ارسالها: 23327
#121
Posted: 24 Jan 2014 14:33
گزنوکراتس
گزنوکراتس فیلسوف و ریاضیدان یونانی و از اهالی خالکدون بود. او در حدود ۳۹۷ ق م متولد شده و در حدود ۳۱۴ ق م از دنیا رفت.
گزنوکراتس از ۳۳۸-۳۳۹ ق م تا ۳۱۴-۳۱۵ ق م به عنوان رئیس آکادمی جانشین اسپیوسیپوس شد.
تاریخ هندسهای در پنج کتاب بدو منسوب است، البته اگر عنوان آن را درست فهمیده باشیم، چون چیزی از آن کتاب در دست نیست.
او یکی از مسایل آنالیز جایگشت ترکیبی را حل کرد: تعداد هجاهایی که آنها را با همهٴ حروف الفبا میتوان نوشت ۱٬۰۰۲٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ است.
نظریهٴ خطوط غیرقابل تقسیم نیز از اوست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23327
#122
Posted: 24 Jan 2014 14:36
هراکلیتوس
هراکلیتوس، هراکلیت یا هرقلیطوس (۴۸۰-۵۴۰ق. م) از فیلسوفان دورهٔ پیش از سقراط است. مشهور است که یونانیان باستان به او لقب فیلسوف تاریک داده بودند.
هراکلیتوس در شهر افسوس، در سواحل ایونیه، در خانوادهای اشرافی چشم به جهان گشود. پدرش، بلوزون یا بلیزون، از نوادگان آندروکلس و کودروس حکٌام آتن بود؛ و هراکلیتوس به عنوان فرزند ارشد خانواده، قانوناً باید شخص اول شهر میشد، اما وقتی نوبت به او رسید ترجیح داد که به سود برادرش کنارهگیری کند.
پس از این کنارهگیری، با گروهی پسر بچه به معبد آرتمیس رفت که تاسبازی کند و در پاسخ سرزنشهای اهالی شهر، گفت:«چرا تعجب میکنید بیشعورها! بهتر نیست که آدم با بچهها تاسبازی کند ولی در حکومت این شهر شرکت نداشته باشد؟» هر چند خودخواهی او سبب شد که به ارزشهای خویش توجه کند، اما هرگز به هوس قدرت نیفتاد. در پاسخ به اینکه چرا از مناصب سیاسی که به او پیشنهاد میشد چشم میپوشید؛ میگفت که «روانش از جاه طلبیهای ناشایست و سیریناپذیر که حسادتها را برمیانگیزد، گریزان است»
برخی او را شاگرد کسنوفانس کولوفونی دانستهاند، اما به نظر میرسد که این انتساب، فاقد منابع تاریخی معتبر است. هراکلیتوس به خود میبالید که هرگز استادی نداشتهاست. هرگاه احساس میکرد که نیاز به مشورت دارد میگفت: «یک لحظه صبر کنید تا بروم از خودم بپرسم.»
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23327
#123
Posted: 24 Jan 2014 14:40
هیپاتیا
هیپاتیا زنی یونانی که به عنوان نخستین زن برجستهٔ ریاضیدان شناخته میشود. او استاد فلسفه در شهر اسکندریه بود و در علم نجوم تبحر داشت. وی در دوران حکومت روم بر مصر در اسکندریه زندگی میکرد و به دست مسیحیان و با تحریک کلیسا به اتهام جادوگری کشته شد.
پدرش تئون از ریاضیدانان مشهور و استاد دانشگاه اسکندریه بود.تحت تعالیم پدر ریاضیات و فلسفه را آموخت. تئون برای آموزش همه جانبهٔ او اهمیت بسیاری قائل بود و به این سبب هیپاتی هنر سخنوری و خطابه را آموخت و به ورزشهایی چون سوارکاری و شنا پرداخت. تئون او را با تمامی نظامهای مذهبی آن زمان آشنا کرد و به هیپاتیا تفکر دور از تعصب را آموخت.
بخش عمدهای از تعلیم او به سفرهایش اختصاص دارد. برخی معتقدند او بیش ده سال از عمرش را در سفر گذرانده است. او سفر کوتاهی به آتن داشت و در مدرسه آتن به عنوان دانشجو تحصیل کرد. در بازگشت از آتن از او برای تدریس در دانشگاه اسکندریه در رشته فلسفه و ریاضیات دعوت شد و تا پایان عمر به تدریس در این دانشگاه مشغول بود. به علت تسلط کامل به علوم زمان خود و نطق بینظیرش معلم محبوبی بود. افراد بسیاری از کشورهای مختلف برای شرکت در کلاسهای او به اسکندریه میآمدند و بسیاری از مردم برای شنیدن سخنان او جمع میشدند. سقراط مورخ مینویسد: «او معلم محبوبی بود، در خانهٔ او همانند اتاق کنفرانسش سختکوشترین دانشجویان آن روز آمد و شد داشتند.»
با وجود پیشنهادهای ازدواجی که از جانب شاهزادگان و فلاسفه داشت، هرگز ازدواج نکرد.
وی رسالههای فراوانی در زمینه ریاضیات نوشت که بسیاری از آنها در زمان یورش مردم به معبد سراپیس اسکندریه از بین رفت. در حل مسائل جبر و هندسه راهحلهای جدیدی ارائه کرد آنچنانکه شناخت مخروطها تا قرن هفدهم از آنچه او تدریس میکرد پیشتر نرفت. او مخترع «غلظت سنج» است که برای تعیین غلظت مواد حل شده در مایعات به کار میرود.
هیپاتی پیرو افلاطون بود و به تفسیر آثار ارسطو میپرداخت. او عقاید نوافلاطونیان را تبلیغ میکرد.
از نخستین کسانی بود که به وسیلهای برای راهیابی دریانوردان اندیشید. اسطرلاب اختراعی او تا قرن هجدهم مورد استفادهٔ دریانوردان بود.
در آن زمان اسکندریه از مراکز مهم مسیحیت بود و تفکرات دیگر با عنوان کافرکیشی به شدت سرکوب میشدند. دانشهایی که هیپاتیا بر روی آنها کار میکرد از دید روحانیون برای مردم مضر و گمراه کننده بود و اینکه یک زن به فلسفه و ریاضیات بپردازد غیرقابل تحمل بود. هیپاتی توسط «سیریل» اسقف شهر اسکندریه متهم به جادوگری و توطئه علیه مسیحیت شد. در یکی از روزهای ماه مارس سال ۴۱۵ میلادی هنگامی که هیپاتی از کتابخانه اسکندریه بازمیگشت به کالسکهٔ وی حمله کردند و به طرز وحشیانهای کشتند و سپس جسدش را سوزاندند. نفوذ و قدرت کلیسا مانع پیگرد و مجازات قاتلان هیپاتیا شد. پس از چندی وی توسط کلیسا به عنوان قدیسه معرفی شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23327
#124
Posted: 24 Jan 2014 15:01
فرزانگان هفتگانه
آناکارسیس
بیاس
پیتاکوس
تالس
سولون
فرسید
؟
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23327
#125
Posted: 24 Jan 2014 15:02
آناکارسیس
آناکارسیس یا آناخارسیس فیلسوف سکایی در سدهٔ ششم پیش از میلاد بود. او در آغاز سدهٔ ششم از میهنش در کرانههای شمالی دریای سیاه سفری به آتن نمود و با رُکگوییش به عنوان یک بربر جلب توجه نمود. او را پیشگام مکتب کلبیون میانگارند. امروزه هیچ یک از کارهای او به جای نماندهاست.
پدر او گنوروس از فرماندهان سکایی بود و خود آناکارسیس نیمه یونانی بود و از فرهنگ یونانی هم اثر گرفتهبود. مینماید که او در بسفور کیمری میزیستهاست. آناکارسیس در جستجوی دانش آغاز به سفر نمود و در ۵۸۹ پیش از میلاد در روزگاری که سولون دیدگاههای خود را طرح مینمود به آتن رسید. او با سولون دوست شد و سخنان ساده و بیپردهاش در آتنیان اثر کرد. آنان او را به چشم فرزانهای نگریستند و شیوهٔ سخن گفتنش نزد آنان ضربالمثلی شد به نام بحث سکایی.
آناکارسیس نخستین بیگانهای بود که به امتیاز شهروندی آتن دستیافت. گروهی از نویسندگان باستان او را یکی از فرزانگان هفتگانه یونان خواندهاند. افروس کومی اختراعات چندی را همانند چرخ کوزهگری و لنگر دوشاخه را بدو نسبت دادهاست.
برپایهٔ سخن هرودوت او در بازگشت به سرزمین سکاها به دست برادرش کشته شد. کشتهشدنش را به دلیل اثرگرفتن از فرهنگ یونانی و مخالفت با قربانی کردن برای مادرخدای سکایی سیبل دانستهاند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23327
#126
Posted: 24 Jan 2014 15:05
بیاس
بیاس پرینی متفکّر، سیاستمدار و قانونگذار یونان باستان بود. پدرش تئوتاموس نیز از سیاستمداران برجستهٔ دوران خود به شمار میرفت.
یونانیان بیاس را در شمار فرزانگان هفتگانه آوردهاند. یکی از مورخان یونانی او را فرزانهترین هفت فرزانه معرفی کردهاست.
افسانههای بسیاری راجع به نیکخواهی و خوشرفتاری توأم با درایت او در قبال مردم نقل شدهاند. از جملات مشهور منسوب به بیاس میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بیشتر مردم بدند.
احتیاط را دوست بدار.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23327
#127
Posted: 24 Jan 2014 15:08
پیتاکوس مولیتینی
پیتاکوس مولیتینی فرزند هیرادیوس، در سال ۶۵۰ پیش از میلاد در جزیرهٔ میتیلن زاده شد و در ۵۷۹ درگذشت. پیتاکوس در زمان حیات از فرماندهان مقتدر نظامی بود. به سبب درایت در مدیریت نظامی، یونانیان باستان او را در شمار حکمای سبعه آوردهاند.
تالس
در صفحات قبل گفته شده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23327
#128
Posted: 24 Jan 2014 15:27
سولون
سولون آتنی(زادهٔ ۶۳۸-مرگ ۵۵۸ پیش از میلاد) دولتمرد، قانونگذار و غزلسرای آتنی بود. او را پدر شهر آتن خواندهاند. او کوشید تا در برابر سیاستها و اخلاقیات آتن قدیم قانونگذاری کند. اگرچه بسیاری از اصلاحاتش اندکی پس از او از میان رفت ولی نقش او در پایهریزی مردمسالاری آتنی بدو اعتبار بخشیدهاست.
منابع تاریخی که آگاهیهایی دربارهٔ سولون میدهد بیشتر از هرودوت و پلوتارک است که صدها سال پس از او میزیستهاند.
یونانیان او را در شمار حکمای هفتگانه آوردهاند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23327
#129
Posted: 24 Jan 2014 15:32
فِرسید سیروسی
فِرسید سیروسی اندیشمند سدهٔ ۶ پیش از میلاد، اهل جزیرهٔ سیروس یونان بود. فرسید کتابی به نام هپتامیکوس(هفت فترت) به تحریر درآورد.
هرچند اصل کتاب امروزه در دست نمیباشد، اما اوراق پراکندهای که از آن باقیمانده، برای ترسیم تصویری کلی از هپتامیکوس کافی است. این کتاب یکی از نخستین کتب منثور در ادبیات یونان است و ارسطو در کتاب متافیزیک خود آن را به عنوان ترکیبی از افسانه و فلسفه به حساب آوردهاست. بر این اساس اندیشهٔ فرسید به عنوان پلی به فلسفهٔ پیشاسقراطی اهمیت دارد.
پایان فرزانگان هفتگانه
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23327
#130
Posted: 24 Jan 2014 15:54
تاریخ فلسفه یونان
فلسفه پیشاسقراطی
مکتب ایونی (مکتب مَلَطی ،مکتب افِسُوسی)
مکتب فیثاغوری
مکتب اِلِِئایی
چندگانهگرایی
اتمگرایی
سوفسطائیگری
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7