انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
موسیقی ایرانی
  
صفحه  صفحه 6 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین »

Homaye Mastan | همای مستان


زن

 
دانلود آهنگ این چه جهانیست همای مستان

download in 2shared

ایــن چه جهانیست؟ ایــن چه بهشتیست؟
این چه جهــانیست که نوشیـــدن مـی نارواست؟ این چه بهشتیست در آن خوردن گندم خطاست؟
آی رفیق این ره انصـاف نیست آی رفیق این ره انصـاف نیست
این جفــــــــــــــــــاست
راست بگو، راست بگو، راست فــــــردوس بــــرینت کجــاست؟

راستی آنجا هم هر کس و ناکس خداست
راست بگو، راست بگو، راست فــــــردوس بــــرینت کجــاست؟

بر همه گویند که هوشیار باش
بر در فـــردوس نشینــــد کسی تا کـه به درگــاه قیـــامت رسی
از تـو بپرسنــد که در راه عشق پیـــرو زرتشت بدی یـا مسیـح؟
دوزخ ما چشم به راه شماست

راست بگو، راست بگو، راست آنجا نیز، باز همین ماجراست؟
راست بگو، راست بگو، راست فــــــردوس بــــرینت کجــاست؟

این همه تکــرار مکن ای همای کفر مگو، شکوه مکن بر خدای
پـای از این در که نهادی بـــرون در غل و زنجیــر برنـدت بهشت
بهشت همــان ناکجـــــــــاست بهشت همـان ناکجـــــــــاست

وای به حالت همای وای به حالت
این سر سنگین تو از تن جداست

نه... نه.... نه... نه...
توبه کنم باز، حق با شماست

دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  ویرایش شده توسط: nazaninsexyy   
زن

 
دانلود آهنگ من از جهانی دگرم پرواز همای

download in 2shared

من از جهانی دگرم من از جهانی دگرم ساقـی از ایـن عالـم واهی رهـایـم کـن
رهـــــایـــــــــم کـــــن

نمـی خواهـــم در ایـــن عــالـم بمـــانم بیا از این تـن آلوده و غمگین جدایم کـن
جــــدایـــــــــم کـــــن

تـو را اینجـا بـه صدهـا رنگ مـی جوینـد تــو را بـا حیلــه و نیــرنـگ مـی جـوینــد
تـو را با نیـزه هــا در جنگ مــی جوینـد تــو را اینجا بـه گرد سنگ مـی جـوینــد
تـو جــــــان مـــــی بخشـــی و اینجـــــا بـــه فتـــوای تــو می گیرنـد جــان از مــا
نمیدانم کی ام من نمیدانم کی ام من آدمــم روحـم خـدایـم یــا کــه شیطانـم
تو با خود آشنایم کن

اگــــــــــر روح خـــــداونــــــدی دمیده در روان آدم و حواست
پس ای مردم خـدا اینجاست خـدا در قـلب انسان هـاست
بـه خـود آی تــا کـه دریــابــی خـدا در خـویشتـن پیـداسـت

همـای از دست ایــن عـالـم
پر پرواز خود بگشود و در خورشید و آتش سوخت
خداوندا بسوزانم همایم کن

نمـی خواهـــم در ایـــن عــالـم بمـــانم بیا از این تـن آلوده و غمگین جدایم کـن
جــــدایـــــــــم کـــــن

مـن از جهانی دگـرم
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  ویرایش شده توسط: nazaninsexyy   
زن

 
دانلود آهنگ توبه ها را بشکنید همای مستان

download in 2shared


توبه ها را بشکنید ، توبه ها را بشکنید

میخانه ها را وا کنید ای بـــاده خـــواران پیمانـه را احیــا کنیـد ای مــل گســاران
باده ساغـر کنیـد ، توبـه ای دیگـر کنیـد خرقه از تن برکنید ، توبه ها را بشکنید

توبـــه هــا را بشکنیـــد آمــــد بهــــاران

یادی از آئین مستانی کنید ، مست پنهانی کنید تا سحر پیمانه گردانی کنید ، مست پنهانی کنید
روز و شب معشوقــه بـــازی های عــرفــانی کنید مــست پنهـــــانی کنیــد ، مست پنهــــانی کنید

همچـون خمـــاران توبــه ها را بشکنید
توبـــه هــا را بشکنیـــد آمــــد بهــــاران

عاشقان غوغا کنید بــر دل شیـــدا کنید
یک نفس گر میتوان ساغر زدن پس چــرا اندیشـــه فـــردا کنیم

غصه از سر وا کنیم پیمانه را احیا کنیم
ای بی قـراران ، ای بی قـراران

توبـــه هــا را بشکنیـــد آمــــد بهــــاران

میخانه ها را وا کنید ای بـــاده خـــواران پیمانـه را احیــا کنیـد ای مــل گســاران
باده ساغـر کنیـد ، توبـه ای دیگـر کنیـد خرقه از تن برکنید ، توبه ها را بشکنید

توبـــه هــا را بشکنیـــد آمــــد بهــــاران
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  ویرایش شده توسط: nazaninsexyy   
زن

 
آهنگ خود سختگان همای


داد درویشــــی از ســـــر تمهیــــــد

سـر قلیـــان خـویـش را به مــریــــد

گفت که از دوزخ ای نکــــو کــــــردار

پ قـــدری آتـــش بـــه روی آن بگــــذار

بگـــرفـــت و ببــــــــرد و بــــــــاز آورد

عقــــــــد گــوهـــــــــر ز درج راز آورد

گفت کـه در دوزخ هـر چـه گردیـــدم

درکــــــــات جحیــــــــم را دیــــــــدم

آتـــــش و هیـــــــزم و ذغـــــال نبود

اخگــــــری بهـــــــر اشتعــــــال نبود

هیچ کـس آتشی نمـــی افـــروخت

زآتش خویش هر کسی میسوخت
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  ویرایش شده توسط: nazaninsexyy   
زن

 
محتسب مست از پرواز همای


محتسب مستــی بـــه ره دیــــد و گـریبـــــانش گــــرفت

مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست

گفت مستــی زان سبب افتـــــان و خیـــــزان مــی روی

گفت جـــــــرم راه رفتـــــــن نیست ره همــــــوار نیست

گفت می بایــــــد تــــــو را تــا خـــــانه قــــــاضی بـــــرم

گفت رو صبـــح آی قـــــاضی نیمـــه شب بیـــدار نیست

گفت تــا داروغــــــه را گـــوئــــیم در مـسجــد بــــــخواب

گفت مسجـــد خــــوابـــــگاه مـــــردم بـــــدکــــار نیست

گفت دینــــاری بـــــده پنهــــــان و خــــــود را وا رهـــــان

گفت کـــــار شــــــرع کـــــار درهــــــم و دینــــــار نیست

گفت آنقـــــدر مستــی زهــــی از ســر بــر افتادت کلاه

گفت در ســــر عقــــل بایــــد بــــی کلاهی عـار نیست

گفت بایــــــد حــــد زننــد هشیـــــــار مـــــردم مست را

گفت هشیــاری بیــــار اینجـــا کسـی هوشیــار نیست
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  ویرایش شده توسط: nazaninsexyy   
زن

 
تصنیف چهار گاه همیا مستان


بـه گـرد کعبـه می گـردی پریشان

کـه وی خود را در آنجا کرده پنهان

اگــر در کعبــه می گـــردد نمـایـان

پس بگرد تا بگردی بگرد تا بگردی

در اینجا باده مینوشی ، در آنجا خرقه می پوشی ، چرا بیهوده میکوشی

در اینجا مـــــردم آزاری ، در آنجا از گنـــــــــــــه آری ، نمی دانم چه پنداری

در اینجــا همـــدم و همسایــــه است در رنــج و بیمــاری

تو آنجا در پی یاری

چــه پنـــداری کجــــا وی از تـــو می خواهـد چنین کــاری

چه پیغــامـــی که جــز بــا یــک زبــــان گفتـــن نمی داند

چه ســلطانی که جــز در خـــانـــه اش خفتــن نمی داند

چه دیداری که جز دینار و درهم از شما سفتن نمی داند

به دنبال چه می گردی که حیرانی

خـرد گم کرده ای شاید نمی دانی

همـــای از جــــان خـــود سیری

کـــه خـــامـــوشی نمی گیـــری

لبت را چون لبــــان فرخی دوزند

تو را در آتش اندیشه ات سوزند

هــــــــزاران فتنـــــــه انگیـــــــزند

تــــو را بـــر سر در میخانه آویزند

دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  ویرایش شده توسط: nazaninsexyy   
مرد

 
قطعه تصویری مستان – به یاد مشکاتیان

خوشا آنکه همچون تو مست از جهان می‏رود
خوشا آنکه همچون تو مست از شراب الست از جهان می‏رود
خوشا آنکه همچون تو در خواب مست
به دور از غم هرچه هست از جهان می‏رود
کسی با خود از این جهان ارمغانی نبرد
خوشا آنکه همچون تو با جام و نامی به دست از جهان می‏رود
پس از تو نه می می‏توان نوش کرد
نه بر نغمه و سوزِ سازی توان گوش کرد
چه فخری به خود می‏فروشد زمین
که همچون تو رامشگری را در آغوش کرد
پس از این چه خواهد کشید از فراقِ تو سنتور تو
که نتواند او هم غمت را فراموش کرد



اشک بر گونه‏ های اعضای گروه جاری بود و صدای گریه‏های آرامی نیز از دلِ جمعیت حاضر در سالن کنسرت شنیده می‏شد. پس از این ساز و آواز، قطعه «لحظه دیدار» که یکی از کارهای قدیمی استاد مشکاتیان است که خودشان علاوه بر نوازندگی سنتور، آواز این قطعه را به زیبایی خوانده‏اند، اجرا کردیم. ابتدا به دلیل فراوانی و زیبایی همه آثار استاد، برای انتخاب یکی از آثار ایشان اختلاف نظر داشتیم، اما در نهایت همه‏ی اعضا برای اجرای این قطعه با شعر دلنشینی از مهدی اخوان ثالث به تفاهم رسیدیم زیرا که این قطعه از آثار کمتر اجرا شده‎ی استاد است، پرویز مشکاتیان خود این قطعه را خوانده است، حالت مستی و سرخوشی این اثر با دیگر آثار گروه مستان هم‏خوانی دارد و همچنین شعر آن به حال و هوای پرواز پرویز مشکاتیان نزدیک‏تر بود.

لحظه ی دیدار نزدیک است
باز من دیوانه‏ام، مستم
باز می‏لرزد، دلم، دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم
های! نخراشی به غفلت گونه‏ام را، تیغ
های، نپریشی صفای زلفکم را، دست
و آبرویم را نریزی، دل
ای نخورده مست
لحظه‏ی دیدار نزدیک است



دانـــــــلــــود

راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
زن

 
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  
زن

 
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  
زن

 
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  ویرایش شده توسط: nazaninsexyy   
صفحه  صفحه 6 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین » 
موسیقی ایرانی

Homaye Mastan | همای مستان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA