ارسالها: 9253
#41
Posted: 16 Feb 2014 04:44
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه قــــناری
منم و چند تا قناری با یه زندگی ساده
یه درخت بید و سایه ش همینم واسم زیاده
همینم واسم زیاده
منم و یه آشیونه که فقط اسمش یه خونه
یه نهال گل نداده همینم واسم زیاده
همینم واسم زیاده
شده قلبم همین خونه با فضای عاشقونه
این فقط عشقه که هر روز به رگام خون می رسونه
منم و یه گلدون گل روی طاقچه اتاقم
شده این گلدون کوچک وسعت تمام باغم
نه گله از بیش و از کم نه گله از دل پرغم
دوست دارم همینی که هست با تمام اشتیاقم
با تمام اشتیاقم
منم و چند تا قناری با یه زندگی ساده
یه درخت بید و سایه ش همینم واسم زیاده
همینم واسم زیاده
منم و یه آشیونه که فقط اسمش یه خونه
یه نهال گل نداده همینم واسم زیاده
همینم واسم زیاده
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#42
Posted: 16 Feb 2014 04:51
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه وادی عـــــــــــشق
منم آن سالک آن وادی عشق
که باشد مقصدم آبادی عشق
ندارم وحشتی از گم شدن ها
که باشد رهنمایم هادی عشق
خدایا جمله اسباب جنون هست
دلم مجنون از عالم برون هست
از آن ابرو اشارت ها هم اکنون
که بنمایم دل دیوانه چون هست
سفر کردم به روی مرکب درد
گلاب گریه ام تنها ره آورد
به یک عالم نبخشم ذره اش را
عجب درد و عجب درد و عجب درد
تمام عاشقان در خانه یار
من و دل دو گدای پشت دیوار
سرا پایم دل و قابل نباشم
عجب یار وعجب یار و عجب یار
سراپا آتش و احساس سردی است
فقط بیمار عشق داند چه دردی است
شفق سرخی گرفته از دل من
اگر چه گونه هایم رو به زردی است
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#43
Posted: 16 Feb 2014 04:58
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه بــنی عــالــم
عاقبت ما کشتی دل را به دریای جنون انداختیم
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم
تا رها گردیم از دلواپسی در آنسوی خط زمان
ما در عرش کبریایی خانه ای از جنس ایمان ساختیم
با تو ام با نی عالمبا تو ام ای مهربانم
ای تو خورشید فروزان من شبم شب را بسوزان
کوچکم با قطره بودن راهی ام کن سوی دریا
عاقبت باید رها شد روزی از زندان دنیا
سیر در دنیای معنا بی زمان و بی مکان
وصل در عین جدایی زندگی با جان جان
..زندگی با جان جان
عاشقان در شوق پروازند از این خاکدان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان
چون که باشد پای یک عشق خدایی در میان
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#44
Posted: 16 Feb 2014 05:05
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه بــــــــازا
باز آ...
جانا به غریبستان چندین به چه می مانی؟
باز آ تو از این غربت تا چند پریشانی
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا نامه نمی خوانی یا راه نمی دانی
گر نامه نمی خوانی خود نامه تو را خواند
گر راه نمی دانی در پنجه ره دانی
باز آ که در آن مجلس قدر تو نداند کس
با سنگدلان منشین خود گوهر این کانی
باز آ...
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#45
Posted: 16 Feb 2014 05:09
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه صــــــنماااا
بدر آ صنما رخ جان بنما
شب بی خبری شب شور و نوا
شب رفتن تا دل نور و صدا
من و بیم از آن که زمان گذرد
دل و شوق سفر که رسد به خدا
شب صبحت دل شب مستی جان
شب طعنهزدن به زمین و زمان
من و ذوق سخن من و شوق بیان
سخنی که ز دل نرود به زبان
تب عشق و جنون ره همسفری
شده قسمت دل همه در به دری
شده جام و سبو همه جلوه او
من و راز مگو من و بی خبری
شب صبحت دل شب مستی جان
شب طعنهزدن به زمین و زمان
من و ذوق سخن من و شوق بیان
سخنی که ز دل نرود به زبان
بدر آ مه جلوه گرا ز افق بدر آ
که گشوده کنی پر و بال مرا
ز سیاهی شب بدر آ سحری گذرا
به زبان دلی سخنی بسرا
شب صبحت دل شب مستی جان
شب طعنهزدن به زمین و زمان
من و ذوق سخن من و شوق بیان
سخنی که ز دل نرود به زبان
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#46
Posted: 16 Feb 2014 05:15
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه زنـــــــدگـــــــی
چشمای من میل به گریه داره می خواد بباره
دل نمی دونی که چه حالی داره چه حالی داره
غصه به جز گریه دوا نداره خدا نداره
هر چی تو دنیا غمه مال منه
روزی هزار بار دل می شکنه
دل دیگه اون طاقتارو نداره خدا نداره
پشت سر هم داره بد می یاره خدا می یاره
از در و دیوار واسه دل می باره خدا می باره
زندگی آی زندگی خسته ام خسته ام
گوشه زندون غم دست و پا بسته ام
هر چی تو دنیا غمه مال منه
روزی هزار بار دل می شکنه
دل دیگه اون طاقتارو نداره خدا نداره
پشت سر هم داره بد می یاره خدا می یاره
از در و دیوار واسه دل می باره خدا می باره
زندگی آی زندگی خسته ام خسته ام
گوشه زندون غم دست و پا بسته ام
هر چی تو دنیا غمه مال منه
روزی هزار بار دل می شکنه
دل دیگه اون طاقتارو نداره خدا نداره
پشت سر هم داره بد می یاره خدا می یاره
از در و دیوار واسه دل می باره خدا می باره
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#47
Posted: 16 Feb 2014 05:22
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه گریــــــــه در رگـــبار
» شاعر : شهیار قنبری
» آهنگ ساز : بابک افشار
» تنظیم : بابک افشار
تیشه فرهاد دلی دریاوار
درد شیرینو به خاطر بسپار
چک چک نورو از سقف بازار
دیروز دورو به خاطر بسپار
شمعی روشن کن پای هر دیوار
سایه هامونو به خاطر بسپار
شهزاده عشق سراپا ایثار
از آتش گذشت به خاطر بسپار
بودن یعنی عشق غربت یعنی درد
ای درد کهنه از این جا برگرد
شکل گریه نیست گریه زیر لب**
گریه در رگبار به خاطر بسپار
ای تو از جنس گل ابریشم
نام تو یعنی تکرار شبنم
بی تو می ترسم وقت سرودن
با توگود می ره شهامت من
تا دریا دریاست رودی جاری باش
تا عاشق تنهاست شعری کاری باش
دستامو بگیر ای خوب نایاب
بگو از مهتاب از فتح مرداب
بودن یعنی عشق غربت یعنی درد
ای درد کهنه از این جا برگرد
آوازم در خود از صدا افتاد
به خاطر بسپار به خاطر بسپار
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#48
Posted: 16 Feb 2014 05:29
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه جــان جــــــهان
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را؟
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را؟
نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم
چو در این دوره خرابم چه کنم دور زمان را؟
ز همه خلق رمیدم ز همه باز رهیدم
نه نهانم نه پلیدم چه کنم کون و مکان را؟
چو من اندر تک جویم چه روم آب چه جویم
چه توان گفت چه بگویم صفت آب روان را؟
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را؟
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را؟
ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی
چو ز تو یافت نشانی چه کنم نام و نشان را؟
چو نهادم سر مستی چه کشم بار کله را
چو مرا گرگ شبان شد چه کشم ناز شبان را؟
منگر رنج و بلا را بنگر عشق و ولا را
منگر جور و جفا را بنگر صد نگران را
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را؟
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را؟
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#49
Posted: 16 Feb 2014 05:34
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه پـــــــر سوخــتگان
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
وآندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینه ها هفت آب شو از کینه ها
آنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر تو سوی مستان شوی مستانه شو مستانه شو
هوای عشق جانان در سر ماست
جمال گلشن جان منظر ماست
به ما بیداد اگر آرد ستمگر
جواب داد ما بر داور ماست
گر عاشقی در عشق او دیوانه شو دیوانه شو
بر هوش داری زودتر مستانه شو مستانه شو
مستی چشم او ببین مستی گزین مستی گزین
زنجیر زلف او نگر دیوانه شو دیوانه شو
گر عاشقی تو غم مخور از آتش عشقش گذر
رو پیش شمع روی او پروانه شو پروانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر تو سوی مستان شوی مستانه شو مستانه شو
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#50
Posted: 16 Feb 2014 05:48
متـــــــــــــــــن و دانــــــــــــلود ترانـــــــــه ســــبز ســـــــبز
» شاعر : شهیار قنبری
» آهنگ ساز : بابک افشار
» تنظیم : بابک افشار
سبز منم که می زنم رنگ به برگ و بار تو
روز منم که می خزم باز به سایه سار تو
یار منم که می برم حافظه دیار را
دوست منم قدم قدم دور اما کنار تو
ناب منم که می خرم تلخ ترین شراب تو
آب منم که می روم تا ته خواب زار تو
داغ نه که باغ تو ام لاله زخمگاه من
مست منم که می چکم از سر آبشار تو
سبز منم که می زنم رنگ به برگ و بار تو
روز منم که می خزم باز به سایه سار تو
شور منم به ساز تو تلخ تر از نماز تو
راز منم بسته تو سبزترین بهار تو
اوج منم غزل منم موج به اندازه تو
باد منم به نرمی حریر تیغ دار تو
داغ نه که باغ تو ام لاله زخمگاه من
مست منم که می چکم از سر آبشار تو
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم