ارسالها: 476
#13
Posted: 13 Nov 2011 13:56
يه لباس كه دهنتو سرويس كنه تا بكنيش
دلم طواف نگاه تو را طلب کرده
تمام روز مرا چشمهات،شب کرده
شعار نيست که بيمارم از تبسم تو
بيا معاينه کن اين وجود تب کرده♥♥♥♥♥
ارسالها: 114
#14
Posted: 26 Dec 2011 12:31
آره تجربه داشتم
مـن بــہ قـلب ـهـایــــــــے کـہ از جنــس 'سنـــگ' شـدهـ انـد حــق میـــدهم
ارسالها: 92
#16
Posted: 29 Jan 2012 09:40
سکس با لباس مثل این هست که بری بچسبی به درخت همش فشاربدی ولی هیچی حس نکنی
در بدترین روزها امیدوار باش، که همیشه زیباترین باران از سیاه ترین ابر می بارد...
ویرایش شده توسط: hamedeli
ارسالها: 889
#17
Posted: 5 Feb 2012 03:13
زیاد داشتم... دوست پسرم رفتم خونشون تو حیاط خلوتشون شلوارشو کشید پائین کردم تو کونش... چند وقتی هم با یه زنی بودم بیشتر مواقعی که میرفتم خونشون دامنشو میداد بالا هیچی زیرش نپوشیده بود منم سر پائی میکردم تو کسش...
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 438
#18
Posted: 28 Mar 2012 03:35
با لاباس که حال میده سکس به لختی بودننه که وقتی میخای بری روی مرد بنشینی سینه هات بخوره به کیرش
اصلا با لباس حال نمیده توی سکس
ولی موقعه ای که میخای کسی رو سرپایی حال بدی با لباس خیلی بهتره
مثلا ساک بزنی توی ماشین یا اینکه سکس کنی توی گاورداری
اره من چند باری این کارو کردم
البته مال دوره مجردیم بوده
خیلی حشری که میشدم و به دوست لزم دسترسی نداشتم
با شورت خودم سکس میکردم یعنی شورتمو قلنبه میکردم بعد همشو میکردم تو کوسم بعد از حال کردن و عشق بازی یا همون خود ارضایی یواش یواش در میوردم
اگه منظورتون اینکه که لباس پوشیده باشیم و سکس کنیم یعنی شلوار رو کم بکشیم پاییین
باید بگم نه اصلا دوست ندارم مثل قدیمیا و ژاپنی ها که سکس میکنن
من دوست دارم کامل لخت لخت باشم و با بدن سفیدم شوهرمو تحریک کنم تا اونم لذت ببره.اینطوری برا خودم هم بهتره.فشارش میره بالا
زمانی که وقت نباشه و عجله ای باشه خیلی میچسبه ولی من کلن بدون لباس رو ترجیح میدم

اوس کــریم:گنــاهامو نادیده بگیرهمونطور که دعاهامو نشنیده میگیری :
(سلام به همه لزبین های لوتی)
ارسالها: 101
#19
Posted: 26 Jun 2012 13:24
لذتی نداره
فقط لز ميكنم آقايون پيام ندن
ارسالها: 80
#20
Posted: 26 Jun 2012 20:11
خيلي دوس دارم سكس با لباس كلا اندام خانوما تو لباس سكسي تره
هرچه ميروم نميرسم، گاهي با خود فكر ميكنم شايد من باشم كلاغ اخر قصه ها