ارسالها: 9253
#41
Posted: 1 Mar 2014 01:53
مــــــــــتن و دانــــــــلــــود آهنــــــگ زندگــی تکرار است
زندگی کردن
تلف بودن
پلاسیدن
نطفه ای را پرورش دادن
برای زندگی کردن
و این تکرار تکرار است
تکرار است
تکرار
و این تکرار تکرار است
تکرار است
تکرار
زندگی کردن
تلف بودن
پلاسیدن
نطفه ای را پرورش دادن
برای زندگی کردن
و این تکرار تکرار است
تکرار است
تکرار
و این تکرار تکرار است
تکرار است
تکرار
زندگی کردن
عشق ورزیدن
نطفه ای را پرورش دادن
برای عشق ورزیدن
و این تکرار تکرار است
تکرار است
تکرار
و این تکرار تکرار است
تکرار است
تکرار
زندگی کردن
تکرار است
عشق ورزیدن
نطفه ای را پرورش دادن
برای زندگی کردن
و این تکرار تکرار است
تکرار است
تکرار
زندگی کردن
تکرار است
پلاسیدن
تکرار است
تکرار
زندگی کردن
تلف بودن
عشق ورزیدن
نطفه ای را پرورش دادن
برای زندگی کردن
و من تکرار تکرارم
تکرارم تکرارم
تکرار
زندگی کردن
تکرار است
پلاسیدن
تکرار است
تکرار
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#42
Posted: 1 Mar 2014 01:56
مــــــــــتن و دانــــــــلــــود آهنــــــگ لبریزم
لبریزم ، لبریزم ، لبریزم از بیهودگی
می ترسم ، می ترسم از این همه آلودگی
چون باغی غمگینم ! ابری بر من نمی بارد
هر آنچه در چشمم ، فریادی است در بیداری
لبریزم ، لبریزم ، لبریزم از بیهودگی ها
*
لبریزم ، لبریزم ، لبریزم از بیهودگی
می ترسم ، می ترسم از این همه آلودگی
چون باغی غمگینم ! ابری بر من نمی بارد
هر آنچه در چشمم ، فریادی است در بیداری
لبریزم ، لبریزم ، لبریزم از بیهودگی ها
*
من از بس ، آوازِ با تو بودن خوانده ام
بیهوده در مرگ ِ شهرِ عشقم مانده ام
تنهاتر از هر تنها ، مانده ام چرا ای خدا
تنهایی ، تنهایی ، داد از این تنهایی
*
لبریزم ، لبریزم ، لبریزم از بیهودگی
می ترسم ، می ترسم از این همه آلودگی
چون باغی غمگینم ! ابری بر من نمی بارد
هر آنچه در چشمم ، فریادی است در بیداری
لبریزم ، لبریزم ، لبریزم از بیهودگی ها
*
من از بس ، آوازِ با تو بودن خوانده ام
بیهوده در مرگ ِ شهرِ عشقم مانده ام
تنهاتر از هر تنها ، مانده ام چرا ای خدا
تنهایی ، تنهایی ، داد از این تنهایی
*
لا لا لا لا لا ...
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#43
Posted: 1 Mar 2014 02:01
مــــــــــتن و دانــــــــلــــود آهنــــــگ اســـــــب سپید
» شاعر : فریدون فرخزاد
اسب سپید من مهربان و رام است
اسب سپید من چون کودکی آرام است
ای دریغ از هر چه دادم برای دوست
اسب خوبم اسب خوبم رفیقم اوست
آه آه آه ...
یال سپید اسبم روشنایی راه است
چشم سیاه اسبم چون حفره های ماه است
ای دریغ از هر چه دادم برای دوست
اسب خوبم اسب خوبم رفیقم اوست
آه آه آه ...
هر جا که خسته هستم یا غرق حسرتم
پابند مهربانی ش حتی در غربتم
ای دریغ از هر چه دادم برای دوست
اسب خوبم اسب خوبم رفیقم اوست
آه آه آه ...
آن کس که دست من را در دستش می فشرد
مرا به دست غم داد به فراموشی سپرد
ای دریغ از هر چه دادم برای دوست
اسب خوبم اسب خوبم رفیقم اوست
آه آه آه ...
اسب سپید من مهربان و رام است
اسب سپید من چون کودکی آرام است
ای دریغ از هر چه دادم برای دوست
اسب خوبم اسب خوبم رفیقم اوست
آه آه آه ...
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#44
Posted: 1 Mar 2014 19:47
مــــــــــتن و دانــــــــلــــود آهنــــــگ می گریزی
» شاعر : لقمان ادهمی
» آهنگ ساز : لقمان ادهمی
حالا که پابند تو هستم می گریزی
پابند لبخند تو هستم می گریزی
با خنده هایت زندگی می آفرینی
تا دیدمت فهمیدم این را آخرینی
از بوسه پرهیزم نمودی
با غصه لبریزم نمودی
بارون غم غرقم نموده
عشقت حواسم را ربوده
می گریزی
می گریزی
می گریزی
روزی تو ز من گر جدا بشوی
با غیر دلم آشنا بشوی
بی وفایی
بی وفایی
بی وفایی
حالا که پابند تو هستم می گریزی
پابند لبخند تو هستم می گریزی
با خنده هایت زندگی می آفرینی
تا دیدمت فهمیدم این را آخرینی
از بوسه پرهیزم نمودی
با غصه لبریزم نمودی
بارون غم غرقم نموده
عشقت حواسم را ربوده
می گریزی
می گریزی
می گریزی
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#45
Posted: 1 Mar 2014 19:53
مــــــــــتن و دانــــــــلــــود آهنــــــگ شــــــرقی غمگین
» شاعر : ایرج جنتی عطائی
» آهنگ ساز : ( Younani )
ای شرقی غمگین بازم خورشید در اومد
کبوتر آفتاب روی بوم تو پر زد
بازار چشم تو پر از بوی بهاره
بوی گل گندم تو رو به یاد میاره
ای شرقی غمگین تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره
ای شرقی غمگین وقتی آفتاب تو رو دید
تو شهر بارونی بوی عطر تو پیچید
شب راهشو گم کرد تو گیسوی تو گم شد
آفتاب آزادی از تو چشم تو خندید
ای شرقی غمگین تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره
ای شرقی غمگین زمستون پیش رومه
با من اگه باشی گل و بارون کدومه
آواز دست ما می پیچه تو زمستون
ترس از زمستون نیست که آفتابش رو بومه
ای شرقی غمگین تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#46
Posted: 1 Mar 2014 19:56
دانــــــــلــــود آهنــــــگGreen Field (Aki Banaii)
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#47
Posted: 1 Mar 2014 19:59
مــــــــــتن و دانــــــــلــــود آهنــــــگ حالت شب
آرزو می کنم که حالت روز روزهای آفتابی با شنیدن این موزیک به شما دست بده
روزهایی پر از امید و روزهایی پر از سازندگی و شادی
شب حالتی دگر دارد چون تو می آیی
من شب را می شناسم
شب که می رسد آغازم آغاز توست
بوی عطرت لباسم
هر لحظه می رسد فریادم به آسمان
از شوق دیدار تو
وه چه گرم و بی پایان و بی انتهاست
انتظار تو
عشق من لحظه های شادی پرواز است
عشق من لحظه های گرم آواز است
با من باش ای همیشه لحظه رستن را
با من باش تا گرمایی شوق دیدن را
شب حالتی دگر دارد چون تو می آیی
من شب را می شناسم
شب که می رسد آغازم آغاز توست
بوی عطرت لباسم
هر لحظه می رسد فریادم به آسمان
از شوق دیدار تو
وه چه گرم و بی پایان و بی انتهاست
انتظار تو
عشق من لحظه های شادی پرواز است
عشق من لحظه های گرم آواز است
با من باش ای همیشه لحظه رستن را
با من باش تا گرمایی شوق دیدن را
ای همه شادی ای همه امید ای همه روییدن
سینه ی پاکم جای رسیدن هاست
ای همه شکل پاکی شبنم ای همه نور صبح
شب که میایی وقت دمیدن هاست
عشق من لحظه های شادی پرواز است
عشق من لحظه های گرم آواز است
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#48
Posted: 1 Mar 2014 20:02
مــــــــــتن و دانــــــــلــــود آهنــــــگ من چه هستم بِدون عشق تو
» شاعر : فریدون فرخزاد
من چه هستم بدون عشق تو
تو چه هستی بدون من
ما چه هستیم در دشت روزگار
گلهای کوچک انتظار
ببین زمان چه سان می گذرد
همچنان ابر بعد از باران
ببین که عشق میمیرد ناگهان
میان ذره های زمان
اکنون منم در انتظار تو
هر روز و شب
هر شب و روز
می گذارم روی هر خاطره
صورت خسته ام را هنوز
من چه هستم بدون عشق تو
تو چه هستی بدون من
ما چه هستیم در دشت روزگار
گلهای کوچک انتظار
گلهای کوچک انتظار
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#49
Posted: 1 Mar 2014 20:07
مــــــــــتن و دانــــــــلــــود آهنــــــگ سنگ دل
آهنگ سنگدل (با شهره و فریدون فرخزاد) شهرام صولتی
زخم شمشیر دفیق درمون نمیشه
عشق عاشق تو چشاش پنهون نمیشه
قلب من شیشه دل یار دل سنگه
بوسه سنگ با تن شیشه نمیشه
حرف تو حرف دل اما دو رنگه
صورتت گل ولی قلب یه سنگه
حرف تو حرف دل اما دو رنگه
صورتت گل ولی قلبت یه سنگه
می رم من از اینجا می رم
من نمی خواهم عاشق بمیرم
حیف که وقتی بر می گردی
خیلی پیرم خیلی پیرم
من خیلی پیرم خیلی پیرم
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#50
Posted: 1 Mar 2014 20:12
مــــــــــتن و دکلــــــــمه و دانــــــــلــــود آهنــــــگ انقلاب....
دکلمه (توضیحات خود فریدون فرخزاد در باب این کار)
سلام من فریدون فرخزاد هستم
و امروز آلبوم جدیدمون یعنی کارهای تازه مون رو به شما هدیه می کنم
از ویژگی های خاص این آلبوم این است که اولاً آرمیک بهترین نوازنده ی گیتار کشورمون
تنظیم و نوازندگی تمام آهنگ ها رو عهده دار هست
و اونقدر زیبا گیتار می زنه و اونقدر قشنگ کارها رو تنظیم کرده که فکر می کنم
بهترین قسمت آلبوم همین قسمتش باشه
در ثانی خواننده ی جدیدی رو به شما معرفی می کنم به نام: سعید محمدی
از او به عنوان سعید اسم می برم یاد می کنم
و فکر می کنم که او یکی از چهره های موفقیست
با اینکه در این زمان کارش رو شروع کرده ولی یکی از موفق ترین چهره هاییست که
من در سراسر دنیای زندگی هنریم در کنار خودم دیدم و داشتم
کار دیگری که جدیده این هست که بیشتر ترانه های این آوازها مال خودم هست
و بیشتر آهنگ ها رو خودم ساختم
و اما اصل کار یعنی خود آهنگ هایی که امروز شما می شنوید
از من بسیار سؤال می کنید که شماها چه کردید؟ چه گفتید؟
ما بسیار گفتیم شما نشنیدید
من جمله آوازی به نام انقلاب
که من این آواز رو هفت سال قبل برای نخستین بار اجرا کردم
و امروز این آهنگ به گوش شما می رسه
آهنگ این آواز از انریکو ماسیاس آهنگساز خواننده و نوازنده ی فرانسویست
و شعرش از خود من هست
شما رو تنها می ذارم با آواز جدیدم به نام: انقلاب
اکنون آوازی می خوانم برای آینده
برای روزی که می رسد روی هر لب خنده
اکنون آواز راه ماست و انتهاش پیداست
پرچم ها پیش ای مردم رزمتان پاینده
برای خشم ملتم
برای خشم ملتم
برای خشم ملتم می خوانم
که می جنگد و باز ملتم رود به پیش
ملتم دهد ز خویش ملت آزادم
فردا از آن من و توست اگر ز راه آید
اما بدون رزم ما فردا نمی آید
به پا خیزید ای مردم میان تاریکی
به سوی صبح پر گیرید که شب نمی پاید
برای خشم ملتم
برای خشم ملتم
برای خشم ملتم می خوانم
که می جنگد و باز ملتم رود به پیش
ملتم دهد ز خویش ملت آزادم
دهقانان و زحمتکشان همگی در یک صف
سر به سوی آینده امیدتان در کف
ره بس دور است می دانم اما مرزش پیداست
همه به پیش برخیزید آینده زان ماست
برای خشم ملتم
برای خشم ملتم
برای خشم ملتم می خوانم
که می جنگد و باز ملتم رود به پیش
ملتم دهد ز خویش ملت آزادم
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم