ارسالها: 23330
#1
Posted: 17 Aug 2016 15:19
درود
درخواست ایجاد تاپیک در تالار موسیقی ایرانی را دارم
نام تاپیک: عهدیه | Ahdieh
آپلود سنتر : trainbit.com
کلمات کلیدی: دانلود فول آلبوم عهدیه + بیوگرافی عهدیه + دانلود موزیک ویدئو عهدیه + دانلود آهنگ های عهدیه + دانلود آلبوم های عهدیه + متن آهنگ های عهدیه + دانلود فول آلبوم + دانلود آهنگ + دانلود آلبوم + دانلود موزیک ویدئو + دانلود فول آلبوم + متن آهنگ
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#2
Posted: 17 Aug 2016 15:21
«فـــــــــهــــــــــرســــــــــتـــــــــــ»
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#3
Posted: 17 Aug 2016 20:08
« بـــیـــوگـــرافـــیــــــــــ »
- نام اصلی عهدیه بدیعی
- نام مستعار عهدیه
- تولد ۱۳۲۹ (سپتامبر ۱۹۵۰) تهران
- ملیت ایرانی ایران
- سبک(ها) پاپ فارسی ، موسیقی سنتی فارسی
- سالهای فعالیت ۱۳۳۷ – اكنون
عهدیه بَدیعی در ۱۳۲۹ خورشیدی (سپتامبر ۱۹۵۰ میلادی) در تهران زاده شد. کار خود را از برنامه کودک رادیو تهران در سال ۱۳۳۷ شروع کرد. وی دانشآموخته رشته حسابداری است. عهدیه دو سال در سپاه دانش دختران، خدمت سربازی رفت. عهدیه اخیراً یعنی در آذرماه ۹۴ یکی از کارهای معروف و محبوب خود به نام اوستا کریم را در قالب موزیک ویدئویی بازخوانی و منتشر کرد. (گویا میتوان این حرکت او را بازگشت به عرصه هنر خوانندگی دانست)
او سه سال پیش از انقلاب، در سن ۲۶ سالگی، از ایران خارج شد و به اسپانیا مهاجرت کرد و در آنجا با مردی ایرانی ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد؛ سه دختر به نامهای شبنم، شادی و شیدا و یک پسر به نام حسین.
از آهنگهای معروف عهدیه میتوان به اینها اشاره کرد: عاشق شدم من، دلم تنگه، شهزاده، میخوامش بینهایت، درد و رنج سفر، ملا مصطفی، نگفتم مگه نگفتم، اوستا کریم، زندان، بهانه، بهار، من به تو محتاجم، دل عاشقپیشه، مگه دشمن منی. نغمههای وی در فیلمهای آن زمانِ سینمای ایران خوانده میشد و بهوسیلهٔ هنرپیشههای معروف اجرا میگردید. عهدیه حدود ۱۶۰۰ ترانه اجرا کردهاست که در نوع خود یک رکورد است.
او پس از انقلاب به دادگاههای انقلاب اسلامی احضار شد، و پس از آن دیگر ترانه نخواند. اما در سال ۱۳۹۰، با محمدرضا شجریان اجرای مشترک انجام داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#5
Posted: 17 Aug 2016 20:09
«مصاحبه عهدیه با صدای آمریکا در عید نوروز ۱۳۹۲»
1
2
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#6
Posted: 17 Aug 2016 20:09
«مصاحبه عهدیه با شبکه تلویزیون ایران»
1
2
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#7
Posted: 17 Aug 2016 20:09
«مصاحبه عهدیه با فریدون توفیقی»
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#8
Posted: 17 Aug 2016 20:10
«مصاحبه عهدیه با رادیو رادیس این»
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#9
Posted: 17 Aug 2016 20:20
«گفتگو کیهان لندن با عهدیه»
- تاریخ مصاحبه : ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ / 11 مه 2015
حضور عهدیه در «شهر فرشتگان» با آن همه آهنگها و ترانههای شنیدنی فرصت یک گپ و گفت تازه با خواننده گلها و آهنگهای کوچه- باغی فیلمهای سینمائی را پیش آورد تا خوانندگان کیهان لندن نیز بدانند عهدیه که با ۱۶۰۰ ترانه و ۱۴۳ آهنگ در فیلمهای سینمائی رکورددار همه خوانندگان همعصر خود است نسبت به آنچه تا کنون اجرا کرده چگونه میاندیشد و به عنوان یک هنرمند موسیقی همچنان مطرح، باتوجه به جفاهای حکومت اسلامی به هنر و هنرمندان، نظرش درباره جایگاه موسیقی ایرانی چیست.
عهدیه بدیعی که خوانندگی را از شش سالگی در برنامههای بامدادی کودک رادیو ایران آغاز کرد در پاسخ به این پرسش من که از پرداختن به موسیقی، علاوه بر معروفیت و جنبه مادی آن چه چیزی عایدتان شد، در یک کلام میگوید: عشق...
و ادامه میدهد که در سراسر سالهائی که در کار موسیقی فعالیت داشته و دارد آنچه همراه با مادیات یا اشتهار و معروفیت،خوشحالش کرده عشق به موسیقی و مردم با احساس وموسیقیدوست ایران بوده است: «خوشحال ازاینکه مردم میهنم از من و برنامههای موسیقیام تا کنون استقبال کردهاند و این رضایت لذت فراوان به من میدهد که هر جا میروم مورد لطف و محبتشان قرار میگیرم.»
میگویم با توجه به جنس صدای شما که پر از احساسات عاطفی است و اخلاق نیزدر رفتار و سکنات شما مشهود است، برخی همکیشان بهائی شما در مورد خواندنتان در پارهای فیلمهای سینمائی از جمله به جای بازیگرانی مانند کتایون، آذر شیوا، پوری بنائی بخصوص فروزان، همراه با رقص و عشوه، ابراز ناخرسندی کرده و میگویند عهدیه بهتر بود آن آهنگها را در آن فیلمها نمیخواند...
خواننده «نخاله قهرمان» باکمی مکث میگوید: اتفاقامن موفقیت و اشتهارم را در هنر، مدیون موسیقی فیلم هستم. چون آن آهنگهای شاد متناسب باخواست توده مردم و نقش هنرپیشه فیلم ساخته میشدند نه برای کاسِت. حتی قبل از اجرا از کارگردان و تهیه کننده فیلم قول میگرفتم که آنها را فقط برای فیلم اجرا میکنم و نباید به صورت کاست مورد استفاده قرار گیرند. اما چه کنم که به قولشان وفا نمیکردند و بعد از دو سه سال به صورت کاست در دسترس همگان قرار میگرفت!
عهدیه ادامه میدهد: قانونی هم وجود نداشت که بشود با استناد به آن جلو این کار را گرفت. تازه باید توجه داشته باشید برخی آهنگها اگر به صورت کاست عرضه میشدند چنان که باید با استقبال مردم روبرو نمیشدند، در حالی که به صورت فیلم علاقمندان فراوان داشت. در زمینه نحوه اجرای آن آهنگها هم بگذارید صریحا بگویم حتی سعی میکردم نقش هنرپیشه را در آهنگ پیاده کنم چون آن نوع موسیقی با آن رقصها مکمل هم بودند. مثلا اگر آهنگ «شهزاده» را در فیلم «دالاهو» همراه با لبخوانی و رقص خانم فروزان خواندم حالت هنرپیشه در آن سکانس فیلم اقتضا میکرد. همین طور هر یک از آهنگهایم، ولی خب برای این دسته هموطنان عزیزم ضمن اینکه مثل همیشه احترام قائلم به یادشان میآورم که این دسته مردم که به این نوع کارها علاقه دارند هم جزئی قابل توجه از کل مردم ما هستند، مردمی که حضور میلیونیشان در خیابانها سرنوشت کشور ما را تغییر داد. بنا بر این کسی که ادعای هنر و هنرمندی میکند باید خواست مردم را هم بسنجد وگرنه محصولی که ارائه میدهد یکنواخت میشود. باید فرهنگ آنها را شناخت و موسیقی دلخواهشان را به آنان ارائه داد. این قاعده حتی در کشورهای پیشرفته هم وجود دارد. از شما میپرسم آیا این نوع موسیقی که متعلق به توده مردم است در اروپا و امریکا اجرا نمیشود؟
عهدیه در ادامه توضیحات خود میافزاید: درست است که اخلاق و فرهنگ به عنوان دو فاکتور مهم در زندگی اجتماعی مردم با فرهنگ ما با ضریب بالا مطرح است، اما باید در نظر داشت که همان آهنگها را آهنگسازان برجستهای چون شادروان مهندس همایون خرم و آقای انوشیروان روحانی آفریدند که آن همه ملودیهای زیبا ساختهاند یا آهنگسازان دیگر به اقتضای سوژۀ فیلم آنها را ساختهاند.مثل مرحوم حسین واثقی که آن آهنگها رابر اساس خواست توده مردم پائین شهر یا کمسواد و بی رتوش جامعه میساخت. ملاحظه کنید همان مردمی که آهنگهای شاد و به اصطلاح روحوضی را دوست داشتند خوانندگانی هم در سبک و علاقه آنها موسیقی اجرا میکردند. نعمتالله آغاسی، آفت، و نظیر آنها، مگر خواننده آن دسته مردم پائین شهر نبودند که سرانجام رادیو به سراغ آنان هم رفت و یک روز برنامههای نوروزی خود را به این خوانندگان کوچه و بازار اختصاص داد؟ تازه اگر هنرمندی از عهده هر دو جنبه موسیقی یعنی گلها و آهنگهای شاد و مردمی بر آید، توانائیاش را در کار خوانندگی ثابت کرده است.
عهدیه افزود: بجاست در اینجا از رشیدبهبوداوف خواننده بزرگ و متوفای جمهوری آذربایجان یاد کنیم که زمانی به ایران آمد و در تاتر نصر کنسرت گذاشت و در یک ترانه همه حاضران با آهنگ پر احساساش اشک میریختند در حالی که لحظاتی بعد با اجرای آهنگی شاد باچشمان مرطوب و در حال نشسته به رقص و تکان دادن دست پرداختند!
از عهدیه میپرسم: آیا پرداختن به موسیقی شما را از رسیدگی به خانه و زندگی خصوصی دور نداشت؟
خواننده ترانه «عاشقپیشه» در پاسخ گفت: اتفاقا برعکس بود و همین مسئولیتها تقریبا مرا از موسیقی دورکرد تا آنکه پس از رشد فرزندانم دوباره فرصتی پیدا کردم به دنیای زیبای موسیقی باز گردم.
میپرسم: با توجه به این که موسیقی امروز ما با جفاها و دشواریها مواجه شده و به دستاندازها و سختگیریهای بی مورد افتاده، از نظر شما موسیقی ما در چه وضعی است؟
عهدیه پاسخ میدهد: موسیقی در هر شرایطی به پیشرفت خود ادامه میدهد و نمیتوان آن را از روند طبیعی خود باز داشت. حتی میتوانم بگویم پیشرفت هم کرده است. با وجود محدودیتهائی که امروز در ایران وجود دارد میبینیم که مخصوصا جوانها چقدر به موسیقی علاقمندند. درست است که تجویدی، پرویز یاحقی، حبیبالله بدیعی، مهندس همایون خرم و اسدالله ملک و امثال آنها نیستند و امکانات زمان فعالیتهای آنها هم وجود ندارد زیرا همه آنها و ما و دیگران با حمایتهای دولتی فعالیت در آن دوران میکردیم و آثار خوب و برجای ماندنی ساخته و عرضه میشد، ولی در همین شرایط تنگ و تضییقات فراوان نیز موسیقیدانانی هستند که به فعالیت ادامه میدهند و شاید هم به تعبیری آتش زیر خاکستر باشند و اگر فرصت و مجال به آنان داده شود محصول خلاقیتهای هنریشان باعث شگفتی شود. من فکر میکنم همه این واقعیتها درآینده ایران و بازگشت آزادی به میهن، خود را نشان خواهند داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#10
Posted: 18 Aug 2016 09:40
«گفتگو قدیمی ها با عهدیه»
- تاریخ مصاحبه : ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲
قدیمی ها : صدا های دلنشین بر جان آدمی طنین انداز می شوند، این صداها به دنبال خود چه خاطرات تلخ و شیرینی که یدک نمی کشد، خاطراتی که از آن ها نمی توان به آسانی گذشت و چه هنرمندان بی همتایی که در شکل گیری این خاطرات عمری را صرف نمودند. عهدیه نامی آشنا برای تمامی عاشق پیشگان که عمری را با صدایش زندگی کردند، است صدایی که ابتدا در رادیو و سپس با چهره ستارگانی مثل فروزان، آذر شیوا، شورانگیز طباطبایی، هاله نظری و بسیاری دیگر بر پرده نقره ای سینما درخشید. گروه قدیمی ها گفتگویی با بانو عهدیه داشته که در ادامه می خوانید.
بیوگرافی خود را بگویید؟
من سال 1328 در تهران به دنیا آمدم و در تهران محله امیر آباد و بعد هم شمال تهران محله فرمانیه زندگی می کردم و بعد به اسپانیا رفتم
از چگونگی ورود خود به هنر موسیقی توضیح بدهید؟
من از کوچکی از سن 5 الی 6 سالگی در جلسات خانوادگی می خواندم و در سن 7 الی 8 سالگی مادرم چون علاقه زیادی به هنر داشت مرا به رادیو برد، بعد از زحمات زیادی که مادرم متحمل شد من توانستم در برنامه کودک کارم را شروع کنم
در آن زمان ورود به رادیو کار بسیار مشکلی بود و باید حتما کسی ساپورت می کرد و من متاسفانه چنین فردی را نداشتم، فقط زحمات و پیگیری های مادرم بود. وقتی که صدای من را به عنوان یک صدای خوب تشخیص دادند از آن به بعد بسیار مورد توجه زنده یاد داوود پیرنیا مدیر برنامه گلها و رییس برنامه کودک قرار گرفتم و من در کودکی به برنامه کودک رادیو رفتم، آن زمان 14 ساله بودم و بعد به «گل های رنگارنگ» رفتم. اولین ترانه ای که خواندم «شاخ گل» شماره 328 با شعری از دکتر منوچهر معین افشار و آهنگش از امیر حسین بهنود بود.
راهیابی شما به سینما به عنوان خواننده چگونه بود؟
روزی در رادیو بودم و عده ای از کارگردانان بنا به مناسبتی به رادیو آمده بودند، صدای من را شنیدند، صدایم را پسندیدند و از من برای فیلمی به صورت آزمایشی در خواست کردند که این فیلم محصولی از استودیو پارس فیلم به مدیریت زنده یاد دکتر کوشان بود، متاسفانه نام فیلم را به خاطر ندارم و یادم هست برای ضبط به استودیو پارس فیلم در مسیر بین تهران و کرج رفتیم
در مجموع چند آهنگ خواندید؟
فکر می کنم در حدود 600 الی 700 ترانه برای فیلم ها خواندم و با مجموعه ترانه های رادیو و برنامه گلها در مجموع به بیش از 1000 ترانه می رسد
آیا درخواست و یا پیشنهادی برای بازی در فیلمی داشتید؟
از من دو درخواست برای بازی در فیلم صورت گرفت که قصه این فیلم ها از بیوگرافی زندگی خودم بود، ولی من نه استعداد و نه علاقه برای بازی در فیلم را نداشتم، حتی آن اوایل هم از رفتن به تلویزیون خودداری می کردم و خوشم نمی آمد و دوست نداشتم از نظر چهره شناخته شده باشم، من دوست داشتم به راحتی در بین مردم باشم، در خیابان بروم، یا حتی اگر دوست داشتم اتوبوس سوار بشوم، این بود که خیلی خیلی دوست داشتم با مردم باشم بدون اینکه مرا بشناسند و به اصطلاح از مصاحبه ها و رسانه های تصویری فرار می کردم
همکاری داشتن با کدامیک از آهنگسازها برای شما راحتر بود؟
همکاری با اکثر آهنگسازها برایم راحت بود، زیرا عده ای برای رادیو و عده ای دیگر برای برنامه گل ها آهنگ می ساختند. ولی برای من کارکردن با همه راحت بود
رابطه شما با هنرمندان آن زمان چگونه بود؟
متاسفانه رابطه نزدیکی با هنرپیشه ها و یا رفت و آمدی با آنها نداشتم، من اصولا کار هنری زیاد می کردم، برای اینکه در رادیو، کارهای فیلم و به درس و دانشگاه هم مشغول بودم. ناگفته نماند خیلی هم به خانواده علاقه داشتم. من در مهمانی ها و کاباره ها اصلا به هیچ عنوان شرکت نمی کردم و فقط در رادیو و استودیو ها بودم، به همین دلیل این رابطه با هنرپیشه ها به آن صورت بر قرار نبود، ولی در بین هنرپیشه ها اکثرا خانم فروزان وقتی که من ضبط داشتم به استودیو می آمدند چون مثلا قرار بود روی آن آهنگ لب بزنند
در چه سالی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟
من دو سال بعد از آن که به اسپانیا آمدم، در اواخر سال 1978 میلادی ازدواج کردم، البته شوهر من ایرانی هست و صاحب چهار فرزند هستم، یک پسر و سه دختر و البته امروزه بچه ها همه بزرگ شدند و به کار های خود مشغول هستند. پسر من تا چند ماه دیگر تخصص خود را در لابراتور دندان می گیرد و دیگر دخترم دندان پزشک و جراح دندان هست، دومین دخترم متخصص طب سوزنی هست و بلاخره دختر کوچکم، شبنم در دو رشته مدیریت بازرگانی و حقوق ببین المللی تحصیل کرده است و همه مشغول کارهای خودشان هستند
خاطره هنری برای ما بگوید؟
از نظر هنری خاطره ای که در ذهن دارم این هست، در یکی از ایام که مصادف با نوروز بود، صدایم به شدت گرفت و مدت بیش از دو ماه اینگونه بودم تا جایی که حتی نمی توانستم حرف بزنم، این موضوع برای خودم، خانواده و همه خیلی ناراحت کننده بود، بلاخره من می خواستم به خارج از کشور برای جراحی بروم چون خیلی در داخل ایران به دکتر رفتم ولی نتیجه نگرفتم، ولی به هر حال آقای حسین خولجه امیری - ایرج - توصیه ای به من کردند و گفتند که موقعی صداشون گرفته بود شاتوت خوردند و خوب شدند. من هم این کار را کردم و بلاخره با شاتوت صدای من یواش یواش به حالت اولیه خودش برگشت، اتفاقا در این میان یادم هست خانم فروزان با دسته گلی بزرگ به ملاقات من آمدند، چون کمی نگران بودند ولی بلاخره به خوبی این ماجرا تمام شد
در این سال ها بر شما در خارج از کشور چگونه گذشت؟
من سه سال قبل از انقلاب به اسپانیا آمدم و کم و بیش به ایران هم می آمدم چون دلم تنگ می شد و در ضمن باید برای اجرا ترانه ها هر سه ماه یک بار به ایران می آمدم، ولی از سال 1979 میلادی که انقلاب شد دیگر نتوانستم به ایران بروم و بعد از انقلاب در اسپانیا به سفرهای مختلف می رفتم
بعد از آنکه فرزندانم بزرگ شدند توانستند آن ها هم با موسیقی آشنا بشوند و تا حدی که توانستند سازی هم بزنند، پسرم پیانو می زند و بعضی وقت ها در برنامه ها همراه من شرکت می کند
بعد از انقلاب با خیلی از سازمان هایی که اهداف خیریه داشتند به سفرهای مختلف رفتم و برنامه هایی ترتیب می دادند که من هم موسیقی ایرانی و اسپانیایی را کار می کردم، مثلا سازمان های مبارزه با بی سوادی، سازمان مبارزه با سرطان و خیلی از سازمان های دیگر یا مثلا برای کمک به مدرسه ای که خیابانی تاسیس شده بود و احتیاج به پول داشتند کار می کردیم و تقریبا تمامی کارهای من بعد از انقلاب جنبه کمک رسانی و خیر خواهانه داشت
آیا دوست داشتید در ایران دوباره فعالیت کنید؟
یکی از آرزوهای من این هست که در ایران بتوانم کار کنم، زیرا ایران اوج پیشرفت همه جانبه هست و خیلی دلم می خواهد باری دیگر در ایران خدمتی برای هم وطنانم بکنم و در کنار دوستان و هنرمندان باشم
به نظر شما چه چیزی باعث ماندگاری شما شد؟
من شخصا فکر می کنم که آهنگ های من تنوع زیادی داشتند، برعکس خیلی ها که در یک سبک کار می کنند و خدایی نکرده نه اینکه بخواهم خودستایی و خود پسندی بکنم، ولی من عاشقانه، عاشق مردم بودم و مردم را از هر طبقه ای دوست داشتم و دارم. همه مردم برای من دوست داشتنی هستند و سعی کردم برای همه قشری ترانه بخوانم، من آهنگ های کلاسیک، پاپ و محلی خواندم و حتی آهنگ هایی که به سبک و فرم لری، بلوچی و کردی هست را خواندم و آهنگ هایم را جوانان بسیار دوست دارند. یادم هست سفری به تاجیکستان رفتم و کشورهای آسیای مرکزی و برنامه هایی ترتیب داده بودند، از آن ها پرسیدم که من را از کجا می شناسید؟ گفتند: ما شما را از سینمایی ایران می شناسیم. سینمای ایران برای من خیلی خوب و مفید بود
اگر به گذشته بر می گشتید همین حرفه را انتخاب می کردید؟
من هیچ وقت فکر نکردم که به گذشته برگردم با اینکه کار هنری را خیلی دوست داشتم، ولی هیچ وقت به عنوان حرفه اصلی در نظر نگرفتم، نه اینکه خدایی نکرده بگویم ارزشش برایم کم بود، بلکه کار هنری برای من ارزش زیادی دارد، اما هیچ وقت به عنوان حرفه و یا این که از این حرفه بهره مالی ببرم در نظرم نبوده است و اگر به گذشته برمی گشتم، سعی می کردم از موقیعت ها استفاده بیشتری بکنم و یا اگر اشتباهاتی کردم دیگر این اشتباهات را نکنم، ولی به هر حال هیچ وقت نخواستم این کار به عنوان حرفه من باشد و از آن به عنوان حرفه استفاده نکردم
امروزه را چگونه سپری می کنید؟
تا زمانی که فرزندانم در خانه بودند، با خانواده بودم گر چه گفتم در همین حین کارهایی هنری هم می کردم، ولی از زمانی که مستقل شدند، هنوز هم من به آن ها در نگهدای نوه هایم کمک می کنم و برای من لذت بسیاری دارد. خیلی از زمانم را صرف کارهای هنری کرده و کار های جدید آماده می کنم، گاهی اوقات هم به سفر می روم
کارهایی مهمی که امروزه می کنم، کارها و ویدیو هایی از بچه ها است که به صورت شعر و آهنگ بر اساس موزاین اخلاقی درست می کنم، ولی تا به الان حدود چهار ویدیو ساختم که مورد توجه بچه ها قرار گرفته، ولی ویدیو ها خیلی وقت مرا می گیرد. این ویدیو ها که اسپانیایی هم هست در امریکا، اسپانیا و انگلستان پخش شده است و فکر می کنم کاری مثبت برای بچه ها باشد
آرزوی شما چیست؟
آرزویی که مدت ها دارم این است که ببینم مردم ایران به راحتی زندگی می کنند، مشکل ندارند و سر فراز هستند. واقعا دلم می خواهد ایران به سربلندی بیشتر برسد و البته مردم ایران در تمام دنیا سرفراز باشند و میان مردم این دو دستگی ها و اختلاف ها به پایان برسد و ایران یک جامعه متحد مردم سالار و انسان گرایی باشد و مردم ایران آسوده و خوشبخت باشند
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.