ارسالها: 12930
#121
Posted: 15 Nov 2014 20:57
تجمع هواداران پاشایی در شهرهای مختلف/ دستگیری چند نفر در مشهد
http://postimage.org/
ایرنا - هزاران نفر از طرفداران مرحوم 'مرتضی پاشایی' خواننده و آهنگ ساز جوان کشورمان جمعه شب با برگزاری تجمعاتی در شهرهای مختلف کشور، یاد و خاطره وی را گرامی داشتند.
به گزارش خبرنگاران ایرنا، تجمع کنندگان که اکثرا از قشر جوان بودند، آهنگ های این خواننده پاپ کشورمان را بطور دسته جمعی زمزمه و با روشن کردن شمع به یاد وی سوگواری می کردند.
همدان
تعداد زیادی از هنرمندان و جوانان شهر همدان امشب در سوگ درگذشت مرتضی پاشایی خواننده پاپ کشورمان که در خانواده ای همدانی متولد شده بود، در آرامگاه بوعلی سینای این شهر تجمع کردند.
در این تجمع که با حضور طرفداران مرحوم مرتضی پاشایی در آرامگاه بوعلی سینا و تالار فرهنگی هنری فجر همدان برگزار شد، حاضران با در دست داشتن شمع، در سوگ وی ترانه هایش را زمزمه کردند.
در تجمع هنرمندان همدانی، شماری زیادی از آنان در سوگ مرتضی می گریستند و برخی نیز خاطرات حضور مرحوم پاشایی در کنسرت موسیقی در شهر همدان را مرور می کردند.
برخی از حاضرین در این مراسم نیز پوسترهایی با تصاویر مرحوم مرتضی پاشایی و عناوین آلبوم ها و ترانه هایش در دست داشتند.
تجمع پرشمار هنرمندان و دوستداران مرحوم مرتضی پاشایی در آرامگاه بوعلی سینا باعث ترافیک سنگین خودروهای عبوری در آن منطقه از شهر شده بود.
آبادان
جمعی از مردم هنردوست آبادان جمعه شب با تجمع در پارک و خیابان شهید منتظری(شاپور) این شهر در سوگ مرتضی پاشایی خواننده مردمی گریستند.
به گزارش ایرنا بیش از 300 نفر از مردم آبادان بویژه جوانان و هنردوستان این شهر در تجمعی خودجوش آهنگ های مرحوم پاشایی از جمله 'نگران منی' (ماه عسل) را زمزمه کردند و برای شادی روح این هنرمند مردمی فاتحه خواندند.
این تجمع که از ساعت 21 تا 22 ادامه داشت، باعث ترافیک شدید در خیابان منتظری شد و نیروهای انتظامی برای نظم دادن به این خیابان در محل حاضر شدند.
دزفول
سایت خبری روناش گزارش داد: به گزارش خبرنگار ، صدها نفر از شهروندان هنردوست و هوادار مرحوم "مرتضی پاشایی" ، ساعت ۲۱ امشب جمعه در محل بقعه متبرکه امامزاده رودبند (ع) دزفول گردهم آمده و با یکدیگر آهنگ های خاطره انگیز و ماندگار این هنرمند فقید را پخش و همخوانی نمودند .
این برنامه که دقایقی پیش به پایان رسید ، منجر به بوجود آمدن ترافیک سنگینی در آن منطقه شد که جا دارد از زحمات پرسنل ناجا و پلس راهور این شهرستان هم تقدیر و تشکر بعمل آید .
حضور برخی مسئولین محلی مِن جمله "حبیب الله آصفی" معاون استاندار خوزستان و فرماندار ویژه دزفول ، برخی کارمندان این فرمانداری ، "عظیم سرافراز" و "فرهاد جاموسی" از اعضای شورای شهر دزفول هم جالب توجه بود.
تجمع گرامیداشت مرحوم مرتضی پاشایی در دزفول
http://postimage.org/
http://postimage.org/app.php
شیراز
ساعاتی پس از اعلام خبر درگذشت مرتضی پاشایی، خواننده پاپ کشورمان تعداد زیادی از علاقمندان و طرفداران وی در بلوار چمران شیراز تجمع کردند.
این تجمع که از طریق یک فراخوان عمومی از طریق شبکه های اجتماعی ترتیب داده شد بود موجب کندی تردد خودروها در این مسیر شد که تا ساعتی ادامه داشت.
بنابر این گزارش مردم با پخش اهنگ های این خواننده، همخوانی دسته جمعی و ذکر صلوات ارادت خود را به این خواننده نشان دادند.
برخی از رانندگان شیرازی نیز با بستن روبان مشکی و نصب عکس هایی از این خواننده بر روی خودروهای خود با خانواده زنده یاد مرتضی پاشایی ابراز همدردی کردند.
مشهد
در شهر مشهد شماری زیادی از طرفداران 'مرتضی پاشایی' جمعه شب در خیابان هاشمیه گردهم آمدند و برای ساعاتی به عزاداری و خواندن ترانه های وی پرداختند.
به گزارش ایرنا، در این گردهمایی طرفداران مرتضی پاشایی خواننده و موسیقیدان پاپ ایرانی که چند هزار نفر حضور داشتند و اکثر آنان را جوانان تشکیل می دادند، با در دست داشتن شمع و خواندن ترانه هایش یاد و خاطره این هنرمند را گرامی داشتند.
آهنگ 'یکی هست' از ترانه های معروف مرتضی پاشایی بارها در این مراسم از سوی طرفداران این خواننده همخوانی شد.
ماموران نیروی انتظامی نیز در محل برگزاری این تجمع حضور داشتند و برخی گزارش ها به نقل از شاهدان عینی حکایت از این دارد که درگیری های پراکنده ای میان تعدادی از جوانان حاضر در خیابان هاشمیه با ماموران پلیس روی داد و چند نفر نیز دستگیر شدند.
قم
همزمان با درگذشت مرتضی پاشایی از خوانندگان پاپ کشورمان، صدها نفر از حامیان وی جمعه شب در بوستان علوی قم تجمع کرده و به صورت گروهی فریاد 'مرتضی، مرتضی' سردادند.
به گزارش ایرنا، این افراد که به گفته یکی از آنان از طریق فراخوان در شبکه های اجتماعی فیس بوک و تلفن همراه دور هم جمع شده بودند، ابتدا با حدود 100خودرو با پخش آهنگ های مرتضی پاشایی مسیر شهرک پردیسان تا بوستان علوی قم را پیموده و سپس در این مکان با توزیع خرما و چای یاد آن خواننده جوان را گرامی داشتند.
تعدادی از این جوانان تصاویری از مرتضی پاشایی را در دست داشتند و زیر این تصاویر جمله' یکی بود که دیگه نیست' نوشته شده بود.
در پایان این تجمع برخی از جوانان اقدام به کف زدن و هورا کشیدن کردند.
همچنین ترافیک سنگینی در مسیرهای منتهی به بوستان علوی قم حاکم شده بود و نیروهای پلیس برای کنترل خودروها حضور داشتند.
کرمانشاه
جمعی از مردم کرمانشاه نیز جمعه شب به مناسبت درگذشت مرتضی پاشایی خواننده جوان پاپ کشورمان در منطقه 22 بهمن این شهر تجمع کردند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، تجمع کنندگان که حدود 500 نفر بودند در بوستان کودک منطقه 22 در حالی که شمع هایی در دست داشتند برخی آهنگ های مرتضی پاشایی را با هم زمزمه می کردند.
ماموران نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی برای نظم بخشیدن به این تجمع که موجب کندی رفت و آمد خودروها و ایجاد ترافیک سنگین در بلوار نوبهار کرمانشاه شده بود، حضور یافتند.
قزوین
هواداران قزوینی 'مرتضی پاشایی' خواننده جوان پاپ کشور که روز جمعه بدلیل بیماری سرطان درگذشت، گردهم جمع شدند و با روشن کردن شمع و خواندن ترانه های وی یاد این هنرمند موسیقی کشورمان را گرامی داشتند.
به گزارش ایرنا، این تجمع به دعوت دوستداران این هنرمندان و از طریق شبکه های اجتماعی صورت گرفته بود.
تجمع کنندگان که تعداد آنان حدودا 300 نفر بود، با حضور در قسمتی از زمین ورزشی شقایق قزوین اقدام به روشن کردن شمع و همخوانی برخی ترانه های وی کردند.
جمعی از ماموران پلیس ساعتی پس از گردهمایی هواداران این هنرمند با لحنی آرام از آنان می خواستند تا متفرق شوند و محل را ترک کنند.
این تجمع موجب کندی عبور و مرور خودروها در بلوار آیت الله مدرس (بلوار شمالی) قزوین که زمین ورزشی شقایق در کنار آن قرار گرفته است، شده بود.
اهواز
تعدادی از هواداران مرتضی پاشایی خواننده محبوب ایرانی جمعه شب در پارک دولت شهر اهواز شهرستان تجمع کردند.
این افراد که اغلب شمع روشن کرده و تصاویر پاشایی را در دست داشتند در سوگ این خواننده ایرانی اشک ریختند و برای گرامی داشت یاد و خاطره وی ترانه های او را زمزمه می کردند.
تجمع این افراد که حدود دو ساعت طول کشید در پارک دولت اهواز و در ساحل غربی رودخانه کارون انجام شد که به دلیل تجمع زیاد افراد باعث ترافیک سنگین و بی نظمی در تردد خودروهای این مسیر شد.
ماموران انتظامی هم که برای کنترل نظم و امنیت در کنار تجمع کنندگان قرار گرفته بودند هیچگونه دخالتی نکردند و تنها به برقراری نظم و انضباط اجتماعی و ترافیکی مبادرت کردند.
این تجمع در ساعت جدود 22 و 30 دقیقه پایان یافت.
سایت خبری روناش هم نوشت: جمعیت بسیار زیادی از شهروندان هنردوست و هوادار مرحوم "مرتضی پاشایی" ، دقایقی پیش در جاده ساحلی اهواز روبروی کتابخانه مرکزی استان خوزستان و همچنین منطقه کیانپارس این شهر گردهم آمده و با یکدیگر آهنگ های خاطره انگیز این هنرمند فقید را همخوانی کردند.
تجمع گرامیداشت مرحوم مرتضی پاشایی در اهواز
http://postimage.org/]
زنجان
شماری از هواداران مرتضی پاشایی، خواننده پاپ ایرانی جمعه شب در یکی از میادین شهر زنجان تجمع کردند.
تجمع کنندگان در میدان قایم زنجان، با خواندن گروهی آهنگ هایی از آثار پاشایی یاد این خواننده را گرامی داشتند.
نیروی انتظامی استان زنجان دقایقی پس از آغاز این تجمع که اکثریت قریب به اتفاق شرکت کنندگان در آن را دختران و پسران جوان تشکیل می دادند، تمامی مسیرهای منتهی به محل تجمع را مسدود کرد.
شماری از تجمع کنندگان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، از نبود ویژه برنامه ای برای اعلام درگذشت و گرامیداشت یاد این خواننده ابراز نارضایتی می کردند.
این افراد نحوه اطلاع از برگزاری تجمع در میدان قائم را فراخوان اعلام شده از طریق شبکه های اجتماعی در فضای مجازی اعلام کردند.
این تجمع که از حدود ساعت 20و 30 دقیقه آغاز شده بود و با حضور پررنگ پلیس رصد می شد، کم کم با متفرق شدن دسته دسته افراد حاضر که شمار آنان به حدود 250نفر می رسید، حدود ساعت 22 پایان یافت و این در حالی است که تا ساعاتی پس از پایان این تجمع حضور پررنگ ماموران نیروی انتظامی در خیابانهای منتهی به میدان قایم کاملا مشهود بود.
یزد
جمعی از دوستداران مرتضی پاشایی در سوگ این خواننده پاپ از ساعت 20 جمعه شب در میدان فرهنگ (نعل اسبی) یزد تجمع کردند.
گزارش ایرنا حاکی است، این عده که شمارشان به حدود 500 نفر می رسید در فضایی آرام با روشن کردن شمع یاد و خاطره این خواننده کشورمان را گرامی داشتند.
سرهنگ 'محمدحسن باقری'معاون اجتماعی فرمانده نیروی انتظامی استان یزد در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: ماموران نیروی انتظامی با حضور در محل و برقراری نظم و امنیت این تجمع را مدیریت کردند و به آرامی و بدون هیچ گونه برخوردی تجمع کنندگان به کار خود پایان دادند.
بر اساس این گزارش تجمع کنندگان با هدایت نیروی انتظامی ساعت 22 و 45 دقیقه میدان را ترک کردند و تردد وسایط نفلیه به حالت عادی در آمد.
سمنان
جوانان و دوستداران مرحوم 'مرتضی پاشایی' خواننده پاپ ایران جمعه شب یاد و خاطره این هنرمند جوان را در بلوار قائم سمنان گرامی داشتند.
به گزارش ایرنا، این جوانان از ساعت 20 امشب در پی دعوت هایی که در فضای مجازی انجام شده بود، به بلوار قائم سمنان آمدند و با روشن کردن شمع و خواندن اشعار و آهنگ های وی، یاد و خاطره این هنرمند جوان را که مدتها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کرد، گرامی داشتند.
با برگزاری این تجمع که حدود دو هزار و 500 نفر از جوانان سمنانی در آن حضور داشتند، ترافیک سنگینی در بلوار قائم حدفاصل میدانهای سعدی تا کوثر به وجود آمد و نیروی انتظامی با حضور در صحنه این ترافیک را کنترل کرد.
مرحوم پاشایی دوم خرداد امسال کنسرتی را با حضور گسترده جوانان سمنانی در سالن ورزشی غدیر سمنان برگزار کرده بود.
همچنین در پی فراخوان های انجام شده در شبکه های اجتماعی، تجمع مشابهی در شهر اصفهان و برخی دیگر از شهرهای کشور برگزار شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#123
Posted: 17 Nov 2014 15:57
شرکت هزاران نفر در مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی
http://postimage.org/
مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی در تهران با حضور جمع زیادی از هواداران این خواننده پاپ برگزار شد. به دلیل ازدحام جمعیت، پیکر پاشایی با چند ساعت تأخیر غروب یکشنبه به خاک سپرده شد. معاون رئیس جمهور هم پیام تسلیت فرستاده بود.
دیروز یکشنبه (۲۵ آبان / ۱۵ نوامبر) هزاران تن از علاقهمندان مرتضی پاشایی در مراسم تشییع پیکر این خواننده جوان موسیقی پاپ در تالار وحدت تهران حضور یافتند تا با او وداع گویند و با خانواده او ابراز همدردی کنند.
مرتضی پاشایی روز جمعه گذشته (۲۳ آبان) بر اثر بیماری سرطان معده درگذشت. او هنگام مرگ ۳۰ سال داشت و گفته میشود که بیشتر علاقهمندان موسیقی او جوانان هستند.
به گزارش رسانههای ایران، مراسم تشییع پیکر پاشایی با پخش قطعاتی از ترانههای او آغاز شد و مردم حاضر در مراسم نیز با ترانهها همخوانی میکردند. طرفداران پاشایی عکسهایی از او را در دست داشتند یا روی لباسهای خود چسبانده بودند.
ازدحام جمعیت علاقهمندان به پاشایی از تهران و شهرهای دیگر و ترافیک در خیابانهای اطراف محل تشییع جنازه سنگین گزارش شده است. به گزارش رسانههای ایران، برخی خیابانها و ایستگاههای متروی مرکز شهر تهران به حالت تقریبا مسدود درآمده بودند و از ساعتها پیش از شروع مراسم تشییع کار مترو در ایستگاههای نزدیک به محل مراسم با اخلال روبرو شده بود. مردم در متروهای مسدودشده آهنگهای پاشایی را به طور دستهجمعی میخواندند.
به گزارش خبرگزاریها، ازدحام جمعیت موجب شد که پیکر مرتضی پاشایی نخست برای چند ساعت به سردخانه منتقل و با تاخیر به خاک سپرده شود.
حضور نمایندگان دولت روحانی
رسانههای ایران مینویسند این اولین بار بود که تابوت یک شخصیت فرهنگی و هنری در یک قالب منظم و مزین به پرچم جمهوری اسلامی ایران در یک مراسم این چنینی تشییع میشد.
در این مراسم افزون بر عموی مرتضی پاشایی و خوانندگان موسیقی پاپ، محمد علیزاده و بنیامین بهادری، مقامات دولت جمهوری اسلامی پای میکروفن رفتند.
علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت مرتضی پاشایی فرستاده بود که توسط عباس سجادی، رئیس بنیاد آفرینشهای فرهنگسرای نیاوران که اجرای مراسم امروز را نیز بر عهده داشت، برخوانده شد. همچنین محمد شریعتمداری، معاون اجرایی حسن روحانی، در پیامی درگذشت پاشایی را تسلیت گفت.
افزون بر این، علی مرادخانی، معاون هنری وزیر ارشاد، ضمن گرامیداشت مجید پاشایی به عنوان هنرمند درباره حضور شمار زیاد مردم در مراسم امروز و پیامی که برای دنیا میفرستد گفت: «با همه این شوری که در اینجا هست بار دیگر به من ثابت شد که این ملت با این وحدت و بزرگی برای ما عزت و افتخار می آورند و به دنیا نشان می دهند که همه ما برای ستارهها و کسانی که برای فرهنگ و هنر این سرزمین تلاش می کنند، احترام قائلیم.»
روابط عمومی رسانه ملی هم پیام تسلیتی برای خانواده مرتضی پاشایی فرستاده بود و از این خواننده به عنوان "فرزند هنرمند سرزمین هنرخیز ایران اسلامی" یاد کرده بود، هنرمندی كه "در عمر كوتاه اما پر بارش توانست با صدايی صميمی و ماندگار، بسياری از مردم به ويژه جوانان را گرد شمع وجود خود جمع كند".
بزرگداشت در شهرهای مختلف
خبرگزاریهای ایران مینویسند که از پریروز در شهرهای مختلف ایران به ویژه مراکز استانها دوستداران مرتضی پاشایی مراسم مختلفی به یاد او برگزار کردهاند.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، علاقهمندان به پاشایی پس از انتشار خبر درگذشت این خواننده جوان حتی در برخی شهرهای مذهبی چون قم و مشهد به خیابانها آمده و ترانههای او را خواندهاند. این هواداران در قم با حدود ۱۰۰ اتومبیل آهنگهای پاشایی را در مسیر شهرک پردیسان تا بوستان علوی قم پخش کردهاند.
این در حالی است که به گزارش رسانهها، از جمله در مشهد سالهاست کنسرتی برگزار نشده است. خبرگزاری ایرنا همچنین از درگیری چند نفر در یکی از تجمعها به مناسبت درگذشت پاشایی در مشهد گزارش داده که منجر به دستگیری چند جوان شده است.
زندگیای دیگر زیر پوست جامعه ایران
درباره توجه بخصوص جوانان در ایران به موضوع بیماری و درگذشت مرتضی پاشایی و حضور گسترده آنان در مراسم تشییع جنازه وی، "عصر ایران" مینویسد که این موضوع "شکافنده واقعیتهای جامعه" است، واقعیتهایی که بسیاری سالهاست میکوشند آن را نبینند و انکار کنند.
به گزارش این سایت خبری-تحلیلی، نسل جوان هم اخبار مربوط به بیماری این خواننده پاپ را مدام دنبال میکرد، هم پس از مرگ مرتضی پاشایی در شهرهای مختلف کوچک و بزرگ سراسر ایران تجمعاتی به یاد این هنرمند برگزار کرد.
"عصر ایران" اشاره میکند به این که پاشایی تنها ۳۰ سال داشت و بسیاری افراد او را تازه پس از درگذشت وی شناختهاند و با این حال "موجی که بدون تحریک رسانههای رسمی در جامعه به راه افتاد، نشان دهنده سمت و سویی است که نسل جوان ایران بدان روانه است".
در این گزارش همچنین آمده است که همه موانع و ممنوعیتها در برابر هنر موسیقی نتوانسته مانع مردم در توجه به آن بشود: «در کشوری که بعضیها به خود اجازه میدهند شادیهای متعارف مردم مانند کنسرتها را لغو کنند یا به هم بریزند تا مردم کمتر معطوف به موسیقی شوند یا چهرههای هنری در ورای سیاسیون قرار گیرند، اقبال گسترده مردم و مشخصاً نسل جوان به یک خواننده پاپ، بسیار معنیدار است و نشان میدهد برغم تمام هیاهوهای تبلیغاتی و برنامههای رسمی، زیر پوست جامعه اتفاقات مستقلی در جریان است که در نگاه اول دیده نمی شود ولی این "ندیدن دلیل بر نبودن نیست".»
«جوانانی که سوگوار خویشاند»
سایت "فرارو" در گفتوگو با افشین داورپناه، مردمشناس و عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری، این پرسش را مطرح کرده که چرا جامعه ایران در برابر مرگ یک خواننده جوان پاپ چنین واکنشی از خود بروز داده است.
افشین داورپناه با اشاره به اینکه تشییع هیچکدام از هنرمندان ایرانی تا کنون چنین با حضور انبوه جمعیت همراه نبوده، مراسم سوگواری برای پاشایی را محملی برای گرد هم آمدن گروههای مختلف اجتماعی دانست. او گفت که برخی از جوانان شرکتکننده در تشییع جنازه مرتضی پاشایی از شنوندگان و طرفداران او نبودند و با این حال او را "آیینه تمامنمای نسل خود میدیدند، با شرایط و وضعیتی مشترک".
این مردمشناس مرتضی پاشایی را "نمادی از نسل جوان ایرانی دانست و گفت: «مرتضی پاشایی، نماد بخش عمدهای از نسل جوان ایرانی به شمار میرود؛ نسلی با ترانههایی غمگین (مسائل و مشکلات اجتماعی اجتناب ناپذیر) و در مواجهه با بیماری لاعلاجی که علیرغم معالجات گوناگون و سخت و حتی دعا و توکل، گویی سرنوشتی محتوم در برابر خود میبیند، جوانانی که سوگوار خویشاند.»
او افزود که آنان نیز که از نسل دیگرند نگران نسل جواناند: «مادران و پدران شرکتکننده در این سوگواری نیز، گویی با چنین موضوعی، همذات پنداری میکنند و برای نسل جوانی سوگواری میکنند که در وضعیتی دشوار گرفتار آمده و ناکامی را تجربه میکند. آنها سوگوار فرزندان خویشاند! بهانه گریستن برای نسلی که آینده او دلهره دائم خانوادههاست. عموم گروههای اجتماعی در این سوگ همراهی کردند.»
«راهی جز همراهی با مردم نیست»
سایت "عصر ایران" مینویسد که هیچ رسانه رسمی، برای مثال صدا و سیما، از برگزاری تجمعات به مناسبت درگذشت مرتضی پاشایی حمایت نکرده و هر تجمعی برگزار شده در نتیجه تماسهایی بوده که مردم و بخصوص نسل جوان از طریق شبکههای اجتماعی با هم برقرار کردهاند.
این سایت خبری-تحلیلی نتیجه میگیرد که محدودسازی شبکههای اجتماعی همانند محدودسازی هنرمندان موسیقی بیفایده است و هیچاقدامی نتوانسته مردم را به آنچه دوست دارند بیاعتنا کند.
"عصر ایران" تاکید میکند که مردم ایران راه خود را میروند و بخصوص نسل جوان از موانع عبور میکند تا علاقهمندیهای خود را دنبال کند "و در این میان راهی جز همراهی با مردم نیست".
به نظر میرسد مسئولان وزارت ارشاد دولت روحانی در این جهت گام برداشتهاند.
پیکر مرتضی پاشایی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#124
Posted: 18 Nov 2014 19:06
مرتضی پاشایی؛ خوانندهای که تبدیل به یک "پدیده" شد
مرگ یک خواننده پاپ ۳۰ ساله بر اثر سرطان که تنها دو سال از آغاز کار حرفهای خوانندگیاش میگذشت، توانست در تهران و شهرستانها صدها هزار نفر را به خیابانها بکشاند. این موج از کجا آغاز شد؟
"مرتضی پاشایی" اگر تا هفته پیش تنها یک خواننده سبک پاپ موسیقی ایرانی بود، حالا به یک پدیده تبدیل شده است؛ پدیدهای که باید آن را از منظر جامعهشناسی بررسی کرد.
این "پدیده" البته تنها منبعث از فردیت این خواننده نیست، بلکه نشات گرفته از پیامدهای اجتماعیيی است که مرگ زودرس او به وجود آورد: به خیابان ریختن صدها هزار نفر در تهران و شهرستانهایی چون تبریز و اصفهان و شیراز و مشهد و حتی قم.
و "پدیده" دقیقا همینجا به وجود آمد؛ آنجا که خبرنگار رویترز گفت تا به حال تهران را اینگونه ندیده بوده و شاهدان عینی فضای تهران در روز تشییع جنازه مرتضی پاشایی را با روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ مقایسه کردند؛ روزی که به اذعان شهرداری تهران، بیش از سه میلیون نفر به خیابانهای پایتخت آمده بودند.
چه اتفاقی افتاد و چه نیرویی خیل عظیم مردم را به خیابانها کشید، آن هم در روزهایی که یک تظاهرات چند صد نفری در اعتراض به اسیدپاشی با برخورد نیروی انتظامی روبرو میشود؟
حسین قاضیان، جامعهشناس، پاسخ چرایی به وجود آمدن این پدیده را در چند عامل میداند که مهمترین این عوامل به نظر او نقش پررنگ رسانه است. به اعتقاد او رسانههای همگانی در این رویداد نقش مرکزی داشتند، بهویژه پس از پخش صدای این خواننده در برنامه پربیننده "ماه عسل" که به مدت یک ماه هرشب از تلویزیون پخش میشد.
این جامعه شناس میگوید: «وقتی شما در چنین برنامهای ظاهر میشوید و به طور مداوم در خانوادهها حضور پیدا میکنید، همه در یک ساعت تقریبا معین دورهم شما را میبینند و میشنوند و با شما ارتباط برقرار میکنند، این یک حالت نفوذ خارقالعاده به شخص میدهد. برای همین هم ایشان با اینکه تنها دو سال بود در صحنه موسیقی ایران ظاهر شده و تازه آلبوم داده بود، اوج گرفت».
این اوجگیری با مصاحبهی تلویزیونیای که در دوران شیمی درمانی با او شد، موج بیشتری گرفت. آقای قاضیان این رویداد را با تشکیل بهمن مقایسه میکند که از یک گلوله کوچک برفی شروع و به یک بهمن عظیم منتهی میشود.
در روزهای آخر بیماری این خواننده، اعضای شبکههای اجتماعی وارد میدان شدند و با حضور مردم مقابل بیمارستان و آواز خواندن دستهجمعی، این "بهمن" روز به روز بزرگتر شد و به گفته آقای قاضیان حالت تشدیدشونده شدیدتری گرفت و باعث بروز چنین پدیدهای شد که بسیاری را شگفتزده کرد.
آیا این حضور رنگی از اعتراض داشت؟
بسیاری از تحلیلگران حضور گسترده و کمسابقه مردم در مراسم تشییع جنازه مرتضی پاشایی را نوعی اعتراض خاموش دانستند؛ اعتراض به فضای بستهای که اجازه تجمع چند نفری را هم نمیدهد. غیر سیاسی بودن فرد متوفی و نیز غیر سیاسی بودن هوادارن او که اکثرا جوانان طرفدار موزیک پاپ هستند، امکان این "اعتراض خاموش" را بیشتر میکرد.
حسین قاضیان در این مورد معتقد است که در یک حرکت جمعی، مضمون درونی کمتر از شکل بیرونی اهمیت دارد، بنابراین ممکن است مضون درونی از جهات مختلفی تغذیه شود و آدمها با انگیزههای متفاوت در این حرکت جمعی مشارکت کنند، اما نمیشود تنها یک مضمون مرکزی را به این حضور نسبت داد.
او میگوید: «بههرحال آدمها با انگیزههای متفاوتی وارد این ماجرا شده و در خیابان ظاهر میشوند. حتما برای اعتراض هم هست. به این دلیل که این نوع از مراسم آن هم در این حجم گویی از نظر آنها خاریست در چشم نظام سیاسی حاکم. بنابراین آنها مایلند حضور خودشان را این طوری تفسیر کنند و شاید هم اصلا به همین دلیل به آن جمع مردم بپیوندند».
اما از آنجا که این نوع حضور در قالبهای از پیش تعریفشده نظام حاکم نمیگنجد و با شعرخوانی و روشن کردن شمع و آدمهایی با ظاهر متفاوت همراه است، در نتیجه خود به خود مضمون اعتراضی میگیرد.
آقای قاضیان میگوید: «حضور مردم در آنجا به شکلیست که خودشان مایلند داشته باشند و این حضور در چارچوب قالبهای تنگ و انحصاری که نظام سیاسی حاکم و ایدئولوژیاش تجویز میکند، نمیگنجد. برای همین اتفاقا مضمون اعتراضی میگیرد، بدون اینکه آنها لزوما بخواهند اعتراض کنند و چون مقابله هم با آن میشود، آن وقت مضمون اعتراضیاش قویتر میشود».
آیا میان نخبگان و توده شکاف ایجاد شده؟
آن توده سیلآسائی که با هر انگیزهای در مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی شرکت کرده بود، یک اصل واحد را آشکار میکرد و آن شکافی است که بین نخبگان و توده مردم به وجود آمده است.
شگفتی از این حضور، نشناختن چهرهای که میتواند میلیونها نفر را به خیابان بکشاند، غیر منتظره بودن حرکت مردم، همه و همه نشان از این دارد که نخبگان ایران از قلب جامعه دور هستند.
حسین قاضیان معتقد به وجود این شکاف است و علت آن را دو تفاوت عمده یکی در مصرف فرهنگی و دیگر در مصرف رسانهای میداند. به عقیده او کالاهای فرهنگی مورد استفاده نخبگان و توده مردم بسیار با یکدیگر متفاوت است و همین تفاوت باعث آن شده که نخبگان این حس را داشته باشند که کالای فرهنگی مورد استفاده مردم الزاما پستتر و ناچیزتر است.
آقای قاضیان تفاوت در مصرف رسانهای را اینگونه توضیح میدهد: «خیلی از این نخبگان ممکن است اصلا به صدا و سیما توجه نکنند و بنابراین ندانند که یک آدمی در یکی دو سال اخیر در تلویزیون ظاهر شده و هر روز آهنگهایش خوانده شده و بعد مردم به او اقبال کردهاند و در ماشینها، خانهها و مسافرتهاشان گوش میدهند و با آن حال میکنند و با این آدم در تماس هستند. نخبگان اصلا اینها را نمیبینند و نمیشنوند. انگار در جهان آنها حضور ندارد. چون از آن رسانههایی که عمدتا این آدم در آن مطرح شده اصلا استفاده نمیکنند».
در اثر این شکاف رسانهای، دو جهان این دو گروه با یکدیگر متفاوت میشود و جهان مردمی که صدا و سیما را میبینند و رسانه اصلیشان هست، برای گروه دیگر، جهان غریبهای میشود. به همین دلیل نمیتوانند اتفاقات این جهان را تجزیه و تحلیل کنند.
روشنفکران بایستی نگران باشند
آیا این شکاف به وجود آمده بین روشنفکران و توده مردم جای نگرانی دارد؟ حسین قاضیان میگوید: «ما جامعه خودمان را به دلیل همان شکافها نمیشناسیم. یعنی نحوه سلائق و گرایشهای خودمان را، ارزشهای خودمان را، مصرف خودمان را مبنای شناخت جامعه میکنیم و این کار نادرستیست. برای اینکه این فقط بخشی از جامعه و بخشی از آدمهای موجود آن جامعه را توضیح میدهد. آدمهای متکثر و متفاوتی در این جامعه هستند که ما باید فارغ از گرایشها و ارزشهای شخصی خودمان و نحوه مصرف خودمان آنها را بشناسیم. از این بابت به نظر من روشنفکران، ناظران و تحلیلگران باید نگران باشند».
به عقیده این جامعهشناس، روشنفکران باید سعی کنند بدون درنظر گرفتن گرایشها و پسندهای خودشان جامعه را بشناسند. به عنوان مثال به صرف اینکه یک موسیقی برای آنها خوشایند نیست، معنایش این نیست که دیگران هم گوش نمیدهند.
او میگوید: «اگر همین موسیقی را دیگران در حجم زیاد گوش بدهند، تبدیل به یک واقعیت اجتماعی میشود و ندیدن این واقعیت اجتماعی از سوی من روشنفکر، آن را از بین نمیبرد. آن واقعیت وجود خواهد داشت و یکروزی اتفاقا مثل همین دیروز یا پریروز من را غافلگیر میکند».
و جامعهای که هرروز روشنفکرانش را غافلگیر میکند، از دید آقای قاضیان جامعهای است که نهادمندی و ساختاریابیاش ضعیف است. این جامعهشناس میگوید: «در جوامعی که نهادمندی ضعیف است، این رفتار فردیست که اهمیت پیدا میکند، چون نهادی نیست که این رفتار فردی را کنترل و مقید و قابل پیشبینی کند. به این ترتیب رفتار فردی که میتواند تبدیل به رفتار جمعی هم بشود، ممکن است کاملا غیرقابل پیشبینی باشد. چیزی که تا دیروز اصلا ممکن بود تصور نشود، فردا اتفاق میافتد و این همه را غافلگیر میکند. همانطور که در جنبش سبز و در انقلاب سال ۵۷ غافلگیر کرد و امروز غافلگیر میکند و فردا بسیار چیزهای دیگر ما را غافلگیر خواهد کرد».
نشانههای این "غافلگیری" هنوز در فضای مجازی دیده میشود. با گذشت بیش از ۲۴ ساعت از حضور بزرگ مردم در خیابانهای تهران و شهرستانها برای بدرقه هنرمندی که بسیاری از نخبگان جامعه حتی نامش را هم نشنیده بودند، هنوز این نخبگان از شوک بیرون نیامدهاند.
حسین باستانی تحلیلگر مسائل سیاسی در صفحه فیسبوکش مینویسد: «در جامعهای با این همه ویژگیهای ناشناخته، تحلیلگران چه موجودات بخت برگشتهای هستند».
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#125
Posted: 23 Nov 2014 13:29
ناگفتههای بیماری مرتضی پاشایی از زبان پزشک معالج
پزشک معالج مرتضی پاشایی در اولین مصاحبه رسانهای خود در رابطه با بیماری این خواننده جوان و محبوب کشورمان توضیحاتی داد.
دکتر حسن توکلی، جراح و متخصص داخلی در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران در رابطه با مرتضی پاشایی گفت: آقای پاشایی چندین ماه قبل از مراجعهی اولشان به پزشک، دچار تغییراتی در دستگاه گوارش شده بود و علائمی مثل درد معده و ترش کردن داشتند که پس از مراجعه و انجام روشهای تشخیصی و آندوسکوپی، مشخص شد مبتلا به تومور معده هستند و چند ماهی بود که به این بیماری مبتلا شده بود. این نکته بسیار حائز اهمیت است که در افراد جوان، سرطان فرم تهاجمیتر و پیش روندهتری را از نظر پزشکی دارد.
وی افزود: اولین نکته این است که حالت پیش روندگی سریع سرطان در افراد جوان بیشتر است و نکته دوم اینکه هرگونه تغییر در دستگاه گوارش که در حالت عادی وجود نداشته، مستلزم مراجعه فوری به متخصص گوارش است تا کارهای تشخیصی انجام گیرد و اگر بیماری باشد که نیاز به پیشگیری و درمان داشته باشد، سریعتر درمان صورت میگیرد.
دکتر توکلی در رابطه با بحثهایی که در فضای مجازی راجع به سکته یا مصرف دارویی اشتباه برای مرتضی پاشایی مطرح شده، گفت: هیچکدام از این مطالب مطرح شده صحت ندارد. پیدایش سرطان در بعضی موارد زمینه ژنتیک دارد، ضمن اینکه بعضی از انواع آن ناشی از عوامل محیطی چون تغییرات غذایی غلط مثل مصرف فست فود، سیگار، الکل، میکروب، هلیکوباکتر و استرسها است. اینکه برای شخصی بتوان یک مورد خاص را عامل اصلی دانست، بسیار سخت است ولی تمام این موارد قابل پیشگیری بوده و قبل از پیدایش آنها میتوان در بروز آن مداخله کرد.
دکتر توکلی ضمن اینکه درگذشت مرتضی پاشایی بر اثر سکته قلبی را تکذیب کرد، گفت: بیش از 2 هفته بود که وی در بیمارستان بستری بودند و بیماری بسیار پیشرفت کرده بود، به طوری که مجاری صفراوی، کبد، ریه، مغز استخوان و شکم درگیر سرطان شده بود و اصلا بحث سکته قلبی وجود نداشت.
خبرنگار پرسید: با توجه به اینکه مرتضی پاشایی در 30 سالگی مبتلا به سرطان شده، میتوان گفت که سن سرطان در کشور پایین آمده و یا اینگونه موارد ابتلا به سرطان به ندرت دیده میشود؟ دکتر توکلی در پاسخ گفت: کم اتفاق میافتد که فرد بدون پیش زمینه ژنتیک مبتلا به سرطان شود ولی در عین حال سن ابتلا به سرطان کاهش پیدا کرده است. امروزه جوانان تمایل زیادی به مصرف غذاهای فست فود پیدا کردهاند و از آنجایی که این غذاها سالم نیست و حاوی مواد نگهدارنده زیادی است، ریسک ابتلا به سرطان را افزایش میدهد. جوانان امروزه کمتر از غذاهای سالم و سبزیجات استفاده میکنند و در مقابل، سن مصرف سیگار و دخانیات هم خیلی کاهش یافته است و تمام این موارد در ابتلا به سرطان نقش دارند.
دکتر توکلی در پاسخ به این سوال که کدامیک از عوامل خطر زا در مرتضی پاشایی منجر به سرطان شد، پس از چند لحظه سکوت گفت: من پزشک هستم و قرار نیست که مسائل شخصی افراد را عنوان کنم.
دکتر توکلی در خصوص انتشار بعضی تصاویر از مرحوم پاشایی در فضای مجازی گفت: آن تصاویر مربوط به لحظات پایانی مرحوم پاشایی نبوده است. از چهارشنبه شب، هرگونه اقدام درمانی برای مرتضی پاشایی با هماهنگی پدر و دوستان نزدیکش انجام میگرفت. چهارشنبه شب مرتضی پاشایی مقداری دچار بی قراری و اضطراب شده بود و این نکته گفتنی است که او بسیار سر سخت بود و با بیماریاش میجنگید. با همفکری پزشک ICU و خانواده برایش داروی بیهوشی خاصی استفاده کردیم و او را به خواب بردیم تا درد نکشد. از حدود 20:30 تا 21 پنج شنبه شب دچار اختلال در تنفس شد که ناچار شدیم از دستگاه ونتیلاتور برای تنفسش استفاده کنیم و ساعت حدود 8 صبح روز جمعه، دچار اختلالاتی در ریتم قلب و در نهایت ایست قلبی شد.
پزشک معالج مرتضی پاشایی در حالی که متاثر شده بود، ادامه داد: مرتضی پاشایی بیش از 2 هفته در یکی از بخشهای ICU بستری بود. او فرد بسیار محبوبی بود و من هم علاقه بسیار زیادی به او داشتم. مراجعات بسیار زیادی داشت و این اواخر تا صبح در لابی بیمارستان بهمن 300 تا 400 نفر منتظر دیدن او بودند. بعضی از مسئولین هم برای عیادت وی آمده بودند.
دکتر توکلی در خصوص فیلم منتشر شده از مرتضی پاشایی گفت: آن فیلم مربوط به لحظات آخر وی نبوده است و مهم نیست که چه کسی این کار را انجام داده، مهم این است که کار درستی انجام نداده است.
دکتر توکلی مورد نحوه برخورد با افرادی که اینگونه رفتارها را انجام میدهند گفت: قطعا باید برخورد کرد ولی صرفا برخورد فیزیکی موثر نیست و باید کار فرهنگی شود و مردم متوجه این موضوع باشند که وارد حریم شخصی و خصوصی افراد نشود.
دکتر توکلی در خصوص تیم درمانی مرتضی پاشایی توضیح داد: تیم پزشکی متشکل از 10 متخصص، درمان مرتضی پاشایی را بر عهده داشتند و متخصصین خون، رادیوتراپی، متخصص آنکولوژی، رادیو لوژیست، گوارش، درد، بیهوشی و... با هم برای درمانش تلاش میکردند و برای بیماری که ریه، کبد و مغز استخوان وی درگیر سرطان شده کاری نمیتوان انجام داد و ما تمام توانمان را بکار بردیم.
دکتر توکلی در خصوص مدت آشنایی اش با مرتضی پاشایی پاسخ داد: نزدیک 1 سال با مرتضی پاشایی در ارتباط بودم و مهمترین خصوصیت وی جنگیدن با بیماریاش بود و همین مبارزه او را یک سال زنده نگه داشت او جوان بسیار مقاومی بود و پیش می آمد که 48 ساعت پس از شیمی درمانی، به شهرهای مختلف می رفت و کنسرت اجرا می کرد و گاهی با انجام رادیوتراپی و علی رغم درد بسیار شدید، برای اجرای کنسرت میرفت و تا 2 روز قبل از فوتش، امید بسیار به زندگی و زنده مانده داشت و قرار بود به یکی از کشورها برای اجرای کنسرت برود و در اینگونه بیماریها، امید به زندگی بسیار در طول عمر اهمیت دارد.
دکتر توکلی در پاسخ به این سوال که آیا مبتلایان به سرطان خودشان مقصر هستند یا دولت و شرایط بیرونی گفت: ما خودمان مقصر هستیم، افراد باید رفتار، استرس، میزان استراحت، تغذیه و... را کنترل کنند خوردن مداوم انواع پیتزا و ساندویچ از سنین کودکی و جوانی، رفتارهای پر استرس، کمبود استراحت و تغذیه نادرست در بروز سرطانها تاثیر گذار است، مضاف بر اینکه از طریق رسانههای سمعی و بصری می توان آگاهی مردم در جوامع را بالا برد تا به این بیماریها مبتلا نشوند و اگر مبتلا شدند به سرعت و به موقع، کنترل کنند.
دکتر توکلی در مورد شانس پیشگیری از انواع سرطان گفت: هر سرطانی اگر در مراحل اولیه تشخیص داده شود، قطعا میتواند درمانپذیر باشد.
دکتر توکلی در مورد میزان تلاشش برای بهبودی مرتضی پاشایی گفت: مرتضی دوست من بود دوستی یک سالهای که شاید به اندازه چندین سال با هم دوستی داشتیم، روزانه 1تا 2 ساعت در کنار هم بودیم و لحظات آخر هم بر بالین مرتضی بودم و تمام تاکید مرتضی این بود که می گفت این ضایعه را باید زودتر در بیاوریم و تمام شود.
دکتر توکلی در این قسمت مصاحبه لحظهای مکث همراه بعض داشت و بعد از چند لحظه سکوت، ادامه داد: خیلی سخت بود، ما پزشکان سعی میکنیم با بیماران وارد مسائل عاطفی نشویم چون کار برایمان خیلی دشوار میشود ولی من با مرتضی روابط دوستانه پیدا کرده بودم و فقدانش برایم بسیار سخت است.
دکتر توکلی با بیان اینکه اولین مصاحبه را در رابطه با مرتضی پاشایی انجام میدهد، گفت: من تا به حال هیچ مصاحبه ای در رابطه با مرتضی با هیچ رسانهای نداشتم و بعضی سخنان از قول من که در برخی رسانهها انتشار یافته واقعیت ندارد من به عنوان یک پزشک کار درمانیام را انجام می دادم و وظیفه پزشکی من ایجاب میکند که اسرار بیمارانم را حفظ کنم و در مورد علل و نوع بیماری آنها فقط با اقوام درجه اول بیمار صحبت کنم.
دکتر توکلی گفت: امیدوارم با آموزش در کل جامعه کمتر شاهد اینگونه بیماریها باشیم.
خبرنگار پرسید، مرتضی پاشایی پزشکش را اذیت نکرد؟ دکتر توکلی قاطعانه جواب داد: اصلا من اذیت نشدم، مرتضی پاشایی جوان بسیار آرام، متین، منطقی و صبوری بود.
دکتر توکلی در پایان گفت: خانواده مرتضی پاشایی بسیار او را حمایت کردند، همچنین دوستان فراوان او که تا آخرین لحظه کنارش بودند همچنین طی این 2 تا 3 هفته پرسنل بیمارستان بسیار خوب همکاری کردند و زحمت کشیدند و علی رغم ازدحام جمعیت و رفت و آمدها پرسنل توانستند با صبوری، همراهی کنند.
وی در پایان برای خانواده و دوستان نزدیک مرحوم مرتضی پاشایی از خداوند آرزوی صبر داشت.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#126
Posted: 23 Nov 2014 13:31
گفتگویی با دختری که 17 سال کنار پاشایی بود
http://postimage.org/
رابطه و آشنایی ما برمی گردد به 17 سال قبل، یعنی دوستی مرتضی پاشایی با برادرم. اما همکاری و آشنایی نزدیک تر حدود 5 سال است که بین ما به وجود آمده. به خاطر می آوردم روزی برادرم در منزل جشن تولد گرفته بود، گفت یکی از دوستانم را هم دعوت کرده ام که صدای بسیار زیبایی دارد. آن دوست مرتضی پاشایی بود؛ او به خانه ما آمد و به افتخار برادرم ترانه ای با ساز خواند و اجرا کرد و همه مهمان ها با هیجان او را تشویق کردند و از اجرای زیبایش لذت بردند.
همانجا به او گفتم که من مطمئنم شما به جاهای خیلی خوبی می رسید. از آن شب به بعد مرتضی پاشایی را ندیدم تا چند سال بعد که قطعه «یکی هست» را منتشر کرد و من برای تبریک به ایشان پیامی دادم «که یادتان هست که گفتم موفق می شوید؟» همان موقع بعد از کمی گفتگو مرتضی به من گفت که این روزها در حال جمع کردن یک گروه و تدارک دیدن کنسرت هستم و می خواهم از شما برای طراحی لباس هایم کمک بگیرم، چون می دانست که من در این زمینه فعالیت می کنم و من پیشنهادش را قبول کردم و همکاری نزدیک ما آغاز شد.
اوایل اجراها زیاد نبود اما مطمئنم بودم که مرتضی ستاره درخشانی خواهد شد. از آنجایی که قبلا ویولن می زدم کمی گوش موسیقی داشتم و حس می کردم که صدای زیبایش مورد توجه قرار می گیرد. برای طراحی لباس کارم را آغاز کردم، می دانستم که علاقه زیادی به یکی از خوانندگان پاپ معروف دنیا دارد، برای همین در کارهایم فاکتورهایی را در نظر می گرفتم که شبیه ستاره مورد علاقه اش باشد. من از مرتضی خواهش کردم که فرم موهایش را تغییر بدهد.
اصلا دلش نمی خواست این کار را انجام دهد و موهایش را کوتاه کند، ولی با اصرار من قبول کرد. تا دو ساعت اول بعد از کوتاهی، خودش از دیدن چهره اش در آیینه شوکه شده بود، اما بعد به این نتیجه رسید که ای کاش زودتر این کار را می کردم. به خصوص وقتی واکنش دیگران را می دید که همه تایید می کردند و می گفتند چقدر با موی کوتاه زیباتر شدی. زمان گذشت و این همکاری ادامه داشت.
گاهی مرتضی معده درد شدید می گرفت و همین امر باعث شد که تصمیم بگیرد سراغ دکتری برود و آزمایش و عکسی تهیه کند. تا آن روز کذایی که معده درد شدیدی گرفت. این بار خیلی بدتر از دفعات قبل بود و به اصرار دوستان و خانواده اش برای آزمایش و ویزیت پیش دکتر رفت و متوجه شدند که توموری در معده اوست. باز هم قضیه خیلی جدی به نظر نیامد و در تاریخ 18 آبان 92 در بیمارستان نیکان جراحی کوچکی انجام داد و به خانه آمد. بعد از چند روز جواب آزمایش و نمونه برداری ها آماده شد. یک تیم پزشکی و روانکاو سراغ مرتضی آمدند.
باورمان نمی شد که آنها پیام آور چه خبر تلخی هستند. ابتدا با او صحبت کردند و گفتند که به نظر ما تو خیلی قوی و با اراده هستی و می توانی از پس مشکل جدیدی که پیش رو داری بربیایی. بیماری معده تو پیشرفته تر از آن چیزی است که فکر می کنی و باید مراحل درمانی آغاز شود. مرتضی به آرامی پرسید یعنی سرطان؟ و دکتر گفت سرطانِ سرطان که نه، ولی خب، تقریبا بله سرطان! شاید اسم سرطان خیزلی سنگین و هولناک است اما تو با اراده می توانی به آن غلبه کنی.
چند لحظه سکوت اتاق را فرا گرفت. من و مادر مرتضی کنارش بودیم. او اتاق را ترک کرد و لحظاتی با خودش خلوت کرد. رفتیم تا ببینیم در چه شرایطی است. آن لحظه بود که صدای گریه آرامش را شنیدم و بعد از چند دقیقه از اتاق بیرون آمد و فقط یک جمله گفت: «من نمی خواهم بمیرم.»
قرار بر آغاز دوره شیمی درمانی شد و اجراهای مرتضی روز به روز بیشتر و فشرده تر می شد. اما اصلا حاضر نبود لحظه ای موسیقی را کنار بگذارد و می گفت انرژی ای که از مردم و صحنه می گیرم مثل شیمی درمانی به درمانم کمک می کند.
قدر ثانیه هایم را می دانم
مرتضی را از زمانی می شناختم که اصلا شناخته شده نبود، ولی این ویژگی او برای من کاملا شناخته شده و بارز بود. عشق به موسیقی، پشتکار و تواضع، بنابراین حتی سرطان هم نتوانست او را از علاقه اش جدا کند، بلکه این بیماری باعث شد که او سرعت کار و موفقیتش را بالاتر ببرد و از همه لحظاتش استفاده مفید بکند، خودش می گفت من قدر تک تک ثانیه هایم را می دانم و می دانم که این لحظات ارزشمند است.
مرتضی قبل و بعد از شهرت
مرتضی هیچ فرقی با قبل نکرد، حتی آن دوره ای که معروف نبود همین قدر متواضع و فروتن بود. حس می کردم درست شبیه همین مثال است که درخت هر چه پر بار تر افتاده تر و سر به زیر تر. به جرات می گویم افتاده ترین آدمی که در زندگی دیدم مرتضی پاشایی بود. دلم نمی آید فعل بود را به کار ببرم.
پس می گویم مهربان ترین و افتاده ترین آدم زندگی من مرتضی پاشایی است. با همه مهربان بود و اصلا اهل غیبت و کینه ورزی و دروغ گفتن نبود. همه دوستان نزدیکش می دانند که تا چه حد شوخ طبع و پر انرژی بود، دل هیچ کس را نمی شکست حتی کسانی که اصلا از نظر راه و روش و شیوه و تفکر زندگی با او همخوانی و همفکری نداشتند.
با آنها هم به روش خودشان برخورد می کرد و به این تفاوت عقیده و سلیقه احترام می گذاشت. حس می کنم او با همه فرق داشت.
روند کاری او بعد از سرطان و تغییر رفتارش
به نظرم مراقب بود تا مبادا کسی را برنجاند، البته قبلا هم هرگز این کار را نمی کرد، اما مراقبتش بیشتر شده بود. همیشه می گفت من اصلا به مرگ فکر نمی کنم. تا لحظات آخر به برنامه اجراهایش فکر می کرد. اول از همه ملودی ها را از پشت تلفن برایم می گذاشت و گوش می دادم و به نظر افراد نزدیک زندگی اش توجه می کرد و اهمیت می داد.
تغیر استایل و کلاه و...
همیشه به ست بودن لباس هایش توجه می کردم، چون ظاهر برایش بسیار مهم بود. این به این معنی است که او آراستگی را دوست داشت و همانطور که گفتم از طرح لباس های مایکل جکسون هم ایده می گرفتم و به نظرم می آمد که باید فرم لباس هایش با لقبش همخوانی داشته باشد. مرتضی لایق و شایسته واژه امپراتور است.
تغییر استایل بعد از بیماری
چون برایش ظاهر بسیار مهم بود، وقتی که موهایش را به خاطر شیمی درمانی از دست داد، گفت که می خواهم کلاه سرم کنم. پس کلاه باید به بقیه لباس هایش می آمد و همین امر باعث شد تا یک تغییر اساسی در تهیه و طراحی لباس ها به وجود بیاید. همین جا باید بگویم مرتضی که تا این حد ظاهرش را آراسته می کرد و دلش نمی خواست مردم او را با چهره پریشان و بیمار ببینند و حتی وقتی پرستارها به اتاقش می آمدند عینکش را می زد، حال یک فرد بی معرفت و از خدا بی خبر می آید و در آن حال دلخراش از مرتضی فیلم و عکس می گیرد. من آن فیلم را ندیده ام و هرگز نمی بخشیم کسی را که چنین بی رحمی ای در حق مرتضی کرد...
احساس کلاه و عینک
مدام سوال می کرد بچه ها ظاهرم بد نیست، همه ما می گفتیم نه، با موی کوتاه و کت آبی خیلی هم خوش تیپ هستی، آن زمان شایعه سرطان او بسیار پیچیده بود و مرتضی خودش دوست نداشت کسی علت تغییر استایل و نام بیماری را بداند. ناراحت می شد و غصه می خورد و حتی به خود شما گفت با یک گفتگو مطلبی بنویس که در آن اشاره ای به کلمه سرطان نشود، اما هوادارانم بدانند که من بیماری پیشرفته معده دارم و قاعدتا تحت درمانم.
چون این شایعه ها انرژی من را می گیرد، وقتی که از خواب بیدار می شوم و مادرم یا دوستی با صدای لرزان به من زنگ می زند و تا گوشی را برمی دارم با گریه می پرسد مرتضی زنده ای؟ هم خودم شوکه می شوم و هم عزیزانم آسیب می بینند، اما وقتی که این شایعات بیشتر شد دیگر به آنها اهمیت نداد و با انرژی بیشتر کارش را ادامه داد. این اواخر با خنده می گفت آنقدر شایعه مرگ مرا منتشر کرده اند که اگر این بار واقعا بمیرم یک نفر هم برای خاکسپاری من نمی آید و همه می گویند باز هم شایعه است.
علایق مرتضی
اول موسیقی، موسیقی، موسیقی و بعد همیشه می گفت من عاشق غذا خوردن هستم، البته این اواخر از خوردن هر غذایی محروم شد، غذای خانگی را به شدت دوست داشت، اما رزوهای آخر ناچار بود که از طریق سرم و دارو نیازهای بدنش را تامین کند.
به دنبال معجزه
نه فقط می دانست بیماری سخت است، به پیمان عیسی زاده سرپرست گروه و دوستش اعتماد کامل داشت و تمام مدارکش را به او سپرد تا با دو سه تیم پزشکی در مورد بیماری و مراحل درمان صحبت کنند. پیمان با کشورهای مختلف و تیم های پزشکی زیادی مشورت کرد و همه و همه همین نظر را داشتند؛ سرطان، شیمی درمانی، زمان محدود، معجزه. مرتضی به تیم پزشکی اش اعتماد کامل داشت اما این را می گفت که اگر کسی بیاید بگوید با هر مبلغی و در هر کجای دنیا امکان درمان تو وجود دارد، لحظه ای تامل نمی کنم و همه دارایی ام را می دهم تا این بیماری از بین برود و درمان شود.
محبوب ترین ترانه مرتضی
روز برفی؛ بعد از اینکه در بیمارستان نیکان جراحی شد و بعد از اینکه قرار شد از بیمارستان به خانه بیاید، همه دوستان به خانه اش رفتیم برای استقبال؛ آنجا روی کامپیوتر روز برفی را که خودش خوانده بود، برای اولین بار پخش کرد. وقتی از پشت کامپیوتر بلند شد، تقریبا هیچ کس در اتاق نبود، همه یکی یکی با گریه از اتاق بیرون رفتند اما خودش حتی قطره ای اشک نریخت. غم عجیبی در آن کار موج می زد، هیچ کس جرات نداشت حتی کلمه ای در مورد این بیماری لعنتی حرفی بزند. حال آن غم ترانه روز برفی در وجود همه ما ریشه کرده.
خاکسپاری مرتضی
یکشنبه ساعت 7:30 شب مراسم خاکسچاری انجام شد، شنیدم که می گفتند مرتضی روز شنبه به خاک سپرده شده و مراسم یکشنبه نمادین بوده! هرگز این واقعیت ندارد.
همانطور که می دانید شنبه مرتضی را از بیمارستان بهمن برای شست و شو به بهشت زهرا بردند تا روز یکشنبه جمعیت بدرقه کنندگان مرتضی بعد از تالار وحدت بدون معطلی به قطعه هنرمندان بیایند.
اما واقعا این جمعیت و این استقبال با شکوه قابل پیش بینی نبود و یکشنبه ظهر این اتفاق نیفتاد، چراکه حتی آمبولانس حاوی مرتضی نتوانست خودش را به در ورودی قطعه هنرمندان برساند و با آن وضعیت نمی شد که مراسم انجام شود، بنابراین دوباره پیکرش را به سردخانه برگرداندند و قرار بر این شد که خاکسپاری تا قبل از اذان انجام شود، اما هر چقدر صبر کردند بهشت زهرا خلوت نشد، بنابراین تا ساعت هفت و نیم شب صبر کردیم.
مادر مرتضی هرگز راضی نبودند که خاکسپاری فرزندشان انجام شود اما اطرافیان این مادر داغدیده را متقاعد کردند و به یادش آوردند که در دین اسلام هم این اتفاق قبلا افتاده و ایشان قبول کردند و ساعت هفت و نیم شب یک شب پاییزی تلخ با او وداعی ابدی کردیم و در تاریکی شب مرتضی پاشایی برای همیشه ترکمان کرد. جا دارد که تشکر ویژه ای کنم از علی لهراسبی که یک سال زندگی مرتضی را بعد از تشخیص سرطان مدیون او هستیم، مرتضی را از این دکتر به آن دکتر می برد و ما توانستیم فرصت بیشتری برای بودن در کنار این موجود آسمانی و دوست داشتنی داشته باشیم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#127
Posted: 24 Nov 2014 14:48
خواننـده مشهور ترک؛ مرگ پاشایی را تسلیت گفت
http://postimage.org/
موج ارسال پیامهای تسلیت برای درگذشت مرتضی پاشایی، به ستارگان موسیقی ترکیه رسید.
اِمراه خواننده، بازیگر و کارگردان ترکیهای - در صفحه فیسبوکش عکسی از زندهیاد پاشایی را منتشر کرده و برایش از درگاه خداوند طلب رحمت کرده است.
این پست فیسبوکی با استقبال بسیار زیادی بهویژه از طرف مخاطبان ایرانی امراه روبهرو شده است. مرتضی پاشایی، متولد 20 مرداد 1363، خواننده، نوازنده، آهنگساز پاپ ایرانی و دانشجوی رشته گرافیک بود. او موسیقی را از چهارده سالگی با نواختن گیتار آغاز کرد.
پاشایی از 13 آبان به علت شرایط وخیم بیماری در بیمارستان بستری شده بود. وی سرانجام پس از ماهها مبارزه و تحمل درد بیماری صبح روز بیستوسوم آبان 93 دار فانی را وداع گفت. مراسم تشییع و تدفین این خواننده جوان درمیان حضور انبوه و کمنظیر مردم برگزار شد و در رسانههای داخلی و خارجی انعکاس گستردهای یافت.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#128
Posted: 30 Nov 2014 14:34
حسین علیزاده نشان شوالیه فرانسه را نپذیرفت
http://postimage.org/
حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده سرشناس موسیقی سنتی ایران، روز جمعه، هفتم آذر، در نامهای، بدون ذکر دلیل روشن، از دریافت «نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه» اعلام انصراف کرد و نوشت که «خود را بینیاز از دریافت هر نشانی» میداند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، که این نامه را روز شنبه منتشر کرد، آقای علیزاده در عین حال گفته است که «هدیه ملت بافرهنگ فرانسه» را «ارج مینهیم».
او در نامه خود میگوید: «اگر سفیر سیاسی و فرهنگی کشور فرانسه هدیه ملت بافرهنگ فرانسه را به سینه هنرمندان بزرگ ما نصب میکند، آن را ارج مینهیم و ما نیز ستایش میکنیم ستارگان پرافتخار تاریخ خود را.»
آقای علیزاده با این حال با لحنی انتقادآمیز اضافه کرده است که «شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی نزد مسئولان میبود، یک هدیه و عنوان غیرخودی این همه انعکاس نداشت. وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید میشود».
او در پایان نامه خود نوشت: «ضمن قدردانی از مسئولان کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنرپرور و هنردوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده، تا آخر عمر به آن پیشوند یا پسوندی نخواهم افزود.»
حسین علیزاده در نامه خود دلیل روشنی برای این اقدام ذکر نکرده است.
اما خبرگزاری کار ایران، ایلنا، در گزارش خود در این باره اشاره میکند که یک آهنگساز ایرانی مقیم اتریش چندی پیش در نامهای از او خواسته است «درباره دریافت نشان شوالیه تأمل بیشتری کند».
علی رهبری، آهنگساز و رهبر ارکستر در اتریش، روز سوم آذر در نامهای خطاب به حسین علیزاده میگوید که مقام هنری او به «درجهای کاملا استثنایی» رسیده و وی با «هیچ شخصیتی» در تاریخ موسیقی ایران قابل مقایسه نیست.
آقای رهبری در این نامه افزوده است: «از آنجایی که سفارت فرانسه این نشان را به سرعت کمنظیری بین ایرانیان پخش میکند، احتمال این میرود که این نشان از بزرگی اسم حسین علیزاده به مرور زمان به مراتب کوچکتر جلوه کند.»
آقای رهبری در نامه خود از موریس راول، آهنگساز فرانسوی قرن بیستم، و ژان پل سارتر و آلبر کامو، دو نویسنده بزرگ فرانسوی، به عنوان کسانی نام برده که از دریافت این نشان خودداری کردهاند.
نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه بالاترین نشان این کشور است که به فعالان فرهنگی، نظامی و علمی، از جمله به کسانی که شهروند این کشور نیستند، اهدا میشود.
این نشان در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی با هدف تقدیر از کسانی که در ارتقاء هنر و ادبیات در سراسر دنیا نقش داشتهاند، به دست وزارت فرهنگ فرانسه بنیان گذاشته شد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، این نشان در هفتههای اخیر، در مراسمهای جداگانه و غیرعمومی در منزل سفیر فرانسه در تهران به داریوش مهرجویی، محمود دولتآبادی، لیلی گلستان و کامبیز درمبخش اهدا شده است.
پیش از این، نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه به نویسندگان و هنرمندان ایرانی دیگری همچون شهرام ناظری، محمدرضا شجریان، رضا سیدحسینی، محمدعلی سپانلو، عباس کیارستمی، لیلا حاتمی، پری صابری و جلال ستاری اهدا شده است.
حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده تار و سهتار، تاکنون بیش از ۴۰ آلبوم موسیقی عرضه کرده و چهار بار برنده سیمرغ بلورین موسیقی فیلم در جشنواره فجر و سه بار نامزد جایزه موسیقی گرمی شده است.
آقای علیزاده روز ۱۲ مرداد با انتقاد از ناامنی در برگزاری کنسرتهای موسیقی و نحوه عملکرد مسئولان ادارات ارشاد در شهرستانها گفته بود: «ای کاش آقای روحانی به جای کلید معمولی، کلید سل در دست داشت.»
وی روز سهشنبه، ۱۱ شهریور، نیز با ابراز نارضایتی از وضعیت صدور مجوز برنامههای موسیقی گفته بود که مفهوم واژه ارشاد از نظر او چیزی جز «ممیزی» نیست.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#129
Posted: 30 Nov 2014 14:36
«قیصر» خواننده لس آنجلسی ممنوع الخروج شد
http://postimage.org/app.php
«قیصر» خواننده لسآنجلسی که به ایران بازگشته، برای خروج از کشور به مشکل برخورده است.
چندی قبل روزنامه بانی فیلم از حضور این خواننده در تهران نوشته بود. او چندی قبل برای سفری به خارج از کشور به فرودگاه امام مراجعه کرده اما آنجا بود که متوجه شد اجازه خروج از کشور را ندارد و باید به دادسرای عمومی تهران مراجعه کند. این خواننده که بعد از خواندن ترانههای شیش و هشت شاد در خارج از کشور، تصمیم گرفته به تهران بیاید و شاید بتواند اینجا مجوز فعالیت بگیرد، حالا باید مراحل اداری برای حل مشکل را سپری کند.
او چند روز قبل همراه با پدرش در دادسرا حاضر شده بود تا شاید بتواند مشکل خروجیاش را حل کند. البته این خواننده میگفت بزودی مشکلش حل میشود و به کشور برگشته، چون دوست دارد اگر فعالیت هنری میکند در ایران انجام بدهد.
به گزارش موسیقی ایرانیان پیشتر حبیب محبیان خواننده سرشناس لسآنجلسی به ایران آمد و حالا ۳ سالی میشود که در تهران و رامسر روزگار میگذارند و تلاش میکند تا بتواند برای اولین آلبومش در ایران مجوز وزارت ارشاد را بگیرد. البته شایعاتی درباره احتمال بازگشت خوانندههای دیگر هم شنیده میشد و پیروز ارجمند مسئول دفتر موسیقی وزارت ارشاد پیشتر گفته بود خوانندگان غیرمجاز داخل یا خارج از ایران اگر بتوانند ضوابط و عرف معمول را رعایت کنند، میتوانند درخواست دریافت مجوز رسمی برای فعالیت در ایران بدهند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#130
Posted: 1 Dec 2014 12:43
لباسی که جهان عرب را تکان داد
http://postimage.org/
لباسی که یک خواننده زن لبنانی در یک برنامه تلویزیونی پوشیده بود، در شبکه های اجتماعی جهان عرب و به خصوص در میان زنان واکنش های گسترده و تا حدی اعتراضی را برانگیخته است.
اواسط ماه نوامبر هیفا وهبی خواننده لبنانی موسیقی پاپ در برنامه تلویزیونی زنده مسابقه استعدادهای موسیقی عربی، یک لباس بلند سیاه رنگ و چسبان بر تن داشت که دو بخش آن که از بالای کمر شروع می شد و پاهای او را می پوشاند بسیار نازک و بدن نما بود. پس از انتشار دو فیلم کوتاه از این برنامه روی شبکه یوتیوب بیش از دو میلیون نفر آن را تماشا کرده اند.
ماجرا تا اینجا مثل هر داستان خبرساز دیگری است که در مورد برنامه های نمایشی و تلویزیونی دیگر ممکن است اتفاق بیافتد. اما شدت مباحثی که این موضوع در شبکه های اجتماعی به راه انداخت نشان می دهد که بحث در مورد لباس و کلا نحوه پوشش زنان در جهان عرب تا چه حد بحث برانگیز و در عین حال به شدت قطبی شده است.
بسیاری از واکنش ها در شبکه های اجتماعی به خصوص نظرات زنان در کشورهای مصر، اردن و عربستان سعودی از لباس این خواننده به شدت انتقاد آمیز است. صفتی که بیشتر از همه برای توصیف لباس او به کار برده شده "رسوایی" است. یکی از این افراد در شبکه یوتیوب نوشته است: "هنر مرز و محدودیت هایی دارد و هیفا از این خط عبور کرده است."
نظرات در مورد نحوه پوشش و لباس زنان در سطح جهان عرب بسیار متنوع است. مثلا در لبنان پوشیدن دامن کوتاه و یا بیکینی عجیب نیست اما در کشورهای سنتی و مذهبی تر مثل عربستان سعودی زنان تمام بدن و حتی صورت خود را با عبا و روبنده های سیاه می پوشانند. اما حتی در این جوامع سنتی زنان در محیط خانه و یا جمع های زنانه مدلهای لباس و آرایش ستاره های فیلم و موسیقی را تقلید می کنند.
هیفا وهبی قبلا نیز با لباس های خود جنجال به پا کرده است. یک زن مصری در شبکه توییتر نوشته است: "درست است که ما به نحوه لباس پوشیدن شرم آور او عادت کرده ایم، ولی نه دیگر تا این حد. این لباس او برای بینندگان یک شوک بود."
ولی همه کسانی که در این بحث شرکت کرده اند معتقد نیستند که لباس هیفا وهبی نامناسب و یا زننده بود. یک زن دیگر در یوتیوب نوشته است: "همه باید به نحوه لباس پوشیدن او عادت کرده باشند و علاوه بر این هر کسی آزاد است هر طور که می خواهد لباس بپوشد".
یک نفر دیگر هم در دفاع از این خواننده لبنانی نوشته است: "او نه اولین و نه آخرین کسی است که لباس بدن نما می پوشد و البته با آن لباس بسیار زیبا و جذاب بود."
دانا خیرالله که در لبنان بلاگی در مورد مد و شیوه زندگی منتشر می کند، معتقد است که دلیل اصلی سرو صدایی که به خاطر لباس این خواننده به پا شده یک تضاد و چالش دائمی در فرهنگ جهان عرب است. او می نویسد: "برخی فکر می کنند اگر زنی به این شکل لباس بپوشد فرهنگ ما اعراب را بد جلوه خواهد داد. اما چنین نظری دو رویی است. من دختران عربی را می بینم که در دیسکوها بسیار تحریک آمیز تر از این لباس می پوشند ولی کسی واکنشی نشان نمی دهد چون جلوی دوربین نیستند و در جایی منعکس نمی شود."
او در ادامه یادداشت خود می افزاید: "علاوه بر این باید به خاطر داشت که در این ماجرا یک عنصر مخصوص شبکه های اجتماعی هم دخالت دارد که آزار و تحقیر ستاره هاست."
هیفا وهبی در یک سوی این بحث و یا جدال فرهنگی در جهان عرب قرار دارد و گروه تندروی دولت اسلامی (داعش) نیز نماینده قطب متضاد است. برخی از اظهار نظرها به این تضاد شدید که جهان عرب امروزه با آن مواجه است اشاره کرده اند.
مردی در اظهار نظر خود در شبکه فیسبوک نوشته است: "این قبیل ستاره های زن عرب باید با گروه دولت اسلامی روبرو شوند."
کاربر دیگری با انتشار عکس یک مرد ریشو که تلفن موبایلی در دست دارد و با زیر نویس "الو .... گروه دولت اسلامی!!" به شوخی سعی کرده نشان دهد که ظاهرا این فرد در مورد لباس هیفا وهبی دارد به گروه داعش گزارش می دهد.
برخی از اظهارنظرها شباهت لباس این خواننده لبنانی را با عکس های یک هفته قبل کیم کارداشیان مقایسه کرده اند. عکس باسن این ستاره آمریکایی با هشتگ اینترنت را بشکنید توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرد.
یک زن اردنی در همین رابطه در شبکه توییتر نوشته است: "در مقایسه با تلاش کیم کارداشیان برای درهم شکستن اینترنت، به نظر من لباس بدن نمای هیفا وهبی بسیار باحیا بود."
شبکه تلویزیونی مصری سی بی سی که برنامه مسابقه استعدادهای موسیقی عربی را پخش می کند به خاطر ظاهر شدن هیفا وهبی در این برنامه با انتشار بیانیه ای عذرخواهی کرده است. خود خانم وهبی نحوه نورپردازی صحنه را مقصر دانسته و در توییت خود نوشته که لباس او در اصل بسیار پوشیده تر است "و از ظاهر لباسش تحت تاثیر نور شدید صحنه بسیار تعجب کرده است."
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟