ارسالها: 2890
#492
Posted: 28 Dec 2014 00:13
realsex_mazyar: آروم باش، موهات خراب شد
آی من بزنمت مازیارررررر ... آی من بززززززززنمت ...

..........
مازیار بعد از بازگشت از شام ِ سوم 
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2792
#493
Posted: 28 Dec 2014 00:15
چارلی چقدر سشوار بسه دیگه
ویرایش شده توسط: realsex_mazyar
ارسالها: 2890
#494
Posted: 28 Dec 2014 00:17
realsex_mazyar: چارلی چقدر سشوار بسه دیگه
داداش ِ منو اذیت نکن ها مازیارررررر ...

خودش خوشتیپ ِ
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 1135
#497
Posted: 28 Dec 2014 00:19
realsex_mazyar: چارلی چقدر سشوار بسه دیگه
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 2890
#499
Posted: 28 Dec 2014 00:33
realsex_mazyar: ببین چطور داد زدی شکلم عوض شد
تا اونجوری سرت داد نزنم که آروم نمیشینی !

.............
مازیار تیپ و شالت منو کشتــــــــــه

... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود