ارسالها: 23330
#1
Posted: 15 Aug 2014 18:04
درود
درخواست ایجاد تاپیک در تالار موسیقی ایرانی را دارم
نام تاپیک: عارف | Aref
آپلود سنتر: rockdizfile.com
کلمات کلیدی: عارف + بیوگرافی عارف + دانلود آهنگ + دانلود آلبوم+دانلود موزیک ویدئو +دانلود موزیک ویدئو عارف + دانلود آهنگ های عارف+ دانلود آلبوم های عارف
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#2
Posted: 27 Aug 2014 12:41
بـــــیـــــوگـــــــرافـــــیــــــــــ عــــارف
- نام اصلی عارف عارفکیا
- نام مستعار عارف
- زادروز ۱۹ مرداد ۱۳۱۹(۹ اوت ۱۹۴۱ )تهران، ایران
- سبکها موسیقی پاپ
- مدت کار ۱۳۳۸(۱۹۵۹)- اکنون
- تحصیلات دیپلم متوسطه(رشته درودگری)
وب سایت شخصی
عارف از پدر و مادری با اصالت اردبیلی ، در جنوب تهران (خیابان کبریتسازی، نزدیک خیابان مخصوص کرج) متولد گردید. مادرش متولد و ساکن بادکوبه (در آذربایجان شوروی، باکوی کنونی) بود و در دانشگاه مسکو رشتهٔ دندانپزشکی را گذرانده بود؛ مادربزرگش نیز اُپرا میخواند و علاقهٔ فراوانی به اشعار آذری نظامی و خاقانی داشت. با شروع جنگ جهانی دوم بسیاری از خانودههای ایرانی به جنوب ارس (ایران) کوچانده شدند. پس از این کوچ اجباری مادرش مجبور شد دانشگاه را نیمه کاره رها کند، او با پسر عموی خود ازدواج نمود و عارف به دنیا آمد. پدرش رانندهٔ کامیون بود که در آن زمان از مشاغل سخت و مهم محسوب میشد.
خیلی زود به دلیل اختلاف در طرز تفکر، پدر و مادرش از هم جدا شدند و عارف مجبور شد که دور از محبت مادرانه، در کنار نامادری زندگی نماید. قحطی و کمبود مواد غذایی (به دلیل وقوع جنگ جهانی دوم) و کمتوجهی به بهداشت، باعث شیوع مریضیهایی در ایران شده بود که عارف نیز به دلیل همین امراض و همچنین کمبود توجه و مراقبت مادرانه، به مریضی سختی دچار شد. به همین خاطر مادرش توانست سرپرستی او را بگیرد.عارف خواهرها و برادرهای دیگری نیز دارد ولی مادرش هیچوقت ازدواج نکرد.
عارف ۳ سال داشت که زندگی تازهای را در کنار خانوادهٔ مادرش (در خیابان نادری، کوچهٔ شیروانی؛ در چهارراه استانبول) شروع کرد. زبان اول در این خانواده آذری بود، حتی پدر بزرگ و مادربزرگش زبان فارسی بلد نبودند. شرایط زندگی آنها از نظر مالی چندان خوب نبود اما همه تلاش میکردند که کانون خانواده گرم باشد،
تنها دلخوشی این خانواده گوش دادن به یک رادیوی لامپی با مارک AGA بود که همیشه بر روی موج رادیو بادکوبه تنظیم شده بود. این رادیو هر روز از ساعت ۶ صبح تا شب روشن بود که مشتری اصلی آن داییاش بود. از این رادیو علاوه بر آهنگهای آذری و غربی، گاهی اوقات نیز اُپراهای معروف اروپایی پخش میشد. مشهورترین خوانندگان آذری که رادیو بادکوبه صدای آنها را پخش میکرد عبارت بودند از: رشید بهبودوف، بُلبل، گل آقا، شوکت و فاطمه. اینها اساتیدی بودند صدایشان تعلیم دیده بود و هیچگاه که «خارج» نمیخوانند. همین امر باعث شد تا عارف مخفیانه از این اساتید تقلید کند و ناخودآگاه «درست خواندن» و «میزان خواندن» و «کوک خواندن» را فرا بگیرد.
عارف به دبستان و دبیرستان تمدن رفت که در همان کوچهٔ شیروانی قرار داشت. در ایام جوانی نیز به هنرستان صنعتی (واقع در انتهای خیابان قوامالسلطنه؛ ۳۰تیر کنونی) رفت و در رشتهٔ درودگری (چوب و نجاری) مشغول به تحصیل شد و دیپلمش را از آنجا گرفت. فاصلهٔ منزل تا مدرسه ۱۰-۱۵ دقیقه زمان میبرد و او همیشه این مسیر را پیاده طی میکرد. مسیر همیشگی او منحصر به خودش بود: لاین دوم خیابان و بر خلاف حرکت اتوموبیلها! او با خود ترانههای آن زمان را زمزمه میکرد، و این تنها کلاس تمرین برای صدایش بود.
عارف علاقهٔ فراوانی به موج نوین موسیقی پیدا کرده بود و ترانههای اجرا شده از ویگن، محمد نوری و... را با جدّیت دنبال مینمود؛ به طوری که هر ترانهای که از رادیو پخش میشد را در دفترچهای به زیبایی یادداشت میکرد و سعی میکرد آنها را بلافاصله اجرا نماید. از آنجایی که تصویرگر خوبی بود کنار هر ترانه تصویری از آن ترانه را میکشید. در این دفترچه بیش از ۵۰ ترانه وجود داشت که آن را به یکی از بهترین دوستان دوران جوانیاش هدیه کرد. بعد از حدود ۶۰ سال، در مهرماه ۱۳۹۲ خورشیدی خانمی اعلام کرد که یادگاری عارف هنوز نزد خانواده ایشان وجود دارد که از طریق داییِ پدرش به او رسیده است.
عارف در دوران تحصیلش درسخوان نبود و مسائل را فرمولی محاسبه نمیکرد، اما دارای هوش زیادی بود، به طوری که باعث تعجب معلمها میشد.
عارف پس از دریافت دیپلم، جهت کسب درآمد ۴ گزینهٔ متفاوت را در مسیر خود میدید:
- نقاشی: عارف به همراه یکی از دوستانش که یک نقاش حرفهای بود مدتی را به طراحی بیلبوردهای تبلیغاتی پرداخت که از این راه نیز درآمد کسب کرد.
- فوتبال: عارف در دوران جوانی فوتبال را بسیار دوست داشت اما در آن زیاد درخشان نبود. به دلیل اینکه «چپ پا» بود به راحتی میتوانست در فوتبال غیرحرفهای آن زمان (اواخر دهه ۳۰ خورشیدی) رشد کند و حتی به تیم ملی برسد.
- خوانندگی: عارف هیچ وقت تصمیم نداشت این هنر را رها کند و نمیخواست اشتغال باعث کمرنگ شدن علاقهاش به خوانندگی شود.
- ادامه فعالیت در رشته درودگری: از آنجایی که عارف رشتهٔ درودگری را به صورت علمی فراگرفته بود، میتوانست در مشاغل مرتبط با این رشته فعالیت نماید. برای همین در «آزمون استخدام دبیر» شرکت کرد و در بین ۸۰۰ نفر شرکتکننده در بین ۱۰ نفر ممتاز قرار گرفت و به عنوان دبیر به هنرستان صنعتی قزوین معرفی گردید.
عارف مجبور بود که ۳ روز در هفته را در قزوین به تدریس بپردازد، به دلیل اینکه اتوموبیل شخصی نداشت ساعت ۵ صبح خانه را ترک میکرد و با هر وسیلهای خودش را به قزوین میرساند؛ چرا که میبایست ۸ صبح سرکلاس حاضر میشد. اختلاف سنی عارف و شاگردانش کم بود چون خودش هم تازه دیپلم گرفته بود و سال قبل شاگرد مدرسه بود. او سعی میکرد هم با شاگردانش دوست باشد و هم سخگیر، تا آنها درسها را به خوبی یاد بگیرند.
پس از ۲٫۵ سال، عارف در حین بازگشت از قزوین دچار حادثه میشود؛ یکی از دوستان عارف (به نام علی مرتضوی) به همراه عارف و ۲ نفر دیگر قصد برگشت به تهران را داشتند که ناگهان اتوموبیل منحرف و چپ میکند. در این حادثه فقط عارف صدمه میبیند. او از ناحیهٔ پشت گوش و قفسهٔ سینه به شدت مصدوم میشود، به طوری که ۲۰ روز خانهنشین میشود و مادرش به تنهایی از او پرستاری میکند.
بعد از بهبودی نسبی، عارف به اداره فرهنگ قزوین هنرستان مراجعه کرده و ماجرای تصادف و مصدومیت خود را به مسئولین شرح میدهد، که البته مسئولین وقت ادعای عارف را قبول نکرده و باسردی با او برخورد میکنند. گویا آنان عکسی از عارف مجله تهران مصور دیده بودند و غیبت غیرموجه او را به خوانندگیاش در تلویزیون مربوط میدانستند. به همین دلیل فعالیت و اشتغال عارف را به حالت تعلیق (منتظرخدمت) در میآورند. عارف مغموم و ناراحت به تهران باز میگردد.
عارف پس از اشتغال ازدواج کرد. او ۴ بار ازدواج کرده که حاصل آنها ۴ دختر به نامهای سهیلا، سابرینا، نازلی و نیکیتا است که در اروپا و امریکا زندگی میکنند. او همچنین صاحب یک پسر (به نام سهیل) بود که در سن ۴۱ سالگی به دلیل سرطان لوزالمعده در ایران درگذشت.
عارف هم مانند بسیاری دیگر تصور میکرد که این انقلاب مثبت خواهد بود و در ایران آزادیهایی مانند ششماه حضور دکتر مصدق برقرار میشود. او در ایران ماند و حتی برای انقلابیها ترانههایی را نیز اجرا کرد. او ترانههایی مانند برادر بیا و دستهایم را بتو میدهم (جوانه) در این دوره کرد. عارف پس از ۷ ماه، ایران را برای همیشه ترک کرد. او میگوید:
" یه بار یه بچهای که تفنگ یوزی دستش بود، گفت میخواستم بیام داخل خونهتون همتون رو بکشم. اگر هم اومده بود اومده بود. یه اتفاقی بود مثل همه اتفاقهای دیگهٔ اون موقع. من دیگه به یه جایی رسیده بودم که میدونستم نباید بمونم وگرنه کشته میشم."
عارف در سال ۱۳۵۸ ایران را ترک گفت و به انگلیس رفت و ۲٫۵ سال در لندن اقامت گزید. زندگی نزدیک عارف با جنتی عطایی به آفرینش ترانهٔ «مَردم همیشه مَردم» منجر شد.
او در اوایل دهه شصت خورشیدی (۱۹۸۰ میلادی) به لوسانجلس رفت و در اولین قدم توانست ترانهٔ «سرباز کوچولو» را اجرا نماید. همکاری او با شرکتهای پارس ویدئو، ترانه، کلتکس رکوردز و آرفی رکوردز باعث انتشار بیش از ۱۰ آلبوم موسیقی شد.
عارف در سال ۱۹۹۶ با همکاری همسر سابقش شرکتی به نام Rfaye باز کرد که بیشتر آلبومهای عارف و دیگر خوانندگان مشهوری هم چون هایده، مازیار آنجا تکثیر میشد.
او یکی از اعضای فعال تیم فوتبال ستارگان (هنرمندان اهل لوسآنجلس) بود و حدود ۲۰ سال هر چهارشنبه در پست دفاع چپ این تیم بازی کرد. از دیگر اعضای فعال این تیم فوتبال اندی، ستار، داوود بهبودی و کامبیر قربانی (پسر گوگوش) میباشند.
عارف در اوایل دهه ۸۰ خورشیدی به کشور امارات رفت و در دوبی ساکن شد. پس مدتی که آرامش به زندگی او برگشت توانست ترانهٔ عاشقانهٔ «آرامش» را اجرا نماید. در سالهای اخیر عارف یکی از اعضای فعال در گروههای سنتی، کلاسیک، و پاپ میباشد. او به خاطر همکاریهای چندین ساله خود با کمیته دوستداران ایرانیکا، مدال افتخار ایرانیکا را دریافت کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#3
Posted: 27 Aug 2014 12:50
فعالیتهای هنری عارف قبل از حضور در رادیو و تلویزیون
عارف برای اولین بار در یک مهمانی ترانهای آذری را به همراه ساز و تنبور خواند. تا آن زمان حتی خانوادهاش هم صدای آواز او را نشنیده بودند و از علاقهاش به این هنر آگاه نبودند.
همچنین زمانی که حدود ۶ سال سن داشت، ترانهٔ سوزناک «دنیا ز تو سیرم، بگذار که بمیرم» (از قاسم جبلی) را میخواند که اطرافیان و همسایگان را به تحسین وامیداشت و میگفتند:
"چقدر فشنگ میخوونه، اگه نمیدونستیم این پسر ۵-۶ سالهس، حتماً باور میکردیم که عاشق شده..."
هر سال در آموزشگاهها جشن پایان سال تحصیلی برگزار میشد که در آن دانشآموزان برنامههای هنری را اجرا میکردند. عارف نیز هر سال بخش آواز برنامه را اجرا میکرد.
اولین کنسرت عارف در این سن برای سازمان موسوم به «سازمان حمایت از مادران و کودکان» با همراهی ویولن و ضرب انجام شد. در این سازمانِ نوپا کودکان میتوانستند به اجرای برنامههای هنری بپردازند.
عارف در دوران نوجوانی مدتی را در گروه کر ملی مشغول تجربهاندوزی شد. این گروه از تعدادی پسر و دختر تشکیل شده بود که به سرپرستی ایرج گلسرخی به تمرین و اجرای آهنگهای فولکلور آن زمان میپرداختند. از آنجایی که این گروه زیرپوشش باشگاه جوانان دموکرات ایران بود، پس از مدتی به دلایل سیاسی منحل شد.
عارف در برنامههای جشن پایان سال تحصیلی هنرستان نیز با جدّیت شرکت میکند. همراهان او در سال اول عبارت بودند از: فرامرز پارسی(فلوت، ویولن)، سیروس شمشیری (جاز/درامز)، بهروز ندیمی(آکاردئون)، مهندس بنام(گیتار). این گروه سال دوم کاملتر شد و بسیار موفقتر و حرفهایتر برنامهشان را اجرا میکنند، به طوری که عارف برای اجرای برنامه در جشن پایان سال کلیه آموزشگاهها انتخاب میشود.
جشن پایان سال کلیه آموزشگاهها در تالار فرهنگ برگزار شد که جمعیتی حدود ۱۰۰۰ نفر را در خود جای داده بود، مهمان ویژهٔ این مراسم از خانوادهٔ سلطنتی پهلوی (والاحضرت فاطمه یا والاحضرت شمس) بود. عارفِ جوان برای اجرا برنامه به روی سن میرود و با دیدن جمعیت تصمیم به برگشتن میگیرد! اما دیر شده بود. بالاخره او بر ترس خود غلبه کرده و به سمت میکروفون رفته و آوازش را اجرا مینماید، که مورد تحسین همگان از جمله والاحضرت قرار میگیرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#4
Posted: 27 Aug 2014 12:56
عارف در رادیو و تلویزیون
در اواخر دهه ۳۰ خورشیدی، ایران دارای یک کانال تلویزیونی و دو کانال رادیویی بود. تلویزیون نوپا بود و در بین عموم مردم متداول نبود. عارف به راحتی میتوانست به رادیو نیرو هوایی (به مدیریت سرهنگ آقاخانی) برود و مشهور شود، اما در آنجا سبک متفاوتی از آهنگها اجرا میشد (که بعدها به سبک «کوچه بازاری» مشهور گشت). هدف اصلی عارف حضور در رادیو ایران بود، چرا که بسیاری از اساتید موسیقی ایران در آنجا حضور داشتند. بزرگترین سدّی که سر راه او بود امتحان ورودی و تأییدیه شورای موسیقی رادیو بود که عبور از آن برای همه میّسر نبود.
زمانی که عارف در هنرستان تدریس میکرد، ۴ روز هفته را بیکار بود. او تصمیم گرفت با یکی از دوستانش به نام جمشید زندی یک گروه آماتوری تشکیل دهند تا در تلویزیون (تلویزیون خصوصیِ ثابت پاسال) قطعات موسیقی را اجرا کنند. آنها ۲ آهنگ اسپانیایی را انتخاب کردند که توسط جمشید زندی تنظیم شدند و عارف هم ترانههای آنها را سُرود. این دو ترانه «مادر» و «جلوهٔ ماه» نام داشتند که در آن عارف خواننده بود و جمشید زندی هم نوازنده آکاردئون بود، به دلیل اینکه گروه ناقص بود آنها مجبور بودند گیتاریست و درامر را کرایه کنند. این ترانهها چندین هفته از تلویزیون پخش شد ولی موفقیتی در پی نداشتند.
یکی از روزهایی که عارف و جمشید برای ضبط آهنگهایشان به ساختمان تلویزیون میرفتند با یکی از کارمندان تلویزیون روبرو شدند. این شخص اسد منصور نام داشت که سازندهٔ آگهیهای تلویزیون (مدیریت تلویزیون آگهی) بود و همچنین در مجلهٔ تهران مصوّر کار میکرد. عارف در مورد همصحبتیاش با اسد منصور میگوید:
- بهم گفت: میخوای توی جایگاه ویگن باشی؟ توی دلم خندیدم و گفتم شوخی میکنه! چون ویگن دست نیافتنی بود هیچکس به گردپای او هم نمیرسید و آرزوی همه خوانندهها بود که کنارش باشن. جواب دادم: بله، حتماً. بهم گفت: این کارت منه، فردا بیا پیشم...
فردای آن روز بین عارف و اسد منصور قراردادی بسته شد که به موجب آن قرار شد که مدیریت برنامههای عارف توسط اسد منصور انجام شود (شامل خرید ترانه و آهنگ، اجرای برنامه تلویزیونی و ...) و ۳۰٪ کل درآمد را به عنوان حقالزحمهاش بردارد.
اسد منصور در اولین قدم عارف را با بابک افشار آشنا کرد. پس از مدتی نیز نارملا به گروه اضافه شد. هرچند حضور همخوان در قرارداد عارف با اسد منصور وجود نداشت، اما عارف قبول میکند. نارملا دختری ایرانی-آشوری بود که دارای صدای سوپرانو بود. اولین حضور عارف و نارملا در تلویزیون در سال ۱۳۴۰ خورشیدی در برنامهای به نام «رنگین کمان» بود. مجری این برنامهٔ تبلیغاتی علی تابش بود که در آن عارف و نارملا ترانههای دوصدایی را به صورت زنده اجرا میکردند. این برنامه هفتهای ۲-۳ بار پخش میشد که بسیار مورد توجه تماشاگران قرار گرفت. محبوبیت ترانههای دوصدایی این زوج باعث شد تا آنها به برنامهٔ تلویزیونی دیگری به نام «نقاب سیاه» دعوت شوند. آهنگهایی که عارف و نارملا اجرا میکردند اغلب یونانی بودند که توسط بابک افشار تنظیم میشد و بیشتر اشعارش را پرویز وکیلی مینوشت. بعدها از عارف و نارملا و بابک به عنوان سه تفنگدار هنری یاد شده است. با مسافرت نارملا به آمریکا و جدا شدنش از گروه، بسیاری معتقد بودند که عارف موقعیتش را از دست خواهد داد، اما او برنامههای قابل توجهی را اجرا کرد و توانست در مدت کوتاهی با توفیق کامل روبرو گردد.
زمانی که عارف در ابتدای راه بود، پوران بسیار محبوب و مشهور بود. او به عارف اجازه داد که یک ترانهٔ دوصدایی را با هم در تلویزیون به صورت زنده اجرا کنند. نام این ترانه «دیده دیده» بود. این ترانه به حدّی مورد توجه قرار گرفت که برای بار دوم در همان برنامه اجرا شد. علت اجرای مجدد بخاطر تماسی بود که از دربار گرفته شد بود.
اواخر دههٔ ۳۰ خورشیدی رادیو ایران به عنوان تنها رسانهٔ دولتی ایران، جایگاه بهترینها بود. هر ترانهای که از آن رادیو پخش میشد از فیلتری به نام شورای موسیقی رادیو عبور میکرد، چرا که اعتقاد داشتند هر ترانه باید از نظر شعر و آهنگ و آواز بدون نقص باشد. از طرف دیگر، اعضای این شورا از موسیقیدانان سنتی بودند و نمیخواستند آهنگهایی غیر از موسیقی سنتی و ملی از رادیو پخش شود، بنابراین خیلی به ندرت آهنگهای پاپ از رادیو پخش میشد. در دورههای مختلف مشیر همایون شهردار، حبیبالله بدیعی، روحالله خالقی، مختاری و بعدها انوشیروان روحانی عضو این شورا بودند. هر خوانندهای میخواست صدایش از رادیو ایران پخش شود باید تست صدا میداد. ۹۰٪ شرکتکنندگان موفق نمیشدند تأییدیه شورا بگیرند. این ترس در عارف هم وجود داشت، اما همراهی پوران به او اعتماد به نفس داد. بانو پوران عارف را به شورا معرفی کرد و دورادور ناظر بر اجرای او شد. مرحله اول اجرای یک ترانه بود که دلبخواهی بود، عارف نیز ترانه «میخوام برم کوه» از ویگن را اجرا کرد. در مرحله دوم، داور شورا (مشیر همایون شهردار) در آستانهٔ ۸۰ سالگی پشت پیانو نشست و با دستان لرزانش از عارف تست زیر و بم نتها را گرفت.
پس از این آزمون، صدای عارف مورد تأیید شورا قرار گرفت و داوران رأی به «کوک بودن» صدای او دادند. از آن پس عارف هم به مانند ویگن، محمد نوری، منوچهر سخایی و مهرپویا خوانندهٔ رسمی رادیو ایران در موسیقی پاپ شد.
اولین ترانهٔ عارف که بر روی صفحهٔ گرامافون ضبط شد، ترانهای دوصدایی همراه پوران بود که «هفت آسمون» نام داشت. این صفحه در سال ۱۳۴۱ خورشیدی منتشر گردید و باعث شد عارف به اوج شهرت و محبوبیت برسد.او برای خواندن این ترانه یک چک به مبلغ ۱۰۰۰ تومان را از مدیریت کمپانی رویال به عنوان دستمزد دریافت کرد.
عارف هنگام ضبط این ترانه هنوز به شغل معلمی مشغول بود. با وقوع تصادف و اخراج آبرومندانه از هنرستان، عارف تلاشی برای بازگشت به این شغل نکرد، چرا که حقوق ماهیانهٔ او به همراه اضافه کار و همچنین تحمل مسیر طولانی و خطرناک حدود ۹۰۰ تومان بود. اما او توانسته بود برای اجرای یک ترانه در عرض نیم ساعت ۱۰۰۰ تومان دریافت نماید.
گروه گلدن رینگ (Golden Rings) اواسط دهه ۴۰ خورشیدی توسط جمشید زندی شکل گرفت که ترانههای شاد و جوانپسندی را اجرا میکردند. اغلب این ترانهها توسط سعید دبیری سروده میشد. عارف در اواخر سال ۱۳۴۷ خورشیدی به دعوت جمشید زندی به این گروه پیوست. اما پس از مدتی از گروه جدا شد، چرا که خود را برای خواندن ترانههایی به این سبک(راک اند رول) پیر میدید.
تا قبل از انقلاب، گلدن رینگ در بین گروههای مشابهٔ خود دارای طولانیترین حیات حرفهای بوده است.
ترانههایی که با صدای عارف از گلدن رینگ به بازار آمد عبارتند از:
قصهٔ غصهها، مرد غمگین، آی دخترا، لالایی، پلهای شکسته، یک بوسه میخوام چند.
عارف در سال ۱۳۴۶ با همکاری ایرج گلسرخی سعی کرد تا برخی از آهنگهای اصیل ایرانی را همراه با ارکستر سمفونیک اجرا نماید. ترانههایی مانند چهره به چهره، همه هست آرزویم و بهار دلکش حاصل تنظیم ایرج گلسرخی بود که ربع پرده آنها حذف شده بودند.
در سالهای اخیر در مراسمهایی که به نفع کمیته ایرانیکا برگزار شد، این ترانهها توسط عارف به صورت زنده اجرا گردید. عارف مجدداً این ترانهها را به همراه پیانو ضبط نموده و قصد دارد آنها را در یک آلبوم منتشر نماید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#5
Posted: 27 Aug 2014 13:03
عارف در سینما
به عنوان خواننده
با توجه به اطلاعات موجود، اولین ترانهای که عارف برای فیلمها اجرا کرد در سال ۱۳۴۱ برای فیلم قربانی هوس بوده است. این فیلم در اول فروردین ۱۳۴۲ در سینماها به اکران عمومی درآمد.
در میان آثار سینمایی عارف، ترانههایی که در فیلمهای سلطان قلبها و غلام ژاندارم اجرا شد دارای شهرت بیشتری میباشند. ترانه سلطان قلبها در گذر سالها آن قدر شهرت و ماندگاری یافته که چشمپوشی از آن غیرممکن به نظر میآید.
به عنوان بازیگر
اولین بار که چهرهٔ عارف بر روی پردهٔ سینما نقش بست در سال ۱۳۴۴ برای فیلم «در دنیا بیگانه بودم» میباشد. او در این فیلم در به عنوان خوانندهٔ کاباره ایفای نقش نمود.
به دعوت تهیه کنندگان سینما، عارف هم به مانند ویگن و منوچهر سخایی به سینما کشیده شد. او مجموعاً در ۶ فیلم بازی کرد ولی پس از مدتی از دنیای بازیگری کناره گیری کرد.
فیلمهایی که عارف بازی کرده عبارتند از:
- ۱- ازدواج ایرانی (احمد نجیب زاده، ۱۳۴۷)
- ۲ - عشق آفرین (احمد نجیب زاده، ۱۳۴۸)
- ۳ - ساقی (جمشید شیبانی، ۱۳۴۹)
- ۴ - آینه زمان (احمد نجیب زاده، ۱۳۴۹)
- ۵- قربون هرچی خوشگله (نظام فاطمی، ۱۳۵۲)
- ۶- بزن بریم دزدی (داریوش کوشان، ۱۳۵۳)
همچنین در سال ۱۳۴۵ خسرو پرویزی (کارگردان معروف) فیلمی به نام آقا دزده را به سه خواننده روز و محبوب (یعنی ویگن و عارف و منوچهر سخایی) پیشنهاد میدهد که هر سه موافقت میکنند. مقدمات کار فراهم میشود، همه چیز مرتب است اما بنا به دلائلی امکان ادامه پروژه میسر نمیشود. در نهایت پیشنهاد بازی در این فیلم به رضا بیک ایمانوردی داده میشود که بهناچار دو نقش گانگستر و ساده لوح را بازی میکند.
در صورت اتمام این پروژه با حضور هر سه خواننده، این فیلم میتوانست یکی از فیلمهای پولساز دهه ۴۰ باشد.
- مستند «عارف به توان دو»:این فیلم مستند- داستانی که به کارگردانی " نادر داودی" در سال ۱۳۸۶ ساخته شده است، شرح آمال و آرزوی جوانی به نام "بزرگمهر" در تهران است که شیفتهٔ "عارف" میباشد و به همین دلیل به "عارف" مشهور است. او امیدوار است روزی عارف عارفکیا را از نزدیک ببیند.
- فیلم «آهنگ غربت»:این فیلم بلند (با نام اصلی The Tune of Nostalgia) به کارگردانی ژوزف هوسپیان (فرزند کشیش هایک هوسپیان) ساخته شده و در جشنوارهٔ سان فرانسیسکو به عنوان بهترین فیلم خارجی انتخاب گردیده است. این فیلم براساس تجربیات واقعی زندگی از پناهندگان ایرانی در اتریش میباشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#6
Posted: 27 Aug 2014 13:09
تعداد،سبک و مفهوم ترانه های عارف
عارف تا به حال حدود ۸۰۰ ترانه خوانده که در تلویزیون، رادیو و فیلمهای سینمایی اجرا شدهاند ولی فقط برخی از آنها به صورت صفحه، نوار کاست و CD عرضه شده است. او حدود ۲۰۰ ترانه را برای رادیو اجرا کرده که تنها در آرشیو رادیو موجود میباشد.
عارف در چند سال اخیر به انتشار تک ترانههایی پرداخت که عبارتند از:
آهنگ غربت (خرداد ۱۳۹۳)، عشق(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳)، توفان(۱۰ مهرماه ۱۳۹۲)، آرامش(۱۳۹۱)، اگه نباشی (به همراه رضا نادری- ۱۳۹۰)، ستارهها، بزن آتش (۱۳۸۶)، خلیج فارس.
در گذشته، کارهای عارف در بین دنبالکنندگان موسیقی به عنوان «سبک عارفی» شناخته میشد. روند شکلگیری این سبک به این صورت بود:
- اواسط دههٔ ۲۰ خورشیدی ترانهها به صورت تصنیف اجرا میشدند که تم عربی داشتند و بیشتر سوزناک و غمانگیز بودند. در این دوره خوانندگانی مانند قاسم جبلی، منوچهر شفیعی، آلفرد لازاریان و هوشنگ شوکتی حضور داشتند.
- اواخر دههٔ ۲۰ خورشیدی، برخی از شاعران و مترجمان اشعار ترانههای روز اروپایی را «واو به واو» ترجمه میکردند. حمید قنبری و جمشید شیبانی از نخستین کسانی بودند که اشعار ترجمه شده را با همان آهنگ اصلی اجرا کردند. این سبک، پاپ بود ولی ایرانی نبود.
- اوایل دههٔ ۳۰ خورشیدی، ترانههای عاشقانه با ارکستراسیون غربی و کلام فارسی اجرا شد. این سبک ترانهها توسط محمد نوری، ویگن و منوچهر سخایی به مردم ارائه شد.
- زمانی که عارف شروع به فعالیت کرد، از ویگن به عنوان «پایهگذار موزیک پاپ» نام برده میشد. او توانست با اضافه کردن ملودیها و آلات موسیقی ایرانی به سبک قبلی، «سبک عارفی» را به وجود آورد.
عارف در زندگیاش سختیهای بسیاری را متحمل شده بود، به همین دلیل در صدای او یک "بُغض" وجود داشت. هچنین تنهاییهای او باعث میشد که ترانههایی را که میخواند برای شنونده بیشتر قابل لمس باشد و حس ترانه به خوبی منتقل شود. این بغض با اجرای ترانهٔ «دریاچهٔ نور» از بین رفت و او مجبور شد برای ایجاد آن بغض در ترانههایش از افکارش کمک بگیرد تا حس را به وجود آورد.(عارف هیچگاه از دود و الکل استفاده نکرد.)شهبال شب پره در ترانهٔ پاپ فادر در مورد عارف چنین نوشته است:
سلطان قلبها عارف بود-خوندنش واسه دل عاشق بود
هرچی که میخوند بوی عشق میداد-نوید دوستی و سازش میداد
عارف با وقوع انقلاب سعی کرد از خواندن ترانههای عاشقانه فاصله بگیرد و از دردهای مردم جامعهاش بخواند. او در زمان حضورش در کشور ترانههای برادر بیا و دستهایم را بتو میدهم را اجرا کرد. در خارج از کشور نیز ترانههایی مانند نبض من برای ایران، مردم همیشه مردم، سرباز کوچولو، خاموشی، روزگار غریبست نازنین، بمان مادر، خاک من ایران من کو، سرود ایران (چند صدایی)، خلیج فارس، بزن آتش را منتشر نمود.
اوایل دهه ۵۰ خورشیدی، ترانهسراهای بزرگی مانند شهیار قنبری، اردلان سرفراز و ایرج جنتی عطایی شروع به تغییر دادن مسیر ترانهها نمودند و از ادبیات سنگین فارسی استفاده کردند. این نوع ترانهها مانند معادلات ۲-۳ مجهولی بودند که باعث گمراهی شنونده میشد. عارف به دنبال اجرای ترانههای سادهای بود که برای شنونده ملموس باشد. مانند ترانهٔ «دلم باور نداره» با شعری از شهیار قنبری که اواسط دهه ۴۰ خورشیدی اجرا شد:
میدونم مثل همه، تو هم از من سیر میشی-از غم و غصهٔ من، یه روزی دلگیر میشی
این دو تا دست سپید که توی دست منه-میدونم که عاقبت دستمو پس میزنه
میدونم اما دلم اینو باور نداره -بس که سادهس دل من، پشت هم بد میاره
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#7
Posted: 27 Aug 2014 13:31
ترانه های چند صدایی عارف
- عارف علاوه بر نارملا و پوران با دلکش، الهه، رامش، گوگوش، عهدیه، بهشته، شاهین، هایده، پوران زندی (همسر جمشید زندی) نیز ترانههای دوصدایی را اجرا کرد که بیشتر برای در فیلمهای سینمایی ساخته شدند. همچنین در سال ۲۰۰۲ میلادی، عارف به عنوان خوانندهٔ مهمان در کداک تئاتر حضور یافت و ترانهٔ «سلطان قلبها» را همراه با لیلا فروهر اجرا کرد.
- ترانههایی که عارف به همراه خوانندههای مرد اجرا کرده عبارتند از: نصیحت (امیر رسایی)، گل سرخ(ستار)، ایران ایرانه(شهرام کاشانی) و اگه نباشی(رضا نادری)
- (مربوط به فیلم دنیای پول):برای این فیلم دو ترانه به نامهای «دل غافل» و «دستت را در دست من ده» با صدای عارف، ویگن، پوران و بهشته ضبط و اجرا شد.
- مربوط به نوروز ۱۳۵۷:در یکی از ویژه برنامههای تلویزیونی دو ترانهٔ «سمنو» و «ای انسان» توسط عارف، سلی، بتی، نلی، نسرین و فرامرز پارسی اجرا شد.
- «سرود ایران»(وطن جان من، جانم ایران من):این ترانه اواخر دههٔ ۷۰ خورشیدی (پس از حوادث ۱۸ تیر ۷۶) توسط عارف، ویگن، شماعی زاده، هوشمند عقیلی و شیفته اجرا شد.
- «حاجی فیروز»:اجرا شده توسط عارف، ویگن، شماعی زاده، فتانه، حسن شجاعی، ناهید، اندی و کوروس
- «خاک من ایران من کو»:اجرا شده توسط عارف، ستار، هوشمند عقیلی، شاهرخ شاهید، مرتضی برجسته، حبیب، علی نظری، احمد آزاد، نازی افشار، صادق نجوکی، دلارام و شهلا سرشار
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#8
Posted: 27 Aug 2014 13:39
ترانههای شاخص عارف
- سایهٔ گریزان:این ترانه در سال ۱۳۴۶ خورشیدی منتشر شد و هفتهها در صدر آهنگهای پر فروش بود. سایهٔ گریزان بر اساس آهنگی از «گروه بیتلز» ساخته شده که ریتم آن از دوچهارم به ششهشتم تبدیل شده و همچنین به سبک گروه بیتلز با ۳ گیتار نواخته شده است. سرایندهٔ این ترانه پرویز خطیبی بود که برای تبدیل ریتم کمک بسیاری به عارف کرد.
- دریاچهٔ نور:این ترانه در سال ۱۳۴۷ با ملودی زیبایی از پرویز مقصدی اجرا و منتشر شد. دریاچهٔ نور از سوی خوانندگان مجلهٔ جوانان در «رتبهٔ دوم برترین ترانهٔ سال ۱۳۴۷» قرار گرفت که باعث شهرت و محبوبیت بیشتر عارف گردید.احساس رضایتمندی عارف به حدی بود که بُغض صدایش را فراموش کرد.عارف میگوید:"زمانی که آهنگ «دریاچهٔ نور» بسیار گل کرده بود، ویگن هم به مقصدی مراجعه کرد تا آهنگی در این سطح برایش بسازد و او هم «گل سرخ» را نوشت که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت."
- سلطان قلبها:این ملودی ماندگار توسط انوشیروان روحانی بر روی کلام سادهای از محمدعلی شیرازی با تنظیم منوچهر چشمآذر در سال ۱۳۴۷ برای فیلمی به همین نام ساخته شد. این ترانه با وجود اینکه «ترانهٔ فیلم» به مفهوم مدرن و شناختهشدهاش نیست، اما در گذر سالها آن قدر شهرت و ماندگاری یافته که چشمپوشی از آن غیرممکن به نظر میآید. ترانهای که شاید بهظاهر ساده و حتی تا حدی بازاری و بیش از حد رقیق به نظر بیاید، اما در خود راز ماندگاری و «آن»ی را دارد که بسیاری از آثار جدیتر و موفقتر فاقد این عنصر جادویی بودهاند.فردین در «فیلم سلطان قلبها» برخلاف دیگر آثارش که ایرج به جایش میخواند و او لب میزد، در این اثر عارف را جایگزین ایرج کرد. این جابجایی موجب شد که «ترانهٔ فیلم سلطان قلبها» با دیگر آثار فردین تفاوتهای چشمگیری داشته باشد. این تفاوت چه به لحاظ ترانههای فیلم و اشعار آن و چه به لحاظ ارکستراسیون و اجرا یک سر و گردن از تمام ترانههای قبلی فیلمهای فردین بالاتر بود.فردین برای اجرای ترانههای این فیلم انگیزهٔ شخصی داشت، او میگوید:"... خیلی از دستاندرکاران سینما اعتقاد داشتند اگر ایرج جای فردین نخواند، فردین شکست میخورد. به همین خاطر من «سلطان قلبها» را ساختم با صدای عارف. از دیگر دلایلش این بود که ایرج هم مثل جلیلوند جای همه میخواند و از طرف دیگر دستمزدش را هم زیاد کرده بود."این ترانه شنونده را به تماشای یک عشق رویایی و افسانهای دعوت میکند که با وجود تردیدها، نیروی خیر بر شر پیروز میشود و عاشق و معشوق به هم میپیوندند. استقبال مردم از «ترانههای فیلم سلطان قلبها» موجب شد که به فاصلهٔ کوتاهی آهنگهای این فیلم به صورت صفحه به بازار بیاید و عارف (به عنوان خوانندهٔ این ترانهها) جایگاه مستحکمتری در بین خوانندگان آن دوره به دست آورد. عارف در سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳ میلادی) مجدداً این ترانه را با تنظیم عبدی یمینی اجرا نمود. با این حال در حافظهٔ شنیداری مردم نسخهٔ قدیمی ثبت شده است.عارف میگوید:"من وظیفه داشتم که این ترانه را بازسازی کنم، به دلیل اینکه برای فیلم ضبط شده بود. در فیلم لازم بود که صداهای اضافی سنج (به نوازندگی شهبال شبپره) وجود داشته باشد، که در تنظیم دوم حذف شذند. همچنین در آن زمان ترانهها به صورت استریو ضبط نمیشدند، ولی در تنظیم دوم با بهترین کیفیت ضبط شد. عبدی یمینی در تنظیم دوم از ۵۰-۶۰ نوازنده در استدیو استفاده کرد و صداهای گروه کر (متشکل از دختران و پسران آمریکایی) را در یک کلیسا ضبط نمود. اما من هرقدر هم این ترانه را عظمت دهم باز هم مردم نسخهٔ قبلی را میپسندند، چرا که آن اجرا در ذهنشان جا افتاده است."
- جهان پهلوان:این مرثیه پس از درگذشت غلامرضا تختی در اواخر دههٔ ۴۰ ضبط میشود، اما هیچ وقت منتشر نمیشود. موسیقی زیبای بابک بیات بر روی سرودهای از شهرام دانش منجر به خلق اثر درخشانی شده که نشان از تعهد و شهامت بالای عوامل سازندهاش نیز دارد. اجرای چنین ترانهای در شرایط سخت سیاسی زمانهاش اتفاق آسانی نبوده است. بابک بیات این قطعه یکی از افتخارات کارنامه کاریاش میدانست. در تاریخ ۲۱ اذرماه ۱۳۹۱ این ترانه توسط عارف در اختیار یکی از شاگردان بابک بیات فرار میگیرد تا در فضای مجازی منتشر شود. دکلمهای که در انتهای آهنگ شنیده میشود نیز صدای شهرام دانش است. این قطعه به «بابک» پسر غلامرضا تختی تقدیم میشود.
- طلسم آرزوها:این ترانه از سوی خوانندگان مجله جوانان عنوان «بهترین ترانهٔ سال ۱۳۴۸» را کسب کرد.طلسم آرزوها اولین همکاری عارف با علیرضا طبایی بود در زمان خودش بارها از رادیو پخش شد و حدود یک سال و نیم ترانه روز به حساب میآمد. شهرت و فروش صفحهٔ «طلسم آرزوها» به حدی بود که کمپانیهای صفحه پُرکنی یک صفحه از طلا به عنوان کادو عارف اهدا کردند.
- قصهٔ شهر سکوت:این ترانه اواخر دهه ۴۰ به همراه «ارکستر دانشگاه تهران»(به رهبری فریدون شهبازیان) ضبط شد و به صورت صفحهٔ ۴۵ دور منتشر گشت. همچنین این ترانه در آلبوم «۳۷ترانه، ۳۷خواننده، ۳۷سال رادیو ایران» نیز به یادگار انتشار یافت.
- با من بمان:این ترانه نیز اواخر دهه ۴۰ به همراه «ارکستر مخصوص زنان ایران» ضبط شد و به صورت صفحهٔ ۴۵ دور منتشر گشت.
- عشق تو نمیمیرد:این ترانه سال ۱۳۵۰ با کلام علیرضا طبایی و ملودی زیبایی از جمشید زندی و تنظیم منوچهر چشمآذر ضبط و منتشر شد. همچنین لقب «مرد حنجره طلایی» برای عارف بر روی کاور صفحهٔ این ترانه درج شده بود. در سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳ میلادی) عارف مجدداً این ترانه را با تنظیم عبدی یمینی اجرا نمود.
- مرد تنها:این ترانه با ملودی زیبایی از سورن و شعری از ایرج جنتی عطایی میباشد. عارف دربارهٔ این ترانه میگوید:"من وقتی این ترانه را اجرا میکنم احساس پرواز و سبکی میکنم. این آهنگ و شعر اثر عجیب و غیرقابل وصفی در من دارد."
- پرنده (پرندهٔ مهاجر):این ترانه در اوایل دهه ۵۰ خورشیدی توسط ایرج جنتی عطایی نوشته شد. نخست قرار بود این کار را ابی بخواند ولی به دلیل سانسور این امر میسر نشد. در سال ۱۳۵۳ ایرج جنتی عطایی بر روی ملودی بابک بیات کلام ترانهٔ «تپش» را مینویسد که توسط عارف اجرا میشود. پس از باز شدن نسبی فضای سانسورها، ترانهٔ «پرندهٔ مهاجر» با صدای عارف اجرا میشود. در سال ۱۳۶۹ خورشیدی(۱۹۹۰ میلادی) این ترانه با ملودی کاملاً متفاوتی توسط داریوش اجرا و منتشر میشود.
- اوج (سهمم از تو):این ترانه سرودهای از منصور تهرانی با ملودی زیبایی از حسن شماعیزاده و تنظیم واروژان است که بر روی صغحهٔ٣٣ دور ضبط و منتشر شد. یک سال بعد نیز با شکل دیگر و زمان کوتاهتر بر روی نوار کاست عرضه گردید. همآوایی ترجیعبند این ترانه توسط حسن شماعیزاده انجام شده است.
- به امید دیدار:این ترانه در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ میلادی) برای یادبود بازیهای آسیایی تهران با شعری از تورج نگهبان (و تصحیح دکتر نیر سینا) اجرا و ضبط شد. عارف در مراسم اختتامیهٔ این بازیها، در حضور بیش از صدهزار نفر تماشاگر و همچنین مهمانان ویژه (مقامات عالیرتبهٔ ایران و سران دولتهای آسیایی) این ترانه را همراه ارکستر سمفونیک تهران (شامل هفتاد نوازنده) به رهبری حشمت سنجری اجرا کرد. اجرای بینقص عارف در این مراسم یک نتیجهٔ مهم را برای او در پی داشت: دریافت "مدال درجه اول همایون در بخش فرهنگی" از سوی محمدرضا شاه پهلوی.عارف میگوید:"آن روز در استادیوم جمعیت زیادی آمده بود، صفحهٔ این ترانه با قاب زیبایی در بین تماشاگران پخش شده بود و همچنین متن ترانه برای مهمانان ویژه ترجمه شده بود تا متوجه بشوند همراه ارکستر چه خوانده میشود. اولین ملودی که زده شد، پژواک صدایش بعد از چند ثانیه به گوشمان برگشت. بروز این مشکل پیشبینی نشده بود و گروه را غافلگیر کرد. همه عصبی و کلافه شده بودند و میترسیدند که من پس و پیش بخوانم. من سعی کردم به اعصابم مسلط باشم و صدای برگشتی را کاملاً نشنیده بگیرم و صدایم را با ریتم رهبر ارکستر هماهنگ کنم. پس از پایان اجرا همه گروه از خوشحالی همدیگر را در آغوش کشیدند، چرا که از بروز یک آبرویزی جلوگیری شده بود."
- انتظار:این ترانه در سال ۱۳۵۴ با ملودی زیبایی از انوشیروان روحانی و با شعری از اردلان سرفراز منتشر شد و نیز در جشن چهارم آبان سال ۱۳۵۶ به صورت زنده در تلویزیون ملی به همراه تکنوازی پیانو اجرا گردید. همچنین این ملودی با شعر تازهای از هما میرافشار(به نام تب انتظار) با صدای لیلا فروهر در فیلم «مهمان» عرضه شد.
- روزگار غریبست نازنین:این ترانهٔ معروف با آهنگی از احمد پژمان بر روی شعری از احمد شاملو به همراه ارکستر بزرگ ضبط و منتشر شد.
- بمان مادر:این ترانه در سال ۱۳۶۵ خورشیدی با آهنگی از بابک افشار بر روی شعری از نادر نادرپور به همراه ارکستر بزرگی به رهبری احمد پژمان ضبط شد و به مادران شهدای جنگ ایران و عراق تقدیم گردید. همین ترانه ۲ سال بعد توسط داریوش اجرا شد.
- خاک من ایران من کو:این سرود ملی میهنی در نوروز ۱۳۶۶ به تهیهکنندگی عارف منتشر شد. موزیک و تنظیم و رهبری ارکستر توسط احمد پژمان (با دستیاری فرید فرجاد) بر روی شعری از هما میرافشار انجام شده است. ۱۲ خوانندهای که در این اثر حضور داشتند عبارتند از: عارف، ستار، هوشمند عقیلی، شاهرخ شاهید، مرتضی برجسته، حبیب، علی نظری، احمد آزاد، نازی افشار، صادق نجوکی، دلارام و شهلا سرشار.
- نوبهار:این سرود نوروزی در نوروز ۱۳۷۲ به تهیهکنندگی منوچهر بیبیان در تلویزیون جام جم ضبط شد. ۸ خوانندهای که در این اثر حضور داشتند عبارتند از: عارف، ویگن، ستار، مرتضی برجسته، لیلا فروهر، اندی، کوروس و دلارام.
- خلیج فارس:پس از خودداری ابی از خواندن ترانه خلیج در کنسرتی در دبی (نوروز ۱۳۸۲) و مشاجرهٔ این خواننده با جمعی از طرفدارانش، شهر لسآنجلس برای مدتی به دو اردوی موافق و مخالف این آوازخوان تقسیم شد. عارف در صدد برآمد تا برای ابراز پشتیبانی از نام و نشانههای تاریخی خلیجفارس، ترانهای تازه به همین نام اجرا کند. عارف میگوید:"با مسائلی که پیش آمد که من وارد آن مطالب نمیشوم، احساس کردم که برادر عزیر من آقای ابی در این مسئله تنهاست و احتیاج است که ما هم در کنارش باشیم و او را تنها نگذاریم و در سنگر تنها مانده. نتیجتاً این فکر را همیشه داشتم که ترانهای به اسم خلیجفارس باید خوانده شود با یک مضمون دیگری با شکل دیگری و تابلوی دیگری. ولی میدانستم که این کار بسیار کار مشکلی است. اول این که همیشه فکر میکردم اگر این کاری که قرار است ما اجرا کنیم نتواند نمره بیست بیاورد و حداقل کنار آن خلیج قبلی بایستد و محکم بایستد نباید اجرا شود ولی خوشبختانه این مسئله حل شد و به جرأت میتوانم بگویم که ترانهای به همان زیبایی خلیج ابی خواهد بود و سنگر دو سرباز خواهد داشت و من در کنار آقای ابی خواهم ایستاد."
- توفان:ویدئوی این ترانه در مهرماه ۱۳۹۲ پخش شد که شعر آن تلفیقی از ترانههای گذشتهٔ عارف است. «توفان» تداعیکنندهٔ ترانههای دریاچهٔ نور، عشق تو نمیمیرد، قصر صدف، سلطان قلبها، نامهربان (ای دو چشمت سبزهزاران)، گل گلخونه، حالا باز دوباره من، غریبه (ای خدا حرفی بزن) و ایخدا (دنیا فقط دو روزه) میباشد. این ترانه در بسیاری از رده بندیها به عنوان بهترین ترانه انتخاب شد و رکوردی بالغ بر یک میلیون دانلود را کسب کرد.همآوایی قسمتی از این ترانه توسط هلن انجام شده است.
- مردم همیشه مردم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#9
Posted: 29 Aug 2014 14:31
فـــــهـــــرســـــت
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#10
Posted: 17 Jan 2015 02:28
آلبوم ها
آلبوم سلطان قلب ها
- اطلاعات:
- تاریخ انتشار :۱۳۷۹
- تعداد ترانه ها:۱۱
- ترانه ها:
- ۱-همه چیم یار
- ۲-بهترین بهانه
- ۳-یار کی بودی
- ۴-قصر صدف
- ۵-چشمان تو
- ۶-گل شوره زار
- ۷-سلطان قلبها
- ۸-نامهربان
- ۹-باغ بارون زده
- ۱۰-گناهت را نمی بخشم
- ۱۱-نصیحت
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.