ارسالها: 23327
#91
Posted: 21 Apr 2014 23:38
کاش میشد گوشه ای نوشت:
خدایا
خیلی خسته ام...
فردا صبح بیدارم نکن.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23327
#92
Posted: 22 Apr 2014 23:00
خدای من
گفتم: خدای من، دقایقی بود
در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه دیروز بود
و هراس فردا بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 24522
#93
Posted: 23 Apr 2014 17:50
ای خدای بزرگ به من کمک کن
تا وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم،
کمی با کفش های او راه بروم.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#94
Posted: 23 Apr 2014 17:56
خداوندا
اگر روزی به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای لقمه نانی زیر پای نامردان بیاندازی ...
زمین و آسمان را کفر می گویی !
نمی گویی ؟؟؟
خداوندا
اگر دانی که با قلبی پر از درد
خندیدن چه سخت است
پشیمان می شوی از قصه خلقت
از این خاری از این ذلت ...
زمین و آسمان را کفر می گویی !
نمی گویی ؟؟؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 9253
#95
Posted: 23 Apr 2014 23:46
یه لحظـه گـوش کـن خـــدا ؛
جـدی میگــم. . .
نه بچـه بـازیِ نـه ادا و اطــوار ،
تو این دنــیا...
حــالِ خــیلی هـا اصـلا خـوب نیـست !
یـه دسـتی بـه زندگیـشون بکـش
" لـــــ ـــــــ ــــطــفا
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#96
Posted: 28 Apr 2014 21:59
ســکـوتـــــم رو دوسـتـــــ دارم ،
چـــــون در آن گـلـه ای نـیـسـتــــ
گـاهـی سـکـوتـــــ دلــی را مـی شـکـنـد
گـاهـی دلـی را بـدسـتـــــ مـی آورد
گـاهـی از دل تـنـگـی حـکـایـت مـی کـنـد
گـاهـی بـغـض در گـلـو خـفـتـه اسـتــــ
گـاهـی حــــرفــــ در راه مـانــــــده اسـتـــــ
گـاهـی اوقـاتـــــ سـکوتــــــ سـخـن بـی کـلام اسـتـــــ
و گـاهـی سـکـوت گـریـه بـی صـدای دل یـکـ "عـاشـق" اسـت
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 24522
#97
Posted: 6 May 2014 11:30

در کوی خرابات کسی پیر نشد
از خوردن آدمی زمین سیر نشد
همه گفتند به پیری برسیم توبه کنیم
در جوانی همه مردند,کسی پیر نشد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 23327
#98
Posted: 18 May 2014 00:02
پسر معلولی خطاب به آفریدگارش گفت :
خدایا شکرت که مرا در مقامی خلق کرده ای
که هر کس مرا میبیند تو را شکر میکند
خدایا بابته سلامتیم شکرت
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 24522
#99
Posted: 19 May 2014 14:39
خدایا
تو را شکر و سپاس می گویم
که کلبه ای به من داده ای که پنجره اش رو به تو باز می شود
به هر طرف که سر برمی گردانم
پنجره ای ست به سوی تو
سال ها آرزو کردم خانه ای داشته باشم که پنجره هایش رو به تو گشوده شود
و حال که به من این لطف را داشتی
تو را ستایش می کنم و از تو می خواهم
لحظه ای مرا به خود وا مگذاری
تا بتوانم در مقابل نعمت ها و داده هایت تو را سپاس گویم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند