئت طبقه بندی فیلم در کنیا در ماه ژانویه فیلم گرگ وال استریت را به دلیل "صحنه های بیش از حد از برهنگی، سکس،‌ هرزگی، عیاشی و فحاشی" ممنوع کرده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 

کمپانی SONY آلبوم « بُعد یازدهم» حافظ ناظری را منتشر می کند

بزرگترین شرکت تولید و ارائه آثار موسیقی در جهان، برای اولین بار آلبوم یک هنرمند ایرانی را همزمان با انتشار در داخل کشور، به صورت جهانی منتشر می کند.

به گزارش «موسیقی ما»، کمپانی SONY که در طول چند دهه گذشته اقدام به ضبط و ارایه ماندگارترین آثار ستارگان تاریخ موسیقی جهان همچون: الویس پریسلی، مایکل جکسون، یویوما، ایساک پرلمان، دومینگو و ... کرده است، برای اولین بار در بخش کلاسیک خود SONY CLASSICAL، اثری مستقل از یک آهنگساز خاور میانه (حافظ ناظری) را تولید و در کشورهای جهان منتشر می کند.

«بُعد یازدهم» اثر شماره یک «سمفونی رومی» است که «حافظ ناظری» چیزی حدود 10 سال برای ساخت و تولید آن وقت و انرژی صرف کرده و پس از تکمیل مراحل تولید و ساخت آن، این آلبوم با حضور افتخاری استاد «شهرام ناظری» در برخی قطعاتش، در آستانه انتشار جهانی قرار دارد.
نکته حائز اهمیت این آلبوم حضور نوازنده های شاخص و سرشناس جهانی در این آلبوم از جمله : «ذاکر حسین» (نوازنده سرشناس ساز «طبلا» در جهان و برنده اولین جایزه ی Grammy در بخش world Music در سال 1992 ، نامزد دریافت جایزه Grammy در سال 2011 و ...)، «گلن ولز» (نوازنده سازهای کوبه ای و برنده چهار جایزه Grammy)، «مت هایموویتز» (نوازنده ویلنسل و نامزد دریافت چندین جایزه Grammy )، «پاول نیوبائر» (نوازنده ویولا و کاندیدای جوایز متعدد جهانی)، «ژوهانس موزر» (نوازنده ویلنسل که با آلبوم Saint-Saens به عنوان یکی از 10 اثر برتر موسیقی کلاسیک در سال 2008 انتخاب شد) و ... است که باعث شده رسانه های معتبر موسیقی در جهان با استقبال و انتشار اخبار این آلبوم، از آن به عنوان یکی از پر هیجان ترین آثار موسیقی کلاسیک و تلفیقی سال جاری میلادی یاد کنند.

حضور فیلسوف بزرگ جهان «دیپاک چوپرا» در «بعد یازدهم» از دیگر اتفاقات خبر ساز این آلبوم است که باعث شده ابعاد خبری این آلبوم فراتر از پیش بینی ها شود.

«حافظ ناظری» چند روزی ست که وارد ایران شده و در حال پیگیری های لازم برای انتشار آلبوم اش در هفته های آتی ست و پیگیری های خبرنگار ما نشان داد که این اثر 11 مارچ ( 19 اسفند) به صورت همزمان در ایران و جهان منتشر خواهد شد.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
اشک‌ها و لبخندها؛ آخرین عضو گروه موسیقی تراپ درگذشت


آخرین عضو گروه موسیقی خانواده تراپ که فیلم آوای موسیقی (اشک‌ها و لبخندها) بر اساس داستان آنها ساخته شده، روز سه شنبه هفته گذشته در سن ۹۹ سالگی درگذشت.
ماریا فون تراپ به گفته برادرش یوهانس فون تراپ در خانه خود در ایالت ورمونت درگذشته است.
خانواده فون تراپ در جریان اشغال اتریش توسط نازی‌ها در سال ۱۹۳۸ از کشورشان گریختند و به آمریکا مهاجرت کردند.
داستان زندگی و فرار آنها الهام بخش موزیکالی شد که در سال ۱۹۵۹ روی صحنه رفت و سپس در سال ۱۹۶۵ به فیلم آوای موسیقی تبدیل شد.
آوای موسیقی داستان راهبه جوانی را به نام ماریا آگوستا فون تراپ (مادرخوانده ماریا فون تراپ که به تازگی درگذشته است) روایت می کند که به قصد پرستاری هفت فرزند گئورگ فون تراپ، یک افسر نیروی دریایی (با بازی کریستوفر پلامر در فیلم) صومعه ای در اتریش را ترک می کند و به فرزندان فون تراپ موسیقی می آموزد. نقش این راهبه را در فیلم جولی اندروز، بازیگر انگلیسی بازی کرده که برای آن جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن را گرفت و نامزد دریافت اسکار شد.
این فیلم موزیکال برداشت آزادی است از کتابی با عنوان "داستان خوانندگان خانواده تراپ" که پرستار فرزندان گئورگ فون تراپ در سال ۱۹۴۹ نوشت. ماریا آگوستا فون تراپ نهایتا همسر این افسر اتریشی شد و در سال ۱۹۸۷ درگذشت.
ماریا فون تراپ که اخیرا در گذشت دومین دختر کاپیتان فون تراپ از نخستین همسرش بود که در فیلم و موزیکال آوای موسیقی، لوئیزا نام داشت.
خانواده فون تراپ پس از توری که در آمریکا داشتند نهایتا در سال ۱۹۴۲ مقیم ایالت ورمونت شدند.

ترانه های موزیکال آوای موسیقی توسط اسکار همرستاین سروده شده و موسیقی آن را ریچارد راجرز ساخته است. در سال ۱۹۶۵ کلیک رابرت وایز از روی آن فیلمی ساخت به یکی از ماندگارترین موزیکال‌های تاریخ سینما تبدیل شد. این فیلم پنج اسکار از جمله جایزه های بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را به دست آورد.
آوای موسیقی در ایران به عنوان اشک‌ها و لبخندها دوبله شد. ترانه‌های آن را کریم فکور و تورج نگهبان شاعر و ترانه‌سراهای ایرانی به فارسی برگرداندند و کلیک علی کسمایی مدیریت دوبله آن را برعهده گرفت.
دوبله این فیلم در ایران توسط منتقدان به عنوان بهترین دوبله فیلم های خارجی به فارسی برگزیده شده است. هر شخصیت فیلم را دو گوینده دوبله کردند؛ یکی برای بخش های آوازی و دیگری برای بخش های غیر آوازی.
ژاله کاظمی (ماریا)، علی کسمایی (کاپیتان فون تراپ)، رفعت هاشم پور (بارونس شرایدر) و خسرو خسروشاهی (ماکس) از گویندگان بخش‌های غیر آوازی دوبله فارسی این فیلم بودند.
دو ماه پیش نیز النور پارکر، بازیگر هالیوود که نقش بارونس در فیلم آوای موسیقی را بازی کرده بود، در سن ۹۱ سالگی در کالیفرنیا کلیک درگذشت.
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  ویرایش شده توسط: shomal   
مرد

 
پاکو د لوسيا، گیتاریست سرشناس اسپانیایی،‌ درگذشت

take screen shot
پاکو د لوسيا، گیتاریست سرشناس اسپانیایی، در ۶۶ سالگی در مکزیک درگذشت.
بر اساس گزارش ها آقای د لوسیا هنگام بازی با فرزندانش در ساحل دچار حمله قلبی شده بود.
او که از مهمترین گیتاریست های فلامنکو بود،‌ در پی انتشار مجموعه ای از آلبوم های فلامنکو در سالهای دهه ۷۰ به شهرت رسید و طی سالهای فعالیت هنری اش در سبک های کلاسیک و جاز هم گیتار زد.
او همچنین با کارلوس سائورا،‌ فیلمساز اسپانیایی، هم همکاری داشت و در فیلم کارمن،‌ محصول ۱۹۸۳،‌که جایزه بفتای ۱۹۸۵ را در رشته بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان برد،‌ ایفای حضور یافت.
او در سالهای اخیر در مکزیک و اسپانیا زندگی می کرد.
پاکو د لوسیا در ۲۱ دسامبر سال ۱۹۴۷ به دنیا آمد. نام اصلی اش فرانسیسکو سانچز گومز بود، پسر آنتونیو سانچز،‌ گیتاریست فلامنکو که از نسل کولی ها بود. او نام هنری خود را به یاد مادرش لوسیا گومز انتخاب کرد.
گفته می شود که او از پنج سالگی گیتار می نواخت.
در مقاله ای در نشریه گیتار پلیر در سال ۱۹۹۴ از قول او آمده است: "خانواده من با کولی ها بزرگ شدند. پدرم و همه برادرهام گیتار می زدند،‌ برای همین من پیش از اینکه بتوانم گیتار را بلند کنم،‌ حتی پیش از اینکه بتوانم حرف بزنم، صدای گیتار را می شنیدم. پیش از اینکه بتوانم بنوازم، تک تک ریتم های فلامنکو را می شناختم. حس و معنی موسیقی را می دانستم،‌ برای همین وقتی که شروع کردم به نواختن، یکراست به سراغ صدایی که در گوشم می شنیدم رفتم."
او در ۱۸ سالگی نخستین آلبومش را در مادرید منتشر کرد.
یکی از بزرگترین همکاری های هنری او با کامارون د لا ایسلا،‌ خواننده معروف بود. این دو در سال های دهه ۱۹۷۰ مجموعه ای آلبوم ضبط کردند که الهام بخش جنبش نیو فلامنکو (فلامنکو نو) شد.
در سال ۲۰۰۴ پاکو د لوسیا جایزه معتبر اسپانیایی آستوریاس برای هنر را به عنوان جهانی ترین هنرمند فلامنکو دریافت کرد.
هیئت داوران این جایزه در آن زمان گفتند: "سبک او فانوسی برای نسل های جوان است و هنرش او را یکی از بهترین سفرای فرهنگ اسپانیایی در جهان کرده است."
از میان کسانی که خارج از اسپانیا با او همکاری داشتند جان مک لاگلین بریتانیایی بود.
کاربران فراوانی درباره مرگ او در توییتر نوشته اند. یکی نوشته است: "به فرشته ها گیتار خواهی آموخت."
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
صفحه  صفحه 10 از 24:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  23  24  پسین » 
موسیقی ایرانی

اخبارهای موسیقی و سینمایی از هر گوشه دنیا

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA