ارسالها: 3300
#271
Posted: 4 May 2010 12:58
evil_007
در این تاپیك
evil_007: بگرید كه اومدم
بگرید نه برادر بگیرید
عشق من عاشقم باش!≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
دل نه اجبار میفهمد نه نصیحت...
آنکه لایق دوست داشتن است را دوست می دارد.
ارسالها: 818
#277
Posted: 5 May 2010 18:47
Princess: ايراني و اطريشي
يك نفرايراني مسافرتي به اطريش كرده بود، روزي براي صرف غذا وارد رستوراني شدد چون از خوراك هاي ديگر اروپايي اطلاعي نداشت يك مرغ سفارش داد، پيشخدمت مرغ برياني را فورا برايش حاضر كرد در همين موقع افسري كه خيلي متكبر بود همين كه چشمش به مرغ بريان آن ايراني افتاد به گارسون دستور داد از همان غذا برايش بياورد، پيشخدمت گفت : متاسفانه ديگر مرغ بريان نداريم، شما كه قدرت داريد، او هنوز به مرغ دست نزده است، از او بگيريد افسر اطريشي رفت جلو ميز مرد ايراني و شمشير خود را از نيام كشيد وجلو او گرفت و گفت : هر عملي با اين مرغ انجام دهي همان بلا را من سر تو مي آورم ايراني فورا كارد و چنگال را كنار گذاشت و انگشتي به مقعد مرغ كرد و در دهان گذاشت و برگش به افسره گفت : نامردا زير قولشون ميزنن
شمام یادت باشه اتریش رو اینجوری مینویسن نه اینطوری اطریش
ویرایش شده توسط: master_arad