ارسالها: 3734
#652
Posted: 26 Apr 2013 12:07
شکت داداش توصیف کن هرچی میدونی خوب و بد
زمانی که خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شد .پیرشدنت شروع میشود
ارسالها: 3734
#654
Posted: 26 Apr 2013 12:12
نمیدونم فکر کنم آخرشه دیگه
زمانی که خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شد .پیرشدنت شروع میشود
ارسالها: 593
#655
Posted: 26 Apr 2013 12:13
shakaat: آقا من یه مشکلی دارم بلد نیستم توصیف کنم باید چی کنم؟
منم تقریبا همچین مشکلی دارم.
You know what don't be killed? an Original VAMPIRE

" به وسعتت جهانمو ، «شکنجه زار» میکنم "
ارسالها: 1131
#656
Posted: 30 Apr 2013 00:12
مهرشاد
یه آقا پسر متین و موقر و اینا. . . که عشق خودمه
واقعا" اسوه صمیمیت در انجمنه، من که خیلی دوسش دارم..
با مرام، با صفا، با وفا، حضورش پر رنگ و مؤثر
بسه؟
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 297
#660
Posted: 3 May 2013 12:39
اون اولایی که من اومده بودم اینجا خیلی با مهرشاد حرف میزدم راجب خیلی چیزا ازش میپرسیدم شاید یه سوالای چرت اما همش رو جواب میداد و توضیح میداد صبور و با حوصله س خیلییییییییییییییی
صمیمی و خونگرمه خیلی با جنبه س و البته کلی پر انرژی 
اما چرا هر سری عاشق یکی میشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا شدی بختک خانواده ما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا تنوع طلبی 
من بلد نیسم توصیف کنم اما در کل یه دوستِ خوبه که من یه عالمه دوسش دارم
دیگر هیچ مزه ای دلچسب نخواهد بود...
من تمام حس چشاییم را...
روی لبانت...
جا گذاشته ام