ارسالها: 5428
#202
Posted: 18 Nov 2014 00:21
shomal: این داستان یکی ا بهترین داستان های بود ک تا حالا خوندم
دختر سرزمین آریایی
دختر سرزمین آریایی
داستان هم سبکش زیبا بود هم خود مطلب و مفهوم و اون فضا و تصاویری که از محیط و ماجراهای واقعی و روز ارائه داده بود ... سبک نوشتنش هم جالب بود و بیشتر از نوعی سبک ادبی استفاده شده بود که خب به این گونه داستانها بیشتر می خوره.. . البته علاوه بر استفاده از سبک ادبی .. زیاد بودن مکالمات فضای داستانو روشن تر ارائه داده و خواننده خودشو بهتر و بیشتر در اون فضا احساس می کنه . ولی خب این سبک نگارش برای نوشتن داستانهای پرملات سکسی و اونایی که جنبه فانتزی سکسی و تشریح اونو دارند مثلا سکس با محارم و ...توصیه نمیشه ... خود داستان .. سوژه و سبک اون با توجه به داستان .. وعلاوه بر تصویر و فضا سازی فوق العاده ... شخصیت پردازی خوبی هم داشت که در همین فرصت اندک به خوبی توانست نمادی از شخصیتهای داستانو به خواننده ارائه کنه .. و خواننده یه شناسایی مختصری از (با )کاراکتر ها داشته باشه .طرز اشاره به مسائل روزش هم جالب بود . . دستت درد نکنه استاد شمال عزیز که با توجه به مدیریت و نظارت بر امور دو تالار در خصوص پویایی چند تاپیک هم فعالیت داری .و دست استاد دکتر ۱۳ عزیز نویسنده خوش قلم و شیوا نویس وتوانای این داستان هم درد نکنه و ای کاش فرصت می داشتم و همه این داستانهای حتما قشنگو می خوندم که حتما سر فرصت این کارو خواهم کرد .. شاد و پیروز باشی . دوست و برادرت : ایرانی
ویرایش شده توسط: shahrzadc
ارسالها: 1131
#203
Posted: 30 Nov 2014 22:57
لذت گناه
هنوز ساعتی از قرائت این دست نوشته ی جذاب و گیرا نگذشته است و فکر می کنم که سالهاست دغدغه دارم؛ سارا یا ثمین؟
نمی دانم چه کسی این دو کوتاهه ی پیاپی را که توسط یکی از کاربران خوش ذوق- و بلکه خوش قلم- نگاشته شده، خوانده یا چه کس نخوانده است! اما درست می دانم که بگویم:
یک قصه نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است
داستان کوتاه لذت گناه که در مختصر مقالی به خط تحریر درآمده است به حق یکی از جالب ترین استفاده های کاربران انجمن از مسائل غریزی و شهوانی است. داستان از مضمون تنهایی و گناه ناگزیر در درونمایه ای از خیانت یا پر کردن تنهایی می کوشد تا به خواننده یا خوانندگان تلنگری از نو بزند و آنان را تشویق به تفکر در باب زنان و سوختن آن ها در آتش شهوت دوری از دگر جنس همسرشان بکند. البته داستان در این امر بسیار موفق است و خصوصا" ادای مکرر عباراتی از قبیل: ثمین یا سارا؟ یا خودم خواستم و از این دست عبارات این حقیقت را قوت می بخشد که گاه تصمیمات یک انسان خارج از حیطه ی اختیار، منطق و حتی دایره ی اطرافیان اوست.
اما اگر از مضمون به روز و پردازش قدرتمند درونمایه به اسباب نثر پخته و عبارات درست و به جا بگذریم، نمی توان از لحن صمیمی و بی تکلف نویسنده- که در مواردی زیرکانه به لحن ادبی نزدیک می شود- به عنوان نقطه ی قوت و گیرایی داستان یاد نکرد. در ضمن این نکات که نمره ی قبولی داستان را در چشم و منظر خواننده فراهم می آورند، داستان خالی از زخم ها و ضعف های فنی و ساختاری و زیبا شناسانه نیست که شرحی از آن نقاط سقوط نثر در مذیل مطلب رقم خواهد خورد.
در نوبت یکان می توان از شخصیت پردازی ضعیف نویسنده درباره ی شخصیت های کم تعداد داستان یاد کرد که افراد داستان را در حد نام باقی گذاشته و حتی ثمین را از شخصیت ثانوی و به ذکر دقیق تر از نفس اماره اش می شود شناخت. در نوبت دوگان نقاط ضعف، یادکرد این مطلب چشم گیر است که حقیقت نمایی متن تا صحنه ی روایت ارتباط و سکس به همان سان نقطه ی قوت محسوب می گردد که بازسازی یک سکانس پورن معمولی در روایت شهوتی ناپاک و ظالم-مظلومانه نقطه ی ضعف. پس نویسنده در خلق سکسی ناپاک چنان کوشیده است که روایت را دچار و درگیر باور ناپذیری نموده است. البته استفاده نکردن از تعبیرات، تشبیهات، استعارات، اصطلاحات و کشف روابط منطقی تر و دقیق تر میان وقایع از شیرینی شربت متن کاهیده است. برای مثال استفاده از جملات خشکی مثل: "مثل آهنربا مرا جذب می کرد." درباره ی بوتیک کاملا" بازنمود این کم زینتی متن است.
در کل داستان کوتاه لذت گناه با هدف و به زحمت نگاشته شده است و از آن قبیل متونیست که گذشتن از آن ها به سادگی ممکن نیست. به امید آنکه خواننده ی متنی که گذشت نیز به نتایجی مشابه با آنچه بر نگارنده گذشت دست یابد بی آنکه تجربه ای تلخ کام شهد آلودش را زهر آگین نماید.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 1131
#205
Posted: 2 Dec 2014 15:32
ssoheyl
البته کلام شما متین و حسابیه، اما داستان نویسی با نویسندگی تفاوت داره و توی نوشتن داستان های سکسی، تابحال بجز دو یا سه نویسنده نداشتیم که نام نمی برم کسی ناراحت نشه!
افرادی که شروع به نوشتن میکنند، نباید مشابه کسانی بنویسند که سالهاست می نویسند. اگر این اتفاق محدث بشه تقلیده و سبک شخصی رو زیر سوال می بره.
البته باز هم میگم که منظور مطلب شما نسبت به مخاطب خاصی که دارید، کاملا" صحیحه و به نحوی هنر داستان نویسی توسط ایشون به سرگرمی برای اوقات فراغت تبدیل شده!
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 3650
#210
Posted: 9 Dec 2014 16:15
umid: والا هر کسی همچین توانایی نداره،موفق باشید
به نظر من نه تنها هر کسی بهتره بگیم هیچ کسی چنین توانایی را نداره
ایرانی باشه
یدونه باشه
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم