ارسالها: 7009
#1,165
Posted: 4 Sep 2020 19:46
perarsheytoon
با اجازه بزرگترا،امیر آقا قزوینی و آقا یوسف
یاد اون روزات اوفتادی که آشغالانس بودی آشغال میزاشتن در عقبت،حالا که توفالت فلنگی شدی در بالاتو وا میکنن تر میزنن توش...
حالا ما نشستیم رو دهنت نوار بهداشتیمون رفت تو حلقت که نباید سر ریز کنی نجسمون کنی.اما غوصه نخوریا میگم امیر آقا فنرشو بزنه توت رات وا شه...
بعدم ننه قیصر بودن که افتخاره.کاش ننه قیصر بودیم.اما خو تو نیم فهی...
دهه هفت و هشت دیگه چیه ؟ مگه هفت و هشتم دهه داره! خخخخ الحق و الانصاف نیم فهمم نیستی،نفهمی خخخخ...
گفتی هفت
،ما که هفت درتو بستیم،یه در مونده اونم امیر آقا میبنده.نبست خودم چوب پنبه میزنم توش بسته شه...
عززززت زیاد
💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
ارسالها: 151
#1,168
Posted: 15 Nov 2020 09:06
Streetwalker
تقصیر خودتون نیست
سلاست زبان نتیجه کهولت سن هست.
مشخصه که سن مامان بزرگ همه ماها رو دارید.
مامان بزرگ لطفا شما از پریودد شدن و نوار بهداشتی نگید چون شما نیاز به ایزی لایف دارید و توهم زدید.
بعدشم قباهت داره جای کل کل دست به دامن این و اون میشید
ویرایش شده توسط: perarsheytoon