انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
موسیقی ایرانی
  
صفحه  صفحه 12 از 24:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  23  24  پسین »

اخبارهای موسیقی و سینمایی از هر گوشه دنیا


مرد

 
محسن یگانه: مجبور شدم با احمدی نژاد دست بدهم

به گزارش پارسینه به نقل از تیک، مصاحبه با محسن یگانه در دفترش انجام شد. دفتری بزرگ که البته به قول خودش ۹۰ روز است خودش را در یکی از اتاق‌های آن حبس کرده تا بتواند یک آلبوم آبرومند را برای هوادارانش جمع‌وجور کند. رفتار یگانه در طول مصاحبه آرام بود. در مقابل سؤالات ما جبهه نمی‌‌گرفت و بدون عصبانیت به همه آن‌ها جواب داد. این شاید یکی از بی‌سانسور‌ترین مصاحبه‌های او باشد. مصاحبه‌ای که حرف‌های ناگفته زیادی در آن است.

چند وقتی است به نظر می‌رسد نسبت به گذشته کم حاشیه‌تر و آرام‌تر شده‌ای...
حاشیه چیزی است که برای انسان درست می‌کنند و تو می‌‌توانی آن را ادامه دهی یا از کنار آن عبور کنی! راستش من هیچ‌وقت دوست نداشتم حاشیه داشته باشم اما از آنجایی‌که همیشه برخلاف مسیر آب شنا کرده‌ام، نقش بازی نکرده‌ام و سعی‌ام این بوده که خودم باشم، بعضی اوقات برایم حواشی ایجاد شده است.

یعنی برخلاف مسیری که همکارانت دارند، شنا می‌کنی؟
در مورد همکارانم صحبت نمی‌کنم، بحث من کلی است. طرز فکرها فرق دارد شاید بقیه هم می‌توانستند بیشتر شبیه خودشان باشند اما بعضی‌ها سعی کردند خیلی مراقب باشند و همرنگ جماعت باشند! همان‌طور که گفتم همیشه سعی کرده‌ام خودم باشم و به همین دلیل هم گاهی حرکتم برخلاف مسیر رودخانه بوده است.

اما به نظرم گاهی تو خودت برای خودت حاشیه ساخته‌ای...
این‌طور نبوده که عمدا برای خودم حاشیه‌سازی کنم بلکه این حواشی محصول همان نقش بازی نکردنی بود که گفتم. راستش به دلیل همین حواشی که می‌گویی مدتی است دارم تلاش می‌کنم کمتر شبیه خود واقعی‌ام باشم.

یعنی چی؟
یعنی چند ماهی است که خیلی بیشتر از گذشته خودم را فیلتر و سعی می‌کنم با سیاست بیشتری رفتار کنم. این در حالی است که معتقدم یک هنرمند نباید برای دیگران زندگی کند، حالا مردم یا از این آدم خوششان می‌آید یا نمی‌آید! هواداران یک هنرمند دوست دارند تصویری که از او در ذهن دارند دست‌نخورده باقی بماند و خراب نشود اما این موضوع گاهی باعث می‌شود هنرمند به Show off و دروغ گفتن روی بیاورد...

این یعنی الان تصمیم گرفته‌ای دروغ بگویی و نقش بازی کنی؟
نه، من فقط خودم را نسبت به گذشته محدودتر کرده‌ام. مثلاً تصویری از خراب شدن کامپیوترم را در صفحه شخصی‌ام منتشر کردم و به شوخی نوشتم مهندسان گرامی لطفا راهنمایی کنید، خیلی‌ها آمدند و زیر آن عکس به من ناسزا گفتند و به قول تو حاشیه درست شد. گاهی وقت‌ها حاشیه‌ها از برداشت بد ناشی می‌شود! واقعاً چند نفر هستند که وقت می‌گذارند و حتی جواب کامنت هوادارانشان را در شبکه‌های مجازی می‌دهند؟ نمی‌گویم کسی این کار را نمی‌کند، هستند، ولی تعدادشان خیلی زیاد نیست. من مدت‌هاست دارم این کار را با تمام عواقبی که دارد انجام می‌دهم.

تو به‌عنوان یک خواننده ملزم نیستی جواب تک‌تک کامنت‌ها را بدهی! از این طریق می‌خواهی محبو‌ب‌تر شوی، نه؟
واقعاً به این فکر نمی‌کنم که جواب دادن به هوادارانم محبوب‌ترم می‌کند یا نه! من همین بوده و هستم، با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایم! در ضمن درگیر این الزامات هم نیستم که با جواب دادن کامنت، خودم را محبوب‌تر کنم. این «تز» کسی را به ‌جایی نرسانده است.

اما به نظرم بیشتر از اینکه خودت باشی، قواعد محبوب شدن را دنبال می‌کنی...
نه واقعاً اینطوری نیست. شاید خیلی وقت‌ها قواعد محبوب شدن با رفتار واقعی من تطابق داشته!

می‌گویی خودت را فیلتر کرده‌ای اما مدتی پیش عکسی با سیگار روی صفحه شخصی‌ات گذاشتی که حواشی زیادی در پی داشت...
ببین از هر چیزی می‌توان یک داستان و حاشیه جدید ساخت. این عکس مدت‌ها پیش منتشر شده بود و بعد از چند وقت به آن پرداختند و در موردش صحبت کردند. البته که من دوست ندارم بچه‌ها دست من سیگار ببینند اما واقعیت این است که این موضوع خیلی وقت است وجود دارد اما همیشه سعی کرده‌ام تا جایی که می‌توانم این موضوع را نشان ندهم تا کسی که شاید من را دوست دارد و از رفتارم الگوبرداری می‌کند به سیگار حتی فکر هم نکند. اما خب یک‌وقت‌هایی هم حواست به دیگران نیست و در حال و هوای خودت هستی که البته بهتر است بیشتر حواست به خودت باشد تا به دیگران، چون آدم‌ها امروز هستند و فردا نیستند و آن‌وقت ۱۰ سال دیگر تو می‌مانی و یک تناقض ذهنی که اصلا من کی‌ام و چقدر برای خودم زندگی کرده‌ام؟ اصلا چقدر زندگی کرده‌ام؟ اصلا برای کی زندگی کرده‌ام؟ برای خودم یا برای دیگران؟ اصلا این زندگی بوده یا کارخانه آدم‌سازی؟ نمی‌توانم کتمان کنم که این یک رفتار ناپسند است که نه‌تنها من بلکه خیلی از آدم‌های روی کره زمین درگیر آن هستیم اما اینکه چرا این مسئله در مورد من این‌قدر موردتوجه قرار می‌گیرد و برای خیلی‌های دیگر نه، برای من بیشتر جای سؤال دارد.

اما این از قواعد ستاره شدن است که تو خودت را در چهارچوب خاصی قرار دهی...
کلیات قواعد ستاره بودن چقدر در ایران رعایت می‌شود که این یکی بخواهد رعایت شود؟ ضمن اینکه من خیلی چیزها را رعایت می‌کنم اما کارهایی که بخواهد من واقعی‌ام را تغییر دهد انجام نمی‌دهم.

شادمهر عقیلی ستاره‌ای بود که در زمان خودش خیلی‌ها دوست داشتند مثل او بخوانند، تو هم یکی از خواننده‌های جوانی بود که خیلی شبیه شادمهر می‌خواندی. روزهای اول آمدی که صرفاً از شادمهر تقلید کنی؟
واقعیتی که نمی‌توانم آن را کتمان کنم این است که علاقه به شادمهر در من وجود داشته و دارد و اگر دو خواننده وجود داشته باشند که واقعاً دوستشان داشته باشم یکی از آن‌ها قطعاً شادمهر عقیلی است. بدون اغراق می‌گویم که از هواداران دوآتشه شادمهر هم قدیمی‌ترم. شاید جالب باشد بدانی که با موسیقی بی‌کلامی که از شادمهر شنیدم طرفدار طرز فکر موسیقی‌اش شدم. اولین بار که با یک موسیقی غمگین شدم و به سمت موسیقی آمدم، موزیکی بود که شادمهر ساخته بود. فارغ از اینکه شادمهر الآن کجاست و چه‌کار می‌کند و آیا عملکرد او با آرمان‌های موسیقی امروز ایران هم‌جهت است یا نه (که همه این‌ها یک مسئله کاملاً شخصی است که فقط به او ربط دارد نه به من و شما) باید بگویم که او تأثیر زیادی روی موسیقی من داشته است. جالب است در این مدت تیترهایی وجود داشته که باعث شده امروز خیلی‌ها فکر کنند من با شادمهر مشکل دارم یا تحت‌تاثیر شرایط امروزم قرار گرفته‌ام اما این هم از برداشت‌های بد نشأت می‌گیرد.

اگر شادمهر از ایران مهاجرت نمی‌کرد بازهم امروز محسن یگانه ستاره بود؟
نمی‌دانم چرا این‌قدر در مورد شادمهر صحبت می‌کنیم. من واقعاً نمی‌توانم خودم را با او مقایسه کنم. زمانی که شادمهر خواننده بود من بچه بودم و با آهنگ‌هایش خاطره داشتم. خیلی‌های دیگر هم در آن زمان شبیه شادمهر می‌خواندند و هنوز هم در همان حال و هوا باقی‌مانده‌اند اما شاید خدا برای من خواست و بعضی از کارهایی که خواندم با کارهای شادمهر مقایسه شد و موردتوجه مردم قرار گرفت.

من هنوز جواب سؤالم را نگرفتم. اگر شادمهر مهاجرت نمی‌کرد تو امروز محسن یگانه بودی؟
هیچ‌کس نمی‌داند. شاید اگر شادمهر در ایران می‌ماند طروز فرش به سمت‌وسویی می‌رفت که شاید تصویر امروزی شادمهر را ترسیم نمی‌‌کرد. به خوب و بد ماجرا هم کاری ندارم، حرف از حدس‌های ماست. البته نمی‌خواهم بگویم سیستم ارشاد طوری است که خلاقیت‌ها را سرکوب می‌کند. همین سیستم با روحیات عده‌ای تطابق دارد و با روحیه عده‌ای دیگر در تضاد است. من و بقیه خواننده‌هایی که امروز کارشان شنیده می‌شود و صداهایمان به گوش مردم آشناست همه تکه‌هایی از یک پازل هستیم که هیچ پیشگویی از قبل نمی‌توانست آینده‌مان را پیش‌بینی کند.

این روزها شاهد ظهور خوانندگانی هستیم که صدا و سبک‌کارشان خیلی با تو مقایسه می‌شود. در این مورد چه نظری داری؟
نمی‌خواهم این بحث را باز کنم، امیدوارم همه موفق باشند. شاید این هم از ملزومات زندگی چهارچوب دار یک به ‌اصطلاح هنرمند باشد که دوست دارد طبق قواعد زندگی یک هنرمند بی‌حاشیه رفتار کند. این من جدید را دوست داری؟ (خنده)

بگذار یک‌جور دیگر بپرسم. محسن یگانه از حضور صداهای شبیه به خودش احساس خطر می‌کند؟
اگر بخواهم خیلی حرفه‌ای نگاه کنم، بله باید احساس خطر کنم اما واقعیت این است که می‌خواهم بیشتر به خودم برسم و زیاد به اطرافم توجه نمی‌کنم. البته اگر احساس خطر نکنم. یعنی مغرور شده‌ام. به همین دلیل این احساس خطری که می‌گویی همیشه همراهم است. چه از خواننده‌هایی که از من بالاترند و چه از خواننده‌های جوان! موسیقی امروز من شاید به‌ظاهر هیجانات قدیم را ندارد اما در عوض عمق بیشتری پیدا کرده و مثل گذشته سطحی نیست. شاید باور کردنش سخت باشد اما من گیتار «آخه دل من» را با تیکه اضافه در خودکار بیک و کلید زدم چون پول نداشتم یک گیتار بخرم. حتی پول نداشتم میکروفون بخرم و «آخه دل من» با یک هدست شکسته ضبط شد! شاید در ذهنت به این مسئله بخندی اما این حس و حال در آن زمان خیلی تلخ بوده است.

به نظرت آدم‌هایی که در موردشان صحبت کردیم صرفا آمده‌اند یک کار کپی ارائه کنند یا می‌توانند موفق باشند؟
الان به نظر کپی می‌آیند اما من هم همین مسیر را تجربه کرده‌ام. از یکجایی به بعد شما تغییر شخصیت می‌دهید و به خودتان برمی‌گردید و با اعتمادبه‌نفس، کارهایی انجام می‌دهید که مارکت موسیقی از شما احساس خطر می‌کند.

بعد از «رگ خواب» درحالی‌که آلبوم جواب داده بود؛ با مدیر برنامه‌های سابقت دچار مشکل شدی و مدتی ممنوع‌الکار بودی، هیچ‌وقت مشخص نشد که مشکل چه بود؟ برایمان از اصل ماجرا بگو.
این اتفاقات واقعا برایم تجارب بزرگی در پی داشت. متأسفانه ایشان (آقای چ) با جعل امضای من از طرف من با خودش قرارداد بسته و دست به کلاهبرداری زده بود. ما با هم قراردادی نداشتیم اما با سند جعل‌شده ایشان همه فکر می‌کردند ما با هم قرارداد داریم و مدت‌ها طول کشید تا ثابت کنم این موضوع کذب است اما در نهایت رأی دادگاه صادر شد و ایشان به دلیل جعل امضا باید ۹۱ روز به زندان برود که البته الآن متواری است... متأسفانه در آن روزها به من از لحاظ روحی و همچنین مالی خیلی ضرر وارد شد. خیلی‌ها فکر می‌کنند محسن یگانه آن‌قدر پول دارد که نصف شمال را خریده و دو تا خانه ویلایی هم در شمال تهران دارد، درحالی‌که واقعاً این‌طور نیست و در روزهایی که می‌توانستم پول دربیاورم، درگیر این مسائل شدم.

البته به نظرم تصور مردم در مورد وضعیت مالی‌ات بیراه هم نیست...
خدا را شکر. الآن هر چه دارم از زحماتی است که سال‌ها پیش کشیده‌ام. البته من پولدار نیستم و تازه دارم پولدار می‌شوم (خنده) خیلی‌ها هستند که از من پولدارترند، زیاد حساب... کتاب نکن (خنده)

بعد از انتشار «حباب» در یک برنامه رادیویی گفتی این آخرین آلبوم من است و دیگر آلبومی منتشر نخواهم کرد اما چند وقت پیش خبر انتشار آلبوم جدیدت رسانه‌ای شد. چرا گفتی آلبوم جدیدی در کار نیست وقتی خودت هم ته دلت می‌دانستی بازهم آلبوم منتشر خواهی کرد؟
بعد از انتشار «رگ خواب» مجموعه‌ای از اتفاقات بد برای من افتاد که مردم از آن بی‌خبرند. همه در آن روزها فکر می‌کردند من سوار یک ماشین گران‌قیمت هستم و مدام مسیر شمال – تهران را رانندگی می‌کنم اما واقعیت این بود که من در آن روزها پله‌های دادگاه را بالا و پایین می‌رفتم. هیچ‌وقت یادم نمی‌رود، آن موقع یک آزرا داشتم که چند بار ماموران با حکم توقیف اموال آمدند و آن را به پارکینگ بردند و من مبهوت به همه‌چیز نگاه می‌کردم. تا همین ۶-۷ ماه پیش درگیر مسائلی بودم که لذت خیلی چیزها را برایم کمرنگ کرد. همه‌چیز سخت گذشت اما کسی از حال واقعی‌ام باخبر نبود به‌جز مسئله‌ای که با آقای «چ» داشتم، یک نفر در ترکیه آهنگ‌هایم را کاور کرد اما عده‌ای مطلب نوشتند که آهنگ‌های آلبوم یگانه کاور است! این در حالی است که من در هر سه آلبومی که منتشر کرده‌ام یک آهنگ کاور بیشتر نداشتم که این موضوع را هم پشت جلد آلبوم درج کرده‌ام و منبع آهنگ به‌وضوح ذکرشده است. درهرصورت بعد هم که مشخص شد این آهنگ‌ها چند ماه بعد از انتشار «رگ خواب» در ترکیه منتشرشده و درواقع آن‌ها کارهای مرا کاور کرده‌اند هم حتی یک عذرخواهی کوچک از من نکردند.


این‌ها چه ارتباطی دارد به آلبوم ندادن؟
صبر کن! ببین من به‌اندازه کافی با گذشته‌‌ام جنگیده‌ام. در خانواده‌ای بزرگ‌شده‌ام که باید هم‌تراز بقیه تحصیلات عالی می‌داشتم اما طرز فکر من متفاوت بود و از یکجایی به بعد تصمیم گرفتم به این سمت‌وسو بیایم. گذشته سختم یک‌طرف، جنجال‌سازی‌هایی که در مورد کاور بودن آهنگ‌ها صورت گرفت طرف دیگر و جعل امضاء و کلاه‌برداری که برایت توضیح دادم هم از طرف دیگر باعث شدند تا واقعاً احساس خستگی کنم. وقتی داشتم آلبوم «حباب» را جمع می‌کردم اسیر یک سیستم فرسایشی شدم. مدام پله‌های دادگاه را بالا می‌رفتم، با ممنوع‌الکاری دست‌وپنجه نرم می‌کردم و سیستم ارشاد آن زمان هم که جای خودش را داشت! برآیند همه این اتفاقات این بود که من پیش خودم داشتم شکست می‌خوردم. اتفاقاتی که می‌افتاد واقعاً بیشتر از تحملم بود. در این شرایط تنها یک راهکار برایم باقی‌مانده بود که البته فکر می‌کنم به صلاح نیست بازش کنم (شاید همان چیزی است که الآن داری به آن فکر می‌کنی) و طبق این تصمیم کلی که در ذهن داشتم نباید آلبوم می‌دادم. چون شاید یک مسافرت با زمان نامشخص در پیش داشتم. واقعاً راه دیگری نداشتم.

یعنی چی به صلاح نیست؟
بگذریم، شاید بعداً در موردش صحبت کردیم. اگر بعداً مطمئن شوم بازگو کردن این مسئله به شرایط کاری امروزم لطمه‌ای وارد نمی‌کند در موردش مفصل صحبت می‌کنیم.

از آلبوم جدید چه خبر؟
یکی از مسائلی که در مورد آلبوم «حباب» وجود داشت این بود که فکر می‌کنم قبل از انتشار آلبوم، زیاد در موردش صحت کردم و همین موضوع باعث شد توقعات بالا برود. این بار نمی‌خواهم توضیحی در مورد جزییات آلبوم بدهم، فقط همین‌قدر می‌گویم که حال آلبوم خوب است و فکر می‌کنم کار باحالی از آب درخواهد آمد. شاید بتوان گفت این آلبوم به‌روز شده سال‌های پیش محسن یگانه است.

پارسال در جنوب کشور مراسمی با حضور احمدی‌نژاد برگزار شد، تو آنجا برنامه اجرا کردی و با او خوش‌وبش کردی! این موضوع حواشی زیادی برایت ایجاد کرد. نمی‌ترسیدی به سرنوشتی شبیه به علیرضا افتخاری دچار شوی؟
من واقعاً از سیاست چیزی نمی‌دانم و سعی می‌کنم چیزی هم از آن نفهم. آن برنامه در بندر شهید رجایی با حضور ۳ هزار نفر از نخبگان کل کشور برگزار شد و قرار بود از نخبگان برگزیده تقدیر شود. خبری هم از حضور آقای احمدی‌نژاد نبود و به ما چیزی در این مورد نگفته بودند.

گفتی چیزی از سیاست نمی‌دانی اما بعد از انتخاب آقای روحانی در صفحه شخصی خود از این موضوع ابراز شادی کردی...
من از نشاط و امیدی که در جامعه به وجود آمده بود خوشحال بودم. آن روز وقتی داشتم به دیدار اقوام می‌رفتم صحنه‌هایی از خوشحالی مردم را در شهرهای بین راه دیدم که واقعاً شگفت‌زده‌ام کرد.

برگردیم به ماجرای احمدی‌نژاد...
ای‌کاش به‌جای آن عکس معروف، فیلم مراسم منتشر می‌شد تا همه‌چیز مشخص می‌شد. خیلی جالب است که اکثرا یادشان رفته من فرزند شهیدم، اما نمی‌دانم چطور این موضوع به یاد مجری آن مراسم آمد و از این عنوان استفاده کرد تا من را به سمت آقای احمدی‌نژاد بفرستد. تو اگر در چنین موقعیتی قرار بگیری چه‌کار می‌کنی؟

در آن لحظات به علیرضا افتخاری و داستان دیدارش با احمدی‌نژاد فکر می‌کردی؟
دروغ چرا؟ بله. ولی اتفاقی بود که افتاده بود و نمی‌توانستم کاری انجام دهم. درهرصورت بعد از این اتفاق دوستانی که هیچ‌وقت به آن‌ها باج نداده‌ام مطالب مختلفی در این مورد نوشتند و سعی کردند استفاده‌های خودشان را از این موضوع ببرند.

چرا در آن زمان این توضیحات را ندادی و سکوت کردی؟
نمی‌دانم. شاید صبرم زیاد بود. البته این اتفاق برای خیلی از هنرمندان دیگر هم افتاد اما سروصدایی بلند نشد اما دوستان غرض‌ورز در مورد من بزرگنمایی کردند.

دفتر موسیقی وزارت ارشاد اعلام کرده تصمیم دارد به موسیقی رپ مجوز دهد، موزیسین‌های پاپ از این موضوع نمی‌ترسند؟
به‌عنوان کسی که از اول در چهارچوب کارکرده معتقدم به‌جز یکی- دو نفر از خواننده‌های رپ، بقیه مستحق این نیستند که این‌قدر ساده وارد مارکت موسیقی مجاز شوند. بعضی از این دوستان برای شناخته شدن از ابزارهایی استفاده کرده‌اند که ما از آن‌ها محروم بوده‌ایم. مثلاً من به خاطر چهار آهنگ بدون ویدئو دو سال ممنوع‌الکار بودم و شاید یک مقدار بی‌انصافی است افرادی که خیلی از خط قرمزها را نادیده گرفته‌اند این‌قدر راحت به موسیقی مجاز بپیوندند.

یک مقدار نگاهت تنگ‌نظرانه نیست؟ مگر نه این است که وقتی مجوز نداشتی پیش خودت می‌گفتی همه حق دارند کار کنند؟
به‌طورکلی از اینکه چنین اتفاقی (مجوز) برای یک هنرمند و طرفدارانش بیفتد خوشحال می‌شوم. اصلا از کجا می‌دانی من طرفدار چند نفر از آن‌ها هستم؟ من نمی‌گویم چرا می‌خواهند مجوز بدهند بلکه سؤالم اینجاست که چرا سخت‌گیری نمی‌کنند؟ من از لحظه‌ای که برای مجوز اقدام کردم دو سال طول کشید تا برگه مجوز را دریافت کنم و در این دو سال هم با عدم انتشار آهنگ، تاوان کارهایی که به‌صورت غیرمجاز منتشر کردم را دادم. حرف من این نیست که این موضوع باید برای همه تکرار شود اما می‌گویم باید به هنجارها هم توجه و یک مقدار عادلانه‌تر برخورد شود. باور کن زمانی که خبر مجاز شدن زانیار و یاس را شنیدم خیلی خوشحال شدم و جزو اولین نفراتی بودم که به آن‌ها تبریک گفتم.

برگردیم به چند سؤال قبل، اگر رپ مجاز شود، موسیقی پاپ و کنسرت‌هایش به حاشیه رانده نمی‌شود؟
نمی‌توان در مورد آینده به‌صورت قطعی صحبت کرد. چند وقت اخیر گروه‌های موسیقی خاصی مثل «چارتار» کارهایشان را منتشر و کنسرت‌های خوبی هم برگزار کردند. در این شرایط به‌عنوان کسی که مدام کنسرت می‌گذاشتم طبیعی بود که نگران شوم. اما معتقدم کسی که موسیقی من را گوش می‌کند و دوست دارد به کنسرتم بیاید، اگر هزارتا کنسرت در همان شبی که من کنسرت دارم برگزار شود بازهم تصمیمی را می‌گیرد که دلش می‌خواهد و در مقابل اگر من هزار شب کنسرت بگذارم و یک نفر موسیقی من را دوست نداشته باشد، هیچ کاری نمی‌توانم انجام دهم تا او به کنسرتم بیاید.

به نظرت کدام‌یک از خواننده‌های رپ مستحق گرفتن مجوزند؟
یاس هنرمندی است که برای خودش چهارچوب و خط قرمزهای معینی دارد. حتی در ویدئوهایش هم خط قرمزی را رد نکرده و همیشه حرف‌های اجتماعی را بیان کرده است.

اگر یاس مجاز شود کنسرت‌های پاپ تحت‌الشعاع قرار نمی‌گیرد؟
نظرم را در این مورد یک‌بار به‌صورت شخصی به یاس گفته‌ام (موبایلش را نشان می‌دهد و به مسیجی که برای یاس فرستاده اشاره می‌کند). به نظرم یاس آدم بسیار محبوبی خواهد شد، محبوب‌تر از قبل، چند وقت پیش در مصاحبه‌ای از یاس تعریف کرده بودم که این موضوع برایم دردسرساز شد.

چند وقت پیش یعنی دولت قبل؟
حالا.. (خنده)

حالا یعنی چی، منظورت دولت قبل است؟
معلومه دیگر، چرا دوست داری من را سیاسی کنی؟ گفتم از سیاست خوشم نمی‌آید. اما خوشحالم که امروز شرایط عوض شده است. تفکرات عوض می‌شود چون خواسته‌ها تغییر پیدا می‌کند. هیچ ابایی ندارم از اینکه بگویم ارشاد تغییرات مثبتی داشته است. وقتی می‌توانی راحت با آدم‌های ارشاد بنشینی و صحبت کنی، یعنی خیلی چیزها عوض شده!

صریح بگو که نگران مجاز شدن رپ هستی یا نه؟
شاید نگران باشم اما جنس این نگرانی بد و به خاطر تنگ‌نظری نیست.

قبول داری زود تحت‌تاثیر قرار می‌گیری؟
چطور؟


مثلا در کنسرت مرتضی پاشایی درحالی‌که خیلی‌ها تصور می‌کنند دل‌خوشی از او نداری، روی استیج می‌روی...
کی گفته ما با هم مشکل داشتیم؟ کسی از میزان رفاقت من و مرتضی خبر ندارد. من واقعاً آهنگ «یکی هست» را دوست داشتم و آن لحظه حس کردم باید روی استیج بروم و با او همخوانی داشته باشم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
غلامعلی پورعطایی، خواننده 'نوایی نوایی'، درگذشت

http://postimage.org/
غلامعلی پورعطایی، نوازنده دوتار و خواننده موسیقی نواحی خراسان درگذشت.
آقای عطایی که با خواندن "نوایی نوایی"‌ و دیگر عاشقانه های خراسانی شهرت و محبوبیتی فراوان داشت،‌ روز شنبه ۱۲ مهر،‌ در ۷۳ سالگی درگذشت.
غلامعلی عطایی متولد ۱۳۲۰ در منطقه محمود آباد تربت جام و بازنشسته آموزش و پرورش بود. او که از جوانی به خوانندگی و نوازندگی علاقه داشت، در سال ۱۳۴۴ به تهران رفت و در جاهایی چون تالار رودکی،‌ سفارتخانه ها و رادیوتلویزیون به اجرای برنامه پرداخت.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) غلامعلی عطایی در گفتگویی درباره دوتار گفته بود:‌"دوتار ساز دل است. هیچ‌کس از عبارت دوتارنوازی استفاده نمی‌کند و همه می‌گویند؛ دوتارزنی. دوتار را می‌زنند، ولی بقیه ساز‌ها را می‌نوازند. دوتار یک جور فریاد است اما این زدن به معنای خشونت نیست. بیشتر جوشش و عصیان روح است. روال دوتار‌زدن اینگونه است که از یک دعوا شروع می‌شود و به آشتی ختم می‌شود."
او در شماری از فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی ساز زده بود و جلو دوربین فیلمسازانی چون بهرام بیضایی و واروژ کریم مسیحی نیز رفته بود.
تارزنی غلامعلی عطایی در چند مراسم شاهنامه خوانی از اجراهای به یادماندنی اش بود.
او در ماه های اخیر مبتلا به عفونت ریه و دردهای شدید کمر و گردن شده بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
لغو کنسرت موسیقی در یک جشنواره دولتی به خاطر حضور نوازندگان زن؛ زنان کره‌ای هم زدند هم خواندند

تقاطع: گروه موسیقی "عرفان" که از خوانندگان و نوازندگان موسیقی نواحی ایران تشکیل شده، به دلیل حضور هنرمندان زن، از برگزاری اجرا در اصفهان باز ماند.
به گزارش دیروز یکشنبه (۲۰ مهر-۱۲ اکتبر) خبرگزاری ایسنا، این گروه که به دعوت "سازمان میراث فرهنگی" به اصفهان سفر کرده و قرار بود در "اجلاس و جشنواره‌ی میراث فرهنگی ناملموس" به اجرای برنامه بپردازد، پس از آن‌که در مراسم افتتاحیه این "اجلاس"، «برخلاف وعده‌ی مسوولان، بدون حضور زنان نوازنده‌ی خود به اجرای موسیقی پرداخت»، در زمان اجرای برنامه در "هنرسرای خورشید" نیز با همین محدودیت روبه‌رو گردید که از سوی سرپرست گروه مورد پذیرش قرار نگرفت تا کنسرت آن لغو شود.
بر اساس این گزارش، محمد طبیبی، سرپرست گروه «عرفان» در واکنش به «برخورد تند و توهین‌آمیز مدیران» جشنواره، «برای حفظ جایگاه زنان و حرمتی که برای آن قائل است، از اجرای موسیقی در هنرسرای خورشید خودداری و همراه با اعضای گروه، اصفهان را با دلخوری ترک کرد».
"ایسنا" نوشته که هم‌زمان با این اتفاق برای زنان هنرمند ایرانی، به زنان کره‌ای اجازه داده شد تا در "هنرسرای خورشید" هم بنوازند و هم بخوانند.
فرشاد رستمی، یکی از اعضای گروه موسیقی "عرفان" هم در خصوص این‌که این ممانعت از سوی چه کسی صورت گرفته به این خبرگزاری گفت: «نحوه‌ی ممانعت مسوولان به‌گونه‌ای بود که هر کسی تقصیر را گردن دیگری می‌انداخت. شخص سومی که غایب بود و شاید هیچ‌کس از افرادی که در هنرسرا حضور داشتند، او را نمی‌شناختند، روند ماجرا را هدایت می‌کرد. همه می‌خواستند ممانعت از برگزاری کنسرت را گردن دیگری بیندازند.»
با این وجود، آقای رستمی از قول حاضران در محل برگزاری کنسرت، اضافه کرده که محمد قطبی، "مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان"، جلوی برگزاری این کنسرت را گرفته است.
این در حالی است که "حجت‌الاسلام قطبی" در گفتگو با "ایسنا"، از دلیل لغو کنسرت "گروه عرفان" اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفته که این "اداره کل" به همه‌ی هفت یا هشت گروهی که قرار بود در "اجلاس و جشنواره‌ی میراث فرهنگی ناملموس" اجرا داشته باشند، مجوز داده بود.
او با بیان این‌که باید گزارش ناظران "اداره ارشاد اصفهان" در این باره را "تک تک" بخواند، خاطرنشان کرده که «در حال حاضر فرصت ندارد و به‌محض پیدا کردن وقت مناسب، موضوع را پیگیری خواهد کرد».
این اظهارنظر محمد قطبی در حالی است که پیش‌تر در خردادماه امسال، روزنامه‌ی "شرق" چاپ تهران با اشاره به بیش از یک دهه ممنوعیت حضور زنان نوازنده و هم‌خوان در اجراهای زنده موسیقی در شهر اصفهان، از قول آقای قطبی نوشته بود که دلیل این ممنوعیت، مسایل "قانونی" یا "شرعی" نیست بلکه به خاطر "ویژگی‌های خاص" و "فرهنگی و مذهبی‌بودن" این شهر است.
وی این رویکرد را «یک فرهنگ که از سال‌های گذشته در اصفهان اجرا می‌شده» توصیف و گفته بود که وی نیز آن را ادامه می‌دهد.
او هم‌چنین با بیان این‌که حذف نوازندگان زن «سبب وارد آمدن ایراد فنی به کل کار گروه‌های موسیقی نمی‌شود»، افزوده بود: «در تیم‌ ملی فوتبال هم افراد مختلفی حضور دارند اما هر وقت و به هر دلیلی یکی از بازیکنان نتوانست بازی را ادامه دهد یک نفر دیگر جایگزین می‌شود.»
در همین حال، لغو اجرای گروه "عرفان" در اصفهان، با اعتراض پیروز ارجمند، "مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی" روبه‌رو شده است.
آقای ارجمند با تاکید بر این‌که این اتفاق مورد تایید "وزارت ارشاد" نیست به "ایسنا" گفته که «با اجرای موسیقی توسط گروه عرفان، سفرای کشورهای دیگر می‌توانستند، بخشی از حضور زنان ایرانی را در فعالیت‌های اجتماعی ببینند».
با این وجود، این تنها اصفهان نیست که حضور موزیسین‌های زن در کنسرت‌های آن ممنوع است. در نخستین روزهای شهریورماه امسال، حسین علی‌زاده، آهنگ‌ساز و نوازنده برجسته "تار" ایران با اشاره به ممنوعیت نانوشته‌ی حضور نوازندگان زن در کنسرت‌های داخل کشور، گفت که در حال حاضر حضور نوازنده خانم «تقریبا در همه شهر‌ها ممنوع است» به طوری‌که او «به شوخی» اسم گروه خود را به جای "هم‌آویان"، "هم‌آقایان" گذاشته است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
کیتارو در ایران؛ سد حضور هنرمندان جهانی در ایران شکسته‌ ‌شد؟

http://postimage.org/
کیتارو نوازنده و آهنگساز ژاپنی مقیم کالیفرنیا، نخستین اجرای خود در تالار وزارت کشور را شب ۲۴ مهر‌ماه با همراهی گروهی از نوازندگان خارجی و نیز ارکستری از نوازندگان ارکسترسمفونیک تهران به صحنه برد.
او قرار بود سه شب کنسرت برگزار کند اما بنا به اعلام تیم برگزار کننده کنسرت و به دلیل استقبال بیش از حد، کنسرتش برای روز ۲۷ مهرماه نیز تمدید شد. این کنسرت تحت نام هفته فرهنگی ژاپن برگزار شد،‌ اگر چه به نظر می‌رسید که این سفارت ژاپن بود که با بهره‌گیری از همزمانی سفر موسیقایی هموطن نامدار خودشان،حسن استفاده را کرده و هفته فرهنگی کشورشان را هم با این کنسرت در یک زمان قرار دادند.
همچنان که انتظار می‌رفت کیتارو در این اجرا برخی از قطعات خاطره‌انگیز آلبوم جاده ابریشم و نیز آلبوم "بهشت و زمین" را برای حاضران اجرا کرد.‌ آلبومی که تنها جایزه گرمی را نصیب این موزیسین ریزنقش و مونقره‌ای ژاپنی کرد. او البته ۱۷ بار نامزد این جایزه شد که تنها یک بار موفق به دریافت آن گردید.
بر اساس گزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا) از کنسرت ،" کیتارو ابتدا فلوت ژاپنی نواخت و سپس گروه همراهش به صحنه آمدند و برخی از قطعات قدیمی را اجرا کردند تا نوبت به نوازندگان ارکستر سمفونیک رسید که همراه گیتارو قطعاتی را نواختند"
او قطعه‌ای از آلبوم در دست انتشارش را نیز به عنوان پایان بخش برنامه شب نخست خود برای علاقه‌مندان اجرا کرد.


ترکیب ارکستر ایرانی
سایت موسیقی ما به نقل از پیروز ارجمند، رئیس دفتر موسیقی ارشاد در نشست خبری کیتارو با خبرنگاران آورد که" قبل از آمدن کیتارو به ایران، گروهی از نوازندگان ارکستر سمقونیک و کر تهران به رهبری نادر مرتضی پور و با مدیریت حمید عسگری ۷ جلسه با پارتیتورهای قطعات تمرین انجام دادند و بعد از‌آمدن کیتارو هم یک اجرای تمرینی صورت گرفت تا در نهایت گروه آماده به صحنه رفتن شد."
اجرای شب اول نوازندگان ایرانی با رضایت نسبی موزیسین ژاپنی همراه بود و همین مسئله سبب شد تا او عنوان کند " وقتی دو ساعت با هم تمرین کردیم کنار آمدن با یکدیگر برایمان سخت بود. اما در حین کنسرت شرایط کمی بهتر شد."
انتخاب گروهی از نوازندگان سازهای زهی و ترکیب آن با سازهای غربی همانند سینتی سایزر و درام برای آنهایی که در یک دهه اخیر کنسرت‌های موسیقی تلفیقی و خوانندگان شناخته شده پاپ ایرانی را دیده‌اند تا حدودی آشناست. ترکیبی که می‌توان آن را تلفیق سازهای زهی ارکسترگل ها با سازهای موسیقی مردم‌پسند غرب نام نهاد. این ترکیب با ذائقه شنیداری مخاطبان ایرانی عجین شده است.
به همین دلیل عمده مخاطبان از این نوع سازآرایی استقبال می‌کنند و از آن لذت می‌برند. نکته جالب توجه این که در صف نخست نوازندگان ارکستر ایرانی چهره بردیا کیارس، رهبر پیشین ارکستر ملی و نوازنده ویلن بیش از همه جلب توجه می‌کرد.


سازی به نام احساس
کیتارو در نشست خبری خود با رسانه‌های ایران گفت به هنرهای دیگری چون عکاسی نیز آراسته است. او فلوت ژاپنی می‌نوازد که از سازهای نسبتا مهم و تاثیرگذار در سپهر موسیقی ژاپن است، اما ساز تخصصی و اصلی او در کنسرت‌هایش، سینتی سایزر است و طبیعت و الهام‌گیری از آن برای خلق موسیقی نقشی تعیین کننده دارد. این نکته‌ای است که او در کنفرانس خبری‌اش در تهران نیز به آن اشاره کرد.


سد حضور هنرمندان بزرگ شکسته می‌شود؟
کنسرت کیتارو حاوی یک پیام دیگر برای مجریان موسیقی در ایران است. از سال‌ها قبل گروهی از تهیه‌کنندگان بخش خصوصی در ایران علاقه‌مند بودند تا بزرگان موسیقی جهان را که اسم و رسم و طرفدارانی در ایران دارند به ایران بکشانند، اما همه‌گاه این طرح با شکست مواجه شد.
شاید تنها خوان مارتین توانست چنین سدی را بشکند که آن هم به دلیل اجرای تکنوازی گیتار او بوده است. اما کمتر موزیسین شناخته شده توانست در این سال‌ها در ایران اجرا داشته باشد. برای نمونه در سال‌های میانی دهه هشتاد نام کریس دی برگ، خواننده معروف بریتانیایی بر سر زبان‌ها افتاد و حتی او کاری مشترک با گروه آریان انجام داد. چند بار به ایران آمد و تهیه‌کننده کنسرت او در نشستی که در تالار رایزن ( در شمال تهران) برای او ترتیب داد اعلام کرد به زودی کنسرتی را در سالن ۱۲ هزارنفری آزادی برای کریس دبرگ تمهید خواهد کرد،‌ اما مقاومت‌ها به گونه‌ای بود که این کنسرت هیچگاه برگزار نشد.
چندی بعد اجرای یانی در تخت جمشید خبرساز شد که از قرار تهیه‌کننده آن همان فردی است که کنسرت کیتارو را برگزار کرد. این کنسرت هم در میانه‌های کار در بوته تعلیق و محاق افتاد. ریچارد کلایدرمن دیگر موزیسینی بود که تهیه‌کننده کنسرتش تبلیغات مطبوعاتی مطلوبی هم برای او انجام داد، ولی در‌ آخرین لحظات کنسرتش مجوز اجرا نگرفت.
ژان میشل ژار و ونجلیز نیز از دیگر موزیسین‌هایی بودند که خبر اجرایشان در ایران انعکاس یافت، اما در نهایت خبری از آنها نشد.
اکنون به نظر می‌رسد با اجرای کیتارو، این سد شکسته شده باشد و تهیه‌کنندگان بزرگ بتوانند در فضای رخوت زده موسیقی ایرانی اندکی به اجراهای پر سر و صدای خارجی دلخوش کنند. ‌اگر چه باید منتظر روزهای آتی بود و واکنش افراد و رسانه‌های منتقد و مخالف اجراهای موسیقی را رصد کرد و آنگاه به یک جمع‌بندی درباره استمرار یا عدم استمرای این گونه کنسرت‌ها رسید.


حواشی یک کنسرت؛ رکورد قیمت بلیت شکسته شد

نرسیدن سه صدابردار اصلی کیتارو ممکن بود شب نخست را با دشواری و حتی انصراف کیتارو از اجرا مواجه کند، اما در نهایت تیم ایرانی هنرمند ژاپنی را راضی کردند شب نخست را با صدابرداران ایرانی سر کند.
بنا بر اعلام مدیر دفتر موسیقی ارشاد "ویزای صدابرداران تا آخرین لحظات آماده نشده بود و آنها مجبور شدند در روز تعطیل کارکنان سفارت ایران در آلمان را برای صدور سه ویزا به اداره بکشانند."
در کنار صدابرداری، قیمت‌ بلیت‌ کنسرت نیز حاشیه‌ساز شد.
ایلنا گزارش داد " مخاطبی که در ته سالن نشسته بود از قیمت ۱۲۰ هزار تومانی بلیتش سخن گفت." روز بعد از کنسرت و در نشست خبری از سوی علی چراغعلی (برگزار کننده کنسرت)‌ اعلام شد "به دلیل نبود حامی مالی برای کنسرت، قیمت را نسبت به روال عادی آن ۲ برابر کردند"، و بلیت‌ها " از ۸۵ هزار تومان تا ۱۹۵ هزار تومان فروخته شد."
به گفته آقای چراغعلی "دستمزد این گروه حداقل ۱۵ تا ۲۰ برابر دستمزد یک خواننده ایرانی است"


کیتارو و سازی به نام احساس
موسیقی کیتارو نوعی موسیقی مدیتشن یا تمرکز برای رهایی از فکر و ذکرهای روزمره است که در کنار فراگیری و اقبال غربی‌ها و به خصوص مردم آمریکا به عرفان‌های شرق دور توانست موجی از اقبال به این گونه موسیقایی را به سوی خود جلب و جذب کند. یکی از رموز اقبال به این نوع موسیقی از سوی ایرانیان را نیز باید در همین نکته جست وجو کرد، چرا که مردم ایران در یکی دو دهه اخیر اقبال کم سابقه‌ای به این گونه کلاس‌ها و افراد نشان داده‌اند و بازار کلاس‌های یوگا و مدیتیشن در ایران از جمله پولسازترین شاخه‌های خدماتی به شمار می‌رود. همچنان که موسیقی چهره‌هایی چون یانی، ونجلیز و ژان میشل ژار در زمره پرمخاطب‌ترین موسیقی‌های بی‌کلام در ایران به شمار می‌رود.
کیتارو از پیشگامان موسیقی معروف به نیو ایج است و البته موسیقی‌ای ملودی محور که خط اصلی‌اش را بیش از آنکه از ارکستراسیون و سازآرایی بگیرد، از ملودی می‌گیرد. به همین دلیل سازهای ملودیکی چون ویلن و پیانو در این ارکستر نقش محوری دارند. جدای از آنکه او در بهره‌گیری از سازهای کوبه‌ای هم سعی کرده از امکانات خوبی استفاده کند. بقیه سازها و نیز گروه کر به کار نوعی پرسپکتیو می‌دهند که خاص این گونه موسیقایی است. فضایی که خیال تماشاگر و شنونده را به دنیایی ماورایی و بکر پرتاب می‌کند.
در کنار موسیقی اجرا شده، شخص کیتارو نیز بازیگری به تمام معناست و حسی اشراقی از اجرای موسیقی خود را به مخاطب انتقال می‌دهد. او با بهره‌گیری از بازی بدن و صورت و در اجرای سینتی سایزر و به خصوص اشاره به قلب با دست چپ و انتقال حس خود به تماشاگر در حالی که با دست راست بر شاسی‌های سینتی سایزر می‌نوازد، مصداق بارز این ضرب‌المثل است که " آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند"
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
هنرمندان ایرانی با فعالیت زیرزمینی محدودیت‌ها را دور می‌زنند

http://postimage.org/
تقاطع: وب‌سایت روزنامه‌ی "واشینگتن پست" روز پنج‌شنبه (۱۶ اکتبر-۲۴مهر) ضمن انتشار تصاویری از جوانان ایرانی که به تازگی توسط عکاس فرانسوی، "جرمی سویکر" گرفته شده‌اند، نوشت که "ممنوعیت انواع هنر" و "سانسور شدید" در ایران باعث ایجاد یک "فرهنگ زیرزمینی" در این کشور شده است.
این روزنامه در گزارش خود به قلم "نیکول کراودر"، می‌نویسد که هنرمندان ایرانی به ویژه در تهران اگرچه با انواع سانسور و محدودیت‌ها مواجه هستند و رسانه‌ها نیز به طور پیوسته تحت نظارت حکومت قرار دارند، اما «دور زدن این محدودیت‌ها، خود به هنری در میان هنرمندان ایرانی تبدیل شده است».
به نوشته این روزنامه پرتیراژ امریکایی، بسیاری از هنرمندان برای گریز از سانسور و محدودیت‌ها به فعالیت‌های "زیرزمینی" روی آورده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به برنامه‌هایی در تونل‌ها، غارها، خانه‌ها یا هرجایی دور از دیدرس مسوولان حکومتی اشاره کرد.
"واشنگتن پست" می‌افزاید که این عمل هنرمندان غالبا جوان ایرانی، بیش از آن‌که "شورشی" علیه شرایط حاکم باشد، در حقیقت، «اقدامی برای حفظ توانایی‌های خودشان است».
این گزارش با بیان این‌که هنرمندان ایرانی بین فعالیت‌های زیرزمینی و رسمی حرکت می‌کنند، تصریح می‌کند که آن‌ها علاوه بر حضور در اجراهای رسمی، در پروژه‌های غیرقانونی و زیرزمینی نیز فعال هستند.
عکس‌هایی که "جرمی سویکر" در حضور چند ماهه‌ی خود در ایران ثبت کرده، «رقصندگان جوان، نقاشان، موزیسین‌ها، طراحان و...» را نشان می‌دهد که «با انعطاف‌پذیری سعی می‌کنند شور و اشتیاق خود را خارج از محدوده سانسور ارائه کنند».
این عکاس فرانسوی در اوایل سال ۲۰۱۳ و زمانی که مشغول تحقیق بر روی "فرهنگ ایرانی" بود، پیامی از دوست ایرانی‌اش در پاریس دریافت کرد که نشان می‌داد صحنه پویای هنر در تهران در حال آشکار شدن است.
او ماه‌های زیادی را با ده‌ها هنرمند ایرانی که از وی به گرمی استقبال کردند، سپری نمود؛ هنرمندانی که به این عکاس نه به عنوان «کسی که از خارج به دنیای پنهان آن‌ها وارد شده»، بلکه به عنوان «قصه‌گویی که روایتی از زندگی صمیمی و تلاش‌های آن‌ها را بازتاب می‌دهد»، نگاه می‌کردند.
محبوبیت فرهنگ هیپ‌هاپ، ضبط موسیقی زیرزمینی در استودیویی در غرب تهران، فعالیت گروه‌های تئاتری در تهران و شهرستان‌ها، و هم‌چنین حضور زنان در باشگاه‌های زیرزمینی، موضوع شماری از این تصاویر هستند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
یانی به ایران می آید/ادامه کنسرت بزرگان موسیقی جهان در ایران

http://postimage.org/
به گزارش پارسینه، در ادامه برگزاری کنسرت مشاهیر موسیقی جهان در ایران، بعد از برگزاری کنسرت کیتارو، یانی هم به ایران می آید.
طبق این گزارش قرار است یانی بعد از ایام عزاداری ماه محرم در جزیره کیش روی صحنه برود.
مدیر برنامه های وی که هم اکنون در ایران به سر می برد، چند روز قبل از دوبی وارد ایران شده است و مشغول انجام هماهنگی در این خصوص است.
یانی کریسومالیس (به یونانی: Γιάννης Χρυσομάλλης) (زاده ۱۴ نوامبر ۱۹۵۴ - کالاماتا) معروف به یانی، موسیقیدان بزرگ، پیانیست، نوازندهٔ کیبورد و آهنگساز اهل یونان با شهرتی جهانی است.
عمدهٔ موفقیت یانی با اجرا کنسرت در آکروپولیس یونان به دست آمده‌است.
از این کنسرت یانی به عنوان پربیننده ترین و زیباترین کنسرت موسیقی از آن یاد مشود و با فروش ۷ میلیون نسخه، دومین ویدئو موزیک پرفروش تاریخ میباشد.این کنسرت در ۶۵ کشور جهان پخش شد و نزدیک به یک میلیارد نفر نفر آن را تماشا کردند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
شوخی با تابوها و کلیشه‌ها در جهان عرب؛ از خودارضایی تا عشق به دختر یهودی

" از آ تا ب " یک فیلم کمدی که ماجراهای آن در یک سفر زمینی اتفاق می افتد، تمام تابوها و کلیشه های موجود و یا مربوط به جهان عرب را در بر دارد. در این داستان سه مرد جوان عرب نزدیک به دو هزار کیلومتر از ابوظبی تا بیروت سفر می کنند.
در این فیلم به موضوعات بسیار حساسیت برانگیزی مثل همجنسگرایی، لطیفه هایی در مورد خود ارضایی، خماری و مستی و حتی عشق ورزیدن به دختران یهودی اشاره می شود. حتی در یکی از صحنه های فیلم شخصیت های داستان در خاک سوریه با یکی از مقامات حکومت بشار اسد به شکلی طنز آمیز درگیر مجادله و زد و خورد می شوند.
اما سازندگان این فیلم می گویند که صحنه ها و یا نکته های "شوک آور" این فیلم بیشتر روی کلیشه های موجود در جهان غرب نسبت به مردم کشورهای عربی تمرکز کرده است تا رسوم و اعتقادات فرهنگی در خود کشورهای عربی.
مایکل گارین، مدیرعامل شرکت فیلمسازی ایمیج نیشن، تهیه کننده این فیلم که مرکز آن در ابوظبی است می گوید:"اگر در مواردی مضمون این فیلم بحث برانگیز و یا حساسیت برانگیز است بیشتر ناآگاهی مردم کشورهای غربی از واقعیات جهان عرب را نشان می دهد."
او می افزاید: "به اعتقاد من این فیلم تماشاچیان بین المللی را به چالش می کشد تا ببینند که مردان جوان ساکن کشورهای عربی نیز مثل من و شما هستند. شاید بخشی از جنبه های زندگی آنها متفاوت باشد ولی شوخی های آنها و کاستی ها و ناهنجاریهای موجود در روابط اجتماعی آنها مثل هر جای دیگر دنیاست. و به نظرم بخشی از جذابیت و گیرایی این فیلم در همین نکته نهفته است."
این فیلم که به دو زبان عربی و انگلیسی ساخته شده دومین فیلم بلند علی مصطفی، کارگردان جوان و متولد لندن، است. فیلم " از آ تا ب " در افتتاحیه جشنواره سینمایی بین المللی ابوظبی روی پرده رفت.
علی مصطفی که نیمه عرب و نیمه بریتانیایی و ساکن ابوظبی است معتقد است که فیلم او در مورد زندگی و رفتار "سه جوان عادی ساکن کشورهای عربی" است. به اعتقاد او این فیلم نباید شوک آور باشد. هدف از این فیلم به چالش کشیدن باورهای مرسوم و نشان دادن واقعیت ها به مردمی است که غالبا دوست ندارند برداشت های خود را تغییر دهند.
علی مصطفی می افزاید:"در این فیلم من سه جوان عرب اهل مصر، عربستان و سوریه را نشان می دهم که در آستانه سال نو تصمیم می گیرند از ابوظبی به بیروت سفر کنند. بیروت به شهر جشن و خوشگذرانی شهرت دارد ولی این مردان جوان از ابوظبی تا پایتخت لبنانباید از خاک عربستان، اردن و سوریه عبور کنند. عبور از این کشورها ماجراهای جالب و خنده دار فیلم را به وجود می آورد."
فهد البتیری، کمدین ۲۹ ساله اهل عربستان سعودی، اولین کمدینی که به شکل حرفه ای در این کشور و سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برنامه اجرا می کند، نقش یکی از شخصیت های اصلی این فیلم را بازی می کند. به گفته علی مصطفی در عربستان سعودی به خاطر محدودیت ها و سخت گیریهای شدیدی که حاکم است ظرفیت های بالقوه فراوانی برای کمدی وجود دارد.
فهد البتیری تعداد دیگری از کمدین های معروف اهل عربستان سعودی را تشویق کرده تا در این فیلم بازی کنند. آنها نقش ماموران پلیس را ایفا می کنند که این سه جوان را به خاطر مستی و یا به اصطلاح رفتارهای ناشایست دیگر بازداشت می کنند.
پل بابودجیان، تهیه کننده فیلم، می گوید: "فهد و دوستانش جز مشهورترین شخصیت های نمایشی و رسانه ای عربستان سعودی هستند. به عنوان مثال روی شبکه یوتیوب بیش از ۳۵ میلیون طرفدار دارند و در نمایشهای کمدی خود بسیار جسور و تابوشکن هستند. ما در جهان عرب با بحث در مورد موضوعات حساسیت برانگیز مخالف نیستیم چون خیلی از ماها در دوره های بحران و چالش های دائمی بزرگ شده ایم."
یکی دیگر از موضوعات حساسیت برانگیز این فیلم اختصاص بخشی از داستان به حوادثی است که ظاهرا در سوریه روی می دهند. با توجه به اینکه داستان فیلم در دسامبر ۲۰۱۱ اتفاق می افتد علی مصطفی کارگردان فیلم معتقد است که گنجاندن یک بخش مربوط به حوادثی که در سوریه اتفاق می افتد ضروری بود.
او می افزاید: "اولا برای سفر زمینی از ابوظبی تا بیروت باید حتما از خاک سوریه عبور کرد. ثانیا در سال ۲۰۱۱ شرایط سوریه تا این حد پیچیده و خطرناک نبود. در آن زمان آنچه در سوریه اتفاق می افتاد مبارزه مردم با رژیم بشار اسد بود. همان حوادث به حد کافی دردناک و به نظر من آنقدر مهم بودند که باید به شکلی در فیلم گنجانده می شد."
علی مصطفی می گوید: "در آن زمان ما نمی توانستیم در خود سوریه فیلمبرداری کنیم و آن صحنه ها در خاک اردن ضبط شده اند. اما شکی نیست که در شرایط فعلی جنگ سوریه اصلا امکان ساختن چنین فیلمی وجود ندارد. و من خوشحالم که این تصمیم را گرفتیم چون به عمق فیلم و فضایی که تصویر کرده می افزاید. اما حتی در آن زمانی هم که سوریه در آستانه جنگ داخلی بود ما باید فضای کمدی فیلم را حفظ می کردیم چون حتی در اوج جنگ هم مردم می خندند."
برخی از رسانه ها این فیلم را که در حقیقت به نتیجه نرسیدن آرزوهای سه جوان در طول یک سفر زمینی است، "خماری عربی" توصیف کرده اند. اما مایکل گارین مدیرعامل شرکت فیلمسازی می گوید که آنها قصد نداشتند و نمی خواهند نماد یا سمبل هیچ چیز خاصی برای جهان عرب باشند.
او می افزاید: "ما می خواستیم فیلمی بسازیم که هر کسی در هر کجای دنیا دوست داشته باشد آن را تماشا کند و اینکه در ابوظبی ساخته شد و داستان آن به چند جوان عرب مربوط می شود، کاملا اتفاقی بود."
فیلم "از آ تا ب" پس از واکنش بسیار مثبت تماشاچیان در جشنواره فیلم ابوظبی ماه آینده در "بازار آمریکایی فیلم" که هر ساله در لس آنجلس برگزار می شود اکران خواهد شد تا از آن طریق به بازار بین المللی عرضه شود.
پل بابودجیان تهیه کننده فیلم می گوید: "مخاطبان اصلی این فیلم جوانان عرب هستند و مدتهاست که یک فیلم تماما عربی در بازار جهانی عرضه نشده است به خصوص که داستان اصلی آن نحوه زندگی و رفتار سه جوان عرب باشد. هر چند معمولا تمام جهان عرب یکسان تلقی می شود ولی حقیقت این است که در این بخش از جهان کشورهای مختلف و مرزهای جغرافیایی و فرهنگی وجود دارند و ما در این فیلم تلاش کرده ایم که این نکته را هم به زبان طنز نشان دهیم."
علی مصطفی، کارگردان فیلم، امیدوار است که این فیلم در بریتانیا هم اکران شود و می گوید: " این فیلم واقعا ارزش آن را دارد که در سطح بین المللی به نمایش درآید و من به خصوص امیدوارم که در بریتانیا هم به نمایش درآید چون تصویر کاملا متفاوتی از جهان عرب نشان خواهد داد که مردم کشورهای دیگر اصلا از آن خبر ندارند."
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
وضعیت مرتضی پاشایی در بیمارستان(از زبان مدیر برنامه های مرتضی پاشایی)
مهدی کُرد (مدیر برنامه های مرتضی پاشایی) درباره آخرین وضعیت جسمی پاشایی گفت: «اخبار ضد و نقیض زیادی از سوی برخی رسانه ها منتشر شده که واقعا تاسف بار است. برخی رسانه ها برای جلب توجه بیشتر حاضرند هر کاری بکنند و واقعا اخلاق را زیر پا گذاشته اند.»

وی در ادامه افزود: «اوضاع جسمی پاشایی نسبت به روزهای گذشته فرقی نکرده و این خواننده در تلاش است که بتواند در مبارزه با این بیماری پیروز شود و سلامتی اش را باز یابد.»

کُرد در ادامه افزود: «مرتضی در این لحظات مهم فقط به دعای خیر مردم احتیاج دارد. امیدوارم اهالی رسانه با دقت بیشتری به وظایف شان که همانا اطلاع رسانی صحیح است بپردازند تا شاهد حواشی این چنینی مثل امروز نباشیم.»
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 






مرتضی پاشایی - خواننده - درگذشت.

به گزارش خبرنگار بخش موسیقی ایسنا، این خواننده‌ی پاپ صبح جمعه (23 آبان‌ماه) در بیمارستان «بهمن» تهران دار فانی را وداع گفت.

مراسم تشییع پیکر این هنرمند موسیقی یکشنبه (25 آبان‌ماه) از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه‌ی هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار می‌شود.

مرتضی پاشایی متولد سال 1363 بود و از چندی پیش به‌دلیل بیماری سرطان معده در بیمارستان بستری شده بود.

آلبوم‌های «گل بیتا»، «یکی هست» و «اسمش عشقه» از او انتشار یافته است.






     
  ویرایش شده توسط: sinarv1   

 

image hosting websites




مرتضي پاشايي درگذشت

مرتضي پاشايي خواننده محبوب پاپ ايران صبح امروز بر اثر شدت يافتن عارضه سرطان درگذشت.


به گزارش "ورزش سه"، این خواننده جوان که در ماه های گذشته جدال سختی با سرطان داشت در مدت زمان بیماری پذیرای چهره های پرتعداد ورزشی، هنری و حتی سیاسی بود، 10:30 صبح در بیمارستان بهمن درگذشت و هواداران خود را داغدار کرد. مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی روز یکشنبه 25 آبان در مقابل تالار وحدت برگزار می شود. پاشایی در قطعه هنرمندان به خاک سپرده خواهد شد.

"ورزش سه"، درگذشت این چهره محبوب را تسلیت می گوید و برای بازماندگانش طلب صبر دارد.


برای شادی روحش صلوات فاتحه
Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  
صفحه  صفحه 12 از 24:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  23  24  پسین » 
موسیقی ایرانی

اخبارهای موسیقی و سینمایی از هر گوشه دنیا

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA