انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 66 از 85:  « پیشین  1  ...  65  66  67  ...  84  85  پسین »

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد


مرد

 

اولین کون کردن و کون دادن من



این خاطره برمیگرده به یه سال پیش و کاملا واقعیه. وقتی بعد از مدتها رضا که دوست دوران راهنماییم بود همراه علی دوست صمیمیم اومد دمه خونمون تعجب کردم... تعارف کردم اومدن خونه..اون روزم کسی خونه نبود..باهم حرف زدیم و بعد علی رفت زودتر..منو رضا تنها شدیم...بعد یکم سعی کرد خودشو صمیمی کنه باهام و قرار شد فردا بریم سینما... همون شب موقع خواب بهم پیام داد که میشه یه چی ازت بخوام..منم گفتم باشه...اون گفت من خیلی دوس دارم یکیو بوس کنم اما کسیو ندارم میشه بذاری بوست کنم..منم خندیدم گفتم باشه و فکر کردم فقط یه بوسه...فرداش که رفتیم سینما وقتی تاریک شد گفت بذار بوست کنم...منم گفتم باشه...یهو دیدم لبشو گذاشت رو لبم ...شکه شدم و نذاشتم اینکارو بکنه اما اونقد خواهش کرد تا قبول کردم...تا اخر فیلم چندبار لب گرفتیم...واسه من که تازه به بلوغ رسیده بودم خیلی حسه خوبی بود...گذشت و رفتیم خونه هامون...

باز همون شب پیام داد که میشه فردا بیای باهام درس کار کنی تو خونمون...منم گفتم شاید ..فردا صبح دوباره پیام داد که میای...منم چون بیکار بودم رفتم..رفتم خونشون و در رو زدم اومد باز کرد و باهم رفتیم تو...خونه یکم تاریک بود..تعجب کردم...بعد باهم رفتیم تو اتاقش...دیدم رفت پای لپ تابش و گفت میخوای یه فیلم ببینیم و بعد درسو کار کنیم؟؟؟منم گفتم باشه...یهو دیدم یه فیلم گی گذاشت...منم تا حالا از این فیلما ندیده بودم...چیزی نگفتم و نشستیم دیدیم...رضاهم متوجه شد من خوشم اومده...بعد خودشو چسبوند بهم و رو پاهام خوابید...کیرم هی راست میشد و از زیر به سر رضا میخورد..اونم خندش گرفته بود...یهو دیدم پیرهن و شلوارشو دراورد بعد دست کرد تو شورتش و با کیرش ور رفت...گنده بود ...یدفعه دست زد به باسنم ...منم حسابی حشری شده بودم...گفت میخوای امتحان کنیم؟؟؟منم نفهمیدم چی میگم و قبول کردم...اروم لختم کرد...درضمن من سینه هام گوشتیه و باسنم یکم بزرگه ولی بدنم مانکنه ...بعد شرتشو دراورد و بغلم کرد...منو برد رو تختش دراز کشیدیم اول شروع کرد به لب گرفتن...بعد خودشو سفت چسبوند بهم . وقتی کیره داغش میخورد به کیرم دیوونه میشدم.دیگه طاقت نداشتم.بهم گفت دوس داری بخوریش.منم گفتم اره .خم شدم کیرشو بخورم خیلی سرش بزرگ بود و یکم خیس بود.کردم دهنم ...بلد نبودم چکار کنم...اون خودش میکرد دهنم و در میوورد..خیلی داغ بود من خوشم اومده بود.ده دقیقه خوردم کیرشو تااینکه ابش اومد.بعد یکم بغلم کرد و یهو دیدم کیرمو کرد دهنش خیلی حرفه ای بود حسلبی ساک میزد منم دیگه کنترلمو نداشتم و قتی یکم مونده بود ارضا شم دیگه ساک نزد رفت روغن اورد زد به کیرش بعد گفت به پشت بخواب منم فکر کردم مثه تو فیلما میکنه تو کونمو منم خیلی حال میکنم اما وقتی سرشو خواست بکنه تو کونم اشکم دراومد نذاشتم ادامه بده...بعد رضا کلی خواهش کرد و بدنمو ماساژ داد میگفت دردش سریع میره و بعدش حال میکنی.نمیخواستم قبول کنم اما شدت حشر دیوونم کرده بود.بالاخره اجازه دادم کرد تو یکم بالا پایین کرد یکم بعد دردش کمتر شد.دیگه داشتم حال میکردم .سینه هامو میخورد با کیرم ور میرفت. دیوونه شدم بعد از یه ربع تقریبا ابش ریخت تو کونم اما نگفت و ادامه داد نیم ساعت داشت تلمبه میزد دیگه جون نداشتم...حشرم حسابی زده بود بالا تااینکه کیرشو دراورد و بعد کیرمو کرد دهنش و یکم ساک زد بعد ابم سریع ریخت تو دهنش .منم حسابی حال کرده بودم.بعدش یکم باهم خوابیدیم و خواستم که برم گفت تو نمیخوای بکنی..؟؟منم تعجب کردم یهو یاده اون فیلم افتادمو قبول کرد..گفت دراز بکش من میشینم رو کیرت.اینجوری خیلی حال میکنی.وای هنوزم فکرش رو که میکنم دیوونه میشم..بعد هفت هشت دقیقه ابم اومد و خیلی حال کردم. ولی هنوزم که هنوزه دلم میخواد بازم تجربه کنم.

نوشته: یه دیوونه
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
من و داداش دوس دخترم

سلام دوستان من داریوشم 23سالمه خوشتیپم. یه دوست دختر داشتم بنام مریم چند سال باهم بودیم به داداش داشت که محمد بود اسمش 16سالش بود و از رابطه ما باخبر بود چون قصد ازدواج داشتیم مریم خیلی ناز و خشکل بود داداششم سفیدو خشکل.
یه روز من خونه عمم بودم کلبد داده بودن شب اونجا بخوابم مریم زنگ زد که کجایی گفتم کمدم خونه عمم شب اینجا باشم کسی خونشون نیست . محمدم که کنار دستش بود شنید گوشی رو گرفتو گفت اگه قلیون داری منم بیام گفتم ندارم ولی اگه میتونی یکی جور کن بیار و بیا . خلاصه قلبونو جور کرد منم ادرسو دادم یه ساعت بعد پیداش شد تاما قلیونو چاقیدیم مامانش زنگید کن محمد کجایی هرجارفتی وقت خواب باید برگردی ولی محمد که دوس داش بمونه با التماس رصایت مامانشو گرفت. قلیونو چاقیدیم و داشتیم میکشیدیم وحرف میزدیم محمدم سرش تو گوشیش بود دیدم یه فیلم سکسی نشونم دادو هی از سکس حرف میزد . پاشد گفت شلوار جینم اذیتم میکنه درارمش گفتم بگردم واست زیرشلواری پیداکنم. گفت نه شلوارک دارم . رفت اونور اطاق شلوارشودرورد و امد با شلوارکو رکابی داراز کشید وباز سر کرد تو گوشی . با از سکس و کردنو اینکه چطور شکوفه دوس دخترشو میکنه حرف میزد . فهمیدم کیرش راست شده ولی بخدا اصلا تو فکر سکس نبودم چون مریم همه جوره تامینم میکرد. یه دفه بهم گفت راست کردی داریوش گفتم نه چطور . گفت دروغ نگو گفتم نه من تا به کیرم دست نزنن یا برام ساک نزنن راست نمیشه .گفت میشه ببینم گفتم نه . گفت مال من از مال تو بزرگتره گفتم امکان نداره گفتم الان که خوابه ولی راست شه حتما دو برابر کیره توه. گفت خو راستش کن تاببینمش گفتم اینجوری راست نمیشه. گفت بزار ببیننم گفتم نه. گفت اصلا بزار برات راستش کنم البته به شوخی منم گفتم راست نمیشه . دیگه گیر داده بود ول کن هم نبود یه دفه گفت ساک میزنم راست شه. گفتم بیخیال . گفت خودم درش بیارم نگاش کنم .دیدم ولکن نیست گفتم باشه .من دراز کشیده بودم امدکش شلوارکمو باشورتم کشید کیرم افتاد بیرون یکی دو روزم بود اصلاح کرده بودم سفیدو نیمه راست بود تا دید گفت بزرگه بدک نی . منم به شوخی گفتم مرده وحرفش ساک بزن خندید گفت میخوای مال منو ببینی گفتن درار بینم زودی کشید پایین یه کیر سفیدو باریک که خیلیم مو داشت با موهای خرمایی افتاد بیرون سیخ سیخ بود ولی باریک گفتم کیرت نصف مال منم نی با دست کیرمو گرفت یه چندبار بالا پایین کرد و شبکه ماهواررو به من گفت بزنم یه کاناله سکسی یا لختی منم زدم . حسابی شهوتی بود گفت میخوام یه جلق بزنم . بعد موند یه لحطه مکث کرد وگفت من واسه تو جلق میزنم توم برا من گفتم من نمیزنم ولی اگه بزاری بزارم لا پات برات میزنم . گفت نه خودم میزنم رفت جلو تی وی دراز کشید و شلوارکو شورتشو کشید پایین کوپولاش امد بیرون مو داشت ولی سفید وبزرگ بود کونش داشت با دست خشک کیرشو می مالید منم رفتم کنارش دراز کشیدم رفتم جفتش به کیرم نگاه کرد و با دست گرفتش داشت میمالید منم دستی به کیرش کشیدمو بعد چند دقیقه اروم با دست محمدم غلت دادم تا به پهلو شد رفتم پشتش کیرشو تو دستم گرفتم و مالیدم شلوارخودمم دادم پایین وکیرمو گذاشتم لا پاش دیدم دوس داره بقلش کردم گفتم محمد لاپا بکنمت به خنده گفت میخوای بکنیم گفتم لاپا حرفی نزد منم توف انداختم سرکیرمو برق وخواموش کردمو امدم پشتش ولی نمیدونم چرا تمام تنم میلرزید بقلش کردمو کردم لاپاش مو داشت زبر بود اما روناش عین مریم بود کم کم تف زدمو کیرنو گذاشتم دره سوراخ کونش واسم عجیب بود با یه فشار سرش رفت تو اصلانم حرفی نزد فک کنم خیلی داده بود گفتم ممد میشه پاهاتو بزارم رو شونم دیدم خودش غلت خوردو پاهاشو داد بالا منم شلوارکشوباشورتشو کندم پرت دادم اونورو وفتن رکابیتم درار خودمم لخت شدم تو انداختم سر کیرمو فشار دادم تو باز تا نصفه رفت دستمم تفی کردمو کیرشو مالیدم بدنش سفید بود عین دخترا صورتشم هنوز ریش در نیورده بود دیدن حالش عادیه فشاردادم تا تخمام چسبیدن به کونش اروم میکردم تو کونش اونم چشاشو بسته بود چند دقیقه بعد گفتم محمد یه کم ساک میزنی ‌.حرفی نزد دروردم گفت کسیفه بشورش دوییدم تو حموم شستم وامدم دراز کشیدم امد اروم سرشو گذاشت تو دهنش و اروم اروم خوردش تا نصفش میخورد قشنگم میخورد معلوم بود بار اولش نبود دیدم بخواد بخوره ابم میاد گفتم بسه روشکم بخواب افتام روش بدنش داغ بود خوشم امد اینبار تا ته کردم گفت داریوش اروم بکن دردم مباد اروم اروم کردم تا داشت ابم میامد گفتم توش بریزم گفت بریز همشو ریختم توش گفت پاشو براو جلق بزن بز ن به پهلو پشتش خوابیدم وبراش جلق زدم کیرمم کشیدم بیرون با نور صحفه گوشی نگا سوراخش کونش کرده لحطه اب که کشیدم بیرون اروم گوزید و ابم ازکونش چکید بیرون خندم گرفت واسش جلق زدم ابش ریخت تو دستم خیلیم کم بود رفتیم شستیمو امدیم تو بقلم خوابید. راست بود داستانم حالا بدید فحشارو من اماده شنیدنم . هرکیم فحش بده به مامانش داده

نوشته: داریوش
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
آقای مدیر مدرسه

سلام اسم من رهام هست 20 سالمه یه پسر بسیار بسیار خوشگل و نازم اینو همه بهم میگن 65 کیلوام و قدم 170 سانت است تو هلند زندگی میکنم یعنی خونوادگی تو هلندیم 2 ساله که اومدیم اینجا. تو ایران (تهران) که بودم هر کجا که میرفتم مغازه یا سوپر مارکت یا خیابون مردها و پسرها و دخترها به من زل میزدن. خیلی لذت میبردم که پسرها به ویژه مردهای سن بالا چشم هاشونو به من میدوختن آخ خیلی لذت میبردم چون بدم نمیومد نظرشون به من جلب بشه. من تو ایران و هم اینجا یه شلوار جین میپوشم که جذب جذبه و با یه تی شرت تنگ و جذب. من چون به فرم اندامم اهمیت میدم از 14 15 سالگی ورزش میکنم به ویژه ورزشایی برای خوش فرم شدن ران و باسن. که این ورزش ها که یکیش حرکت squat بدون وزنه است باعث شده باسن من خیلی قمبل و سفت بشه و کمرمم چال بشه حتا وقتی که مستقیم وایمیسم قمبل بودن باسنم که چال بودن کمرم اون رو صدبرابر محرک تر میکنه از روی شلوار جین تنگم معلوم است و باعث شده که به دردسر بیفتم ولی این دردسر به لذتش میرزه. بدنمم بی مو است ژنتیکی این طوریم. تو دبیرستون خیلی مشکل داشتم. از بچه ها میترسیدم که مبادا به من نظر داشته باشن و بخوان بزور تو دسشویی مدرسه بهم تجاوز کنن. ولی مدیر مدرسه مون خیلی هوامو داشت که بچه های مدرسه اذیتم نکنن. به من میگفت زنگای تفریح بیا بشین تو اتاق من تا از اذیت بچه ها به دور باشی البته چون من خیلی خوشگل و نازم و هرکسی من رو میبینه یه فکرایی میکنه مخصوصا با اون شلوار جین جذب و کمر چال و باسن قمبلم برا همین مدیر در اتاق رو باز میذاشت تا کسی فکر بد نکنه

یه روز که خوشگل کرده بودم با شلوار جین و تی شرت جذب رفتم مدرسه. بعد از اینکه مدرسه تموم شد(دبیرستان) میخواستم برم خونه که مدیر به من گفت کارت دارم به من گفت برو تو حیاط بشین تا بیام و من رو در مدرسه نگه داشت تا اینکه همه رفتن بعد اومد طرفم و من رو با خود برد تو ماشینش و بعد گفت بشین تا با هم یجایی بریم من هم ترسیدم و میخواستم در رو باز کنم و برم که یهو دستمو گرفت و گفت ببین پسر جون اگه بخای بری آبرو برات تو مدرسه نمیذارم از مدرسه اخراجت میکنم و ... من هم ترسیدم گفتم با من چیکار دارین بی مقدمه بمن گفت من ازت خوشم میاد خیلی پسر خوششگل و نازی هستی اون کون قمبلت از روی شلوار جینت من رو دیوونه کرده تا حدی که هنگام سکس با زنم فقط به تو و کون قمبلت و شلوار جینت فکر میکنم که دارم تو رو میمالم بعد گفت باید با من بیای وگرنه ... من هم خواستم فرار کنم یاد حرفاش افتادم نتونستم گفتم باشه البته دروغ نگم خودمم بدم نمیومد یه مرد سن بالا عاشقم بشه و بدنمو بماله ازم لب بگیره. مدیر مدرسم 50 سالش بود. خلاصه با هم رفتیم. اون لحظات بهترین دوران زندگی من بود. داشتم از شدت خوشحالی منفجر میشدم که تونستم یه مرد رو عاشق خودم کنم. تو راه با حالت ناز و ادا بهش گفتم شما از من خوشتون اومده گفت آره عزیزم تو آینه جمال خداوندی تو ناز تر از گلی من دیوونه وار عاشق تو ام وقتی به یاد اون کون قمبلت از روی شلوار جینت میفتم از خود بیخود میشم تا حدی که اصلا زنم جلوی چشام نمیاد من قند تو دلم آب میشد وقتی که اون حرفا رو میزد.
خلاصه رفتیم به محله قیطریه رسیدیم جلوی یه خونه پارک کرد خونه نسبتا اعیونی بود.بعد رفتیم تو به محض اینکه درو بست مثل اینکه از زندان فرار کرده باشه با حالت ولع دستمو گرفت و من رو چسبوند به دیوار به طوری که صورتم رو به دیوار بود و باسن قمبل و آتیشیم که دراون لحظه حرارتشو میشد از روی شلوارجینم حس کرد رو به طرف مدیربود و به مدیر لبخند میزد و میگفت بیا منو بمال خلاصه خودشو چسبوند به باسن قمبلم به طوری که کیرش رو از روی شلوار رو باسنم حس میکردم بعد دائم از رو شلوار کیرش رو رو باسنم فشار میداد و در همون لحظه شروع کرد ازم لب گرفت مثل دیوونه ها لبامو گاز میگرفت ولی خیلی با ولع لبامو مک ویزد و میخورد و میگفت لبای تو هزارهزاربار از لبای زنم خوشمزه تره لبای یه پسر نوجوون خوشگل و ناز 17 ساله ای مثل تو شیرین تر از عسل و شیرین ترازهرچه هست تو این عالمه فکر میکنم 30 دقیقه فقط از رو شلوار جینم با کیرش باسنمو مالید و لبامو مکید البته در حین این کار با دستاش کمر و باسنمم رو میمالید و میگفت جووون چه کونی چه کمری چه لبی وااااای خلاصه من اون لحظه کلی حال کردم و لحظات بی نظیری تو زندگیم بود بعد لباساشو درآورد من هم که تو آسمونا بودم نفهمیدم چطور لباسام درومد و وقتی چشش به کمر چال و باسن قمبلم و کیرخوشگلم افتاد دستشو گذاشت رو گودی کمرم و از بالا بین استخون های دو کتفم تا ابتدای چاک باسنم دستشو کشید کثافت خیلی ماهرونه این کارو انجام میداد انگار میدونست چکار کنه که بهم حال اساسی بده (بیشتر لذت سکس همین معاشقه های قبل از اونه که جناب مدیرخوب از عهدش برومد و با مالوندناش من رو به عرش اعلا برد) گفت وااای جووونم چه کمر 17 ساله ای (سوم دبیرستان بودم) چه داغه چه سفیده ای جووون چه گوده بعد دستشو آورد پایین تر رو باسنم انگشت سبابه ش رو کرد تو چاک باسنم و از بالا تا پایین کشید و با انگشتهای دیگش باسنمو مالید و گفت وااای جوووونم ای جوووونم چه باسن 17 ساله قمبل و سفتی چه داغه چه آتیشی منم در این لحظات نمیدونم تو آسمون چندم سیر میکردم (باسن من سفت و سفید و سوراخ باسنم بی مو است) میگفت چه باسن کره ای وای چه بویی میده اینو که گفت من دیگه داشتم اشک شوق میریختم و مست مست بودم. وقتی انگشت سبابش میرسید به سوراخم اول نوک انگشتشو دور تا دور سوراخم میکشید بعد یواش یواش تا ته فرو میکرد تو سوراخم وقتی که سر انگشت سبابش به ته سوراخم میرسید یه لذت وصف نشدنی تمام وجودم رو فرا میگرفت (تقریبا به فاصله طول انگشت سبابه داخل سوراخ مقعد مرد یه غده ای وجود داره که تماس انگشت به آن موادی ترشح میکنه که برای مردها خیلی لذت داره) بعد انگشتشو در میاورد و زبونشو دور سوراخم میچرخوند و با زبانش از پایین تا بالای باسنمو چه چپ چه راست لیس میزد بعد دستشو آورد رو کیرم گفت واااای چه کیری چه سفیده چه داغه چه شقه چه خوشگله بعد تمام کیرمو بادست گرفت و مالوند و همه رو یکجا کرد تو دهنش و حسابی لیس زد بعد از اتمام کار به من گفت بشین رو مبل و رفت آشپزخونه با خودش یه ویسکی با دوتا گیلاس آورد پدرسوخته این کاره بود بعد تو دبیرستون میومد زیارت عاشورا و نوحه میخوند و سر صف جانماز آب میکشید خلاصه از اون شراب که خودش میگفت شراب ناب فرانسوی بود تو دوتا گیلاس ها یکم ریخت و من و اون رفتیم بالا(در این لحظه من از شدت حشری بودن بدنم مثل بید میلزید خلاصه رفته بودم رو ویبره البته اونم این طوری بود) بعد چند دقیقه که مست مست شدیم من رو گرفت و از جلو یعنی صورت خوابوند رو زمین به طوری که صورتم رو زمین بود و باسن قمبلم به سمت بالا و به سمت اون بود. بعد آروم آروم روم دراز کشید و کیرشو گذاشت لای چاک باسنم و چند دقیقه در همین حالت موند من داغی کیرش رو لای چاک باسنم حس میکردم بعد یکم کیرشو تکون داد تا لای چاک تنگ باسن قمبل و سفتم جا باز کنه و در تمام این مدت با بدنم ور میرفت و منو میمالوند وبعد بلند شد و با دستاش لای چاک باسنمو باز کرد و گفت به حالت داگی یعنی مثل حیوانات رو دو کف دست و زانوهام وایسم من هم همین کارو کردم و بعد از نوازش باسن و رانم به من گفت که با دخول مشکلی ندارم من که حشری حشری بودم گفتم نه فقط میترسم درد داشته باشه گفت باشه من تا ختنه گاه میرم تو بعد از اون هرجا درد داشتی بگو بعد همین کارو کرد و آروم آروم سر کیرش رو کرد تو سوراخم من داشتم دیوونه میشدم بعد از چند بار تکرار و دراوردن و داخل کردن موفق شد بدون اینکه زیاد دردم بیاد کیرش رو تا ته بکنه تو باسنم و من رو از فرش خونش به عرش ببره البته من چند بار جیغ کشیدم ولی اون میگفت هیچی نیست عزیزم جیغ نکش آروم باش گلم عزیزم بعد شروع کرد آروم آروم تلمبه زدن تا اینکه سرعت و برد بالا و حسابی من رو شارژ کرد بعد از اتمام کارکیرشو خیلی آروم از سوراخم درآورد و آبشو رو کمرم خالی کرد و بعد منو خوابوند و حسابی با خوابیدن روم حال کرد و دائم با دستاش بدنمو میمالوند و به من میگفت هر وقت آبت اومد بهم بگو من هم با حالت عشوه میگفتم باشه عزیزم بعد 1 یا 2 دقیقه احساس کردم آبم داره میاد بهش گفتم و اون سریع از روم بلند شد و کیر داغ و شق شدمو تا ته گذاشت تو دهانش و تمام آبم تو دهانش خالی شد به من گفت من عاشق آب پسرای نوجوون به ویژه پسرای کم سن سال و خوششگل و نازی مثل توام آب تو داروی هر دردی است و شیرینتر از عسله بعد میگفت من اگه یه پسر خیلی خوششگل و ناز و کم سن و سال و بی مویی مثل تو پیدا کنم حاضرم تمام بدنشو با زبانم لیس بزنم و حتی آبشو بخورم و این کارو هم کرد آبمو خورد و تمام بدنمو از صورت و پیشونی و گونه و لب و گردن و گلو و شونه و سینه و نوک سینه و ناف و دستو و شکم و کتف و کمر و باسن و کیر و همه رو خورد و لیس زد مخصوصا لبام و گردنم و کمرم و باسنم و کیرم بعد از تخلیه ی کمرم یه نگاهی به کیر شق شدم انداخت و گفت چه کیر سفید و داغی چه کیر بی مو و جوان و خوشگلی ولی کیر خودش پر مو سیاه و زشت بود خلاصه رفت آشپزخونه یکم عسل آورد و زد به کیرش و گفت بیا کیرمو تمیز کن من هم با ولع رفتم کیرشو تمام و کمال گذاشتم تو دهانم و با زبانم پاک کردم لامصب نمیدونم چی بود برای بار دوم آبش اومد ولی خب آدم با ملاحظه ای بود و وقتی که دید من نسبت به خوردن آبش اکراه دارم آبشو توی دهنم خالی نکرد و خالی کرد رو سینه هام و به خصوص رو گلوم و نوک سینه هام و بعد با دستمال پاکش کرد ولی اون خیلی آبمو دوست داشت خلاصه بعد اومد لبامو مک زد و عسل باقی مونده رو لبامو پاک کرد و در این لحظه با انگشت سبابش با سوراخ باسنم بازی میکرد و با دست دیگش کمرچال و باسن قمبلم رو میمالوند و هی نفس نفس میزد و من هم آه و اوه میکردم. در تمام این مدت هر کاری خواست با من کرد و هر لذتی خواست ازم برد بعد از اتمام کار ازم تشکر کرد که قبول کردم اومدم و من بهش گفتم من چطور بودم خوشت اومد؟ چون برام خیلی مهم بود که ببینم یه مرد سن بالا که عاشقم شده نظرش راجع به من چیه به من گفت لذتی که من امروز از تو بردم تا حالا در این 25 سال زندگیم از زنم نبردم تو خیلی برتر و بالاتر از زنها هستی هیچ زنی نمیتونست این طور که تو منو ارضا کردی منو ارضا کنه. بعد بهش گفتم راستی شما چرا خونه تنهایین زنتون نیست؟ گفت زنم میره سره کار دخترمم ازدواج کرده رفته. بعد شرتمو که از این شرت تنگ استرچ ها ست با مارک ورساچ خودش پام کرد و شلوار جین تنگ منو برداشت و اونم پام کرد به محض اینکه شلوارمو پام کرد و کمربندمو بست دوباره قمبل بودن باسنم از زیر شلوار جین تنگم نظرشو جلب کرد من ایستاده بودم و اون کنارسمت چپم زانو زد و از بغل به باسن و کمرم نگاه کرد و گفت واای فتبارک الله احسن الخالقین چه کمر و باسنی داری انگار ماهرانه فقط برای کام جویی و لذت بردن من و باب میل من خراطی شده وااای چه کمر گود و چه باسن قمبلی داری از شندیدن این حرف خیلی لذت بردم بعد کثافت دستشو آروم و ماهرانه کشید رو کمرو و باسنم و گفت واای چه باسن قمبلی داری چقدر داغه بعد لباشو آورد جلو چسبوند رو باسن قمبلم و از رو شلوار جین تنگم یه ماچ کرد و بعد میخواست که تی شرت تنگمو تنم کنه که چشمش افتاد به نوک سینه هام بعد لباشو دور نوک سینه هام غنچه کرد و مثل کودکی که سینه مامانشو مک میزنه نوک سینه هامو مک میزد و میگفت این سینه های کوچک و داغ 17 سالت و این نوک کوچیکش برام از نوک سینه های زنم لذت بخش تره خلاصه بعد تیشرتمو تنم کرد و آخرسر یه بوسه ی حسابی از لبم کرد و حسابی لبامو مکید و بعد با هم از خانه خارج شدیم و رفتیم سوار ماشین شدیم و من رو برد به در خونه رسوند و من هم یه بهونه ای برا دیر کردنم آوردم و با خاطره ی خوش اون روز تا الان زندگی میکنم هرچند که در طول تحصیلم در مدرسه چندین بار بازم آقای مدیر از من تو خونش کام جویی کرد و حتی به من گفت باید پیش دانشگاهی هم بیای اینجا ومن خودم تو شهریه مدرست تخفیف تپلی بهت میدم خلاصه من هم چون احساس میکردم عاشق آقای مدیر شدم و دیگه به سختی میتونستم یه مرد سن بالایی مثل آقای مدیرروعاشق خودم کنم قبول کردم و کار به جایی کشید که هر وقت اشاره میکرد خودمو در اختیارش میذاشتم تا هرطور که خواست ازم کام جویی کنه چون لذت میبردم.

نوشته: پسر ناز تر از گل
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
سلام سهیل هستم ۴۷ سالمه
میخواک براتون آخرین کونی رو که دادم تعریف کنم. چند روز بود که اس میدادم به کیا که بیادش . آخرین بار روز ۵ شنبه بود که جواب داد اامروز نمیتونم و هفته دیگه میام. گذشت و رفتم بودم مکان داشتم فیلم میدیدم و حسابی هوس دادن کرده بودم اس دادم بهش میای گفت الان گفتم اره بیام دنبالت گفت نه چون باید جایی باشم تا تو بیای و برگردیم طول میکشه خودم میام. منم رفتم خودم حسابی شستم و تخلیه کردم و کونو و کیرمو حسابی صاف و آماده کردم . کیا اومد و رفت اول دسشویی و خودشو تخلیه کنه بعدش رفتیم تو اتاق من شروع کردم ساک زدن و ۶۹ شدیم . بهش گفتم که میخوام امروز فقط بکنی منو از دادنت خبری نیست . اونم قبول کرد کاندوم کشیدیم رو کیرامون و اومد پشت و یه کم کیرشو با کرمی که دادم بهش چرب کرد و کم کم کردش تو کونم آخ چه حالی میداد . کیره کجش و میکشید بیرون دوباره تا ته میزد توش. بهش گفتم بخواب و خودم نشستم رو کیرش اسب سواری کردن بی حسی کاندوم اثر کرده بود و کیرش داشت شل میشد بهش گفتم بیا رو . من به پشت خوابیدم و پاهامو دادم بالا گذاشت تو کونم و شروع کرد به گائیدن . خیلی حال میکردم بهش گفتم بزار تو کونم فشار بده جانننن اونم تند تر میکرد منو . تا گفت که نزدیک شده منم گفتم صبرکن میخوام دمر بخابم وقتی میکنی زیر کیرت باشم یه بالش هم گذاشتم زیر شکمم خوابید رو من و کیرشو راحت کرد تو کونه گشادم. منم خودمو می مالوندم همزمان باهم آبمون اومد داشتم داد میزدم از لذت خیلی حال داد.
     
  
مرد

 
سلام به همه دوستان میخام داستان اولین سکس هاردو واستون تعریف کنم
من الان ۲۶ سال دارم اون موقع ۲۲ ساله بودم حدودا که تو یاهو مسنجر با یک پسر گرگانی که تو تهران دانشجو بود و با یکی دیگه از دوستاش خونه داشت آشنا شدم . پسر قد بلند و لاغر اندام که دکتری ژنتیک میخوند خلاصه روز اول قرار گٔزاشتیم و همو تو انقلاب دیدیم اولش کلی استرس داشتم با هم صحبت کردیم و با هم رفتیم خونش . اینو بگم که اون دوستش نمیدونست این پسره فرهاد که من باهاش آشنا شدم گی ه . اولش با کلی استرس شروع به صحبت کردیم روز اول در حد دستمالی و اینا تموم شد من رفتم خونم اما از اینکه با فرهاد آشنا شده بود خوشحال بودم ...
     
  
مرد

 
سلام به همه دوستان
من اسمم مهرداد الان 25 سالمه این داستان من بر می گرده به پنج سال قبل زمانی که دانشگاه ازاد خارج از شهر خودم قبول شدم .
بعداز اعلام نتایج وثبت نام چون واحد اموزشی خوابگاه به اقایون نمی داد مجبور شدم برم خونه اجاره کنم وقتی رفتم بنگاه املاک متوجه شدم خونه دانشجویی رو به صورت شراکتی میشه با چند نفر اجاره کرد خیلی خوشحال شدم که اینجوری میشه تو هزینه ها هم کمی صرفه جویی کرد چندتا اپارتمان بنگاه نشون داد ولی خیلی باب میلم نبود تا این که 3 روز بعد بنگاهی تماس گرفت و یک اپارتمان نقلی جمع و جور معرفی کرد و گفت اینجارو مالک فقط به دونفر بیشتر اجاره نمی ده رفتم دیدم وتقریبا اوکی بود نفر دوم هم اومده بود و برای اولین بار همخونه ایم رو می دیدم اسمش سعید بود مدیریت می خوند و سال دومی بود قبل از اینکه قرار داد بنویسیم یکمی با سعید صحبت کردم تا هم بیشتر اشنا بشیم هم شرایط رو با هم توافق کنیم که خیلی زود به نتیجه رسیدیمو قرارداد هم امضا کردیم و هر کدوم سهم خودمون رو پرداختیم و کلید رو از مالک گرفتیم و.....
دیگه هرکدوم قرار شد یک گوشه از کارو بگیریم و خونه رو تجهیز کنیم بعد دوهفته تقریبا خونه اماده سکونت بود کمی اسباب و... اینا بردیم و خونه رو مرتب و محیا کردیم و تو همین مدت با هم کلی هم دوست شده بودیم
دیگه چند روز قبل از شروع ترم مستقر شدیم و با اغاز کلاس ها معمولا از صبح تا بعد از ظهر کلاس و دانشگاه شب ها هم خونه پخت و پزو قلیون و... همه چیز بود غیر درس سعید چون سال دومی بود خیلی واسم کمک بود و راهنمایی میکرد یکی دوماه که از سال گذشت تقریبا با هم راحت بودیم بگو بخند شوخی و... سعید بچه خیلی راحتی بود شب ها تا دیر وقت پای لپ تاپش یا فیلم و موزیک میدید یا با موبایلش در حال اس بازی با دوست دخترش معمولا شبهایی که اس بازی می کرد می رفت زیر پتو دمرو دراز میکشید یجورایی معلوم بود که داره سکسی حال میکنه و داغ کرده ولی به روم نمی اوردم تا اینکه بهش گفتم سعید نمیشه یکی از دخترا واسه من هم ردیف کنی چون من با کسی نبودم هر چی هم تلاش میکردم کسی رو که پایه باشه پیدا نمی کردم سعید معمولا در جواب من می خندید و می گفت مثل اینکه فشار بهت اومده ها زده بالا مهرداد کوچیکه و هی می خندید می گفت داداش برو یک دست جق بزن از سرت میوفته من هم کلی بهش بد و بیراه میگفتم و می خندیدم .یک مدتی بود خیلی داغ شده بودم حتی جق هم میزدم چند ساعت بعدش باز حرارت همه تنمو می گرفت چند تایی فیلم سوپر داشتم اینقد که اونارو دیده بودم واسم تکراری شده بود و هیجانی نداشت . یروز به سعید گفتم فیلم سوپر ترو تمییزداری با خندهگفت ای جونم مهرداد حشرت زده بالا و... با خنده گفت دارم شب میام میدم بهت الان دیرم شده باید برم به کلاس برسم خلاصه رفت و من هم دوساعت بعد کلاس داشتم تا بعد از ظهر که اومدم دیدم سعید اومده داره با تلفن حرف میزنه اروم به من اشاره کرد هیس و حرف نزن دیدم داره با دوست دخترش حرف میزنه وحسابی هم سکسی حرفا من که داشتم حرفای سعید رو گوشش میکردمو لباس هامو عوض میکردم دوباره داغ شدم و کمی هم راست کرده بودم خیلی دوست داشتم جای سعید بودم همش داشت با این دختر سکسی حرف میزدو حال میکرد یدفه نگاهم افتاد به سعید دیدم حسابی سیخ کرده و جلوی شلوار گرمکنش مثل خیمه باد کرده با اشاره بهش گفتم چه خبره و... هی اشاره میکرد بی خیال اروم لبخند میزد خلاصه تلفنش انگار نصفه کاره تموم شد و دیگه نتونستن حرف بزنن بهش گفتم سعید چه خبره داره شلوارت جر می خوره همین طوری که اینو گفتم از رو شلوار کیرشو گرفتم خودشو کشید عقب و با خنده گفت دست به مهره حرکت حساب میشه تا اون لحظه منی دونستم یک همچین کیر بزرگی داره یک لحظه هنگ کرده بودم که دیدم سعید هم دست گذاشت رو خشتک شلوار من و گفت تو که حالت بد تر ازمنه مهرداد جون یهو پریدمو گفتم اره بابا خیلی حشرم و....
سعید گفت پس صبح فیلم می خواستی که حتما یک حالی بهش بدی گفتم چی کار کنم خوب .نه که خودت حال نمی دی بهش گفت اره من هم حال میدم مگه چیه گفتم سعید یچیز بپرسم راسشو میگی گفت اره بگو با کلی استرس بهش گفتم ناراحت نشیا اینو می پرسم گفت بگو ازش پرسیدم اخرین بار کی سکس کردی با خنده گفت زمان تیر کمون شاه ولی 3 یا 4 روز پیش یک دست جق توپ زدم اینو گفت با صدای بلند خندید گفت خودت چی مهرداد جون من هم دیگه دیدم سعید رک و راست میگه بهش گفتم دیشب قبل از خواب جق زدم یهو گفت ای لاشی فهمیدم به روت نیاوردم گفتم دیگه نزاشت حرف بزنم برگشت گفت صدای اخ و اوخ کردنت از تو دستشویی تا ده تا خونه اونورتر میرفت این رو گفت و باز هم اون خنده های بلندو با حالش حالا من که داغ دارم دیوونه میشم با حرفای سعید از فکر کیرش هم نمیتونم بیام بیرون همش دلم میخواست کیر سعید رو ببینم پیش خودم گفتم هر جور شده امشب باید کیر سعید رو لخت کنم دیگه برنامه شامو ردیف کردیم و در حین کارها من هی شوخی و سعی می کردم شوخی ها ی دستی چند باری هم موفق شدم سعید هم به تلافی یا انگشت میکرد یا دست مینداخت سمت کیرو خایه من خیلی حال میکردم شامو که خوردیم سرس رفتم لپ تاپمو اوردم و گفتم سعید این سوپر هایی که گفت رو می دی ببینم سعید گفتش عوضی دیشب زدی بس نیست گفتم داداش بده دیگه حالا شاید نزدم گفتش فیلمایی که من دارم ببینی عمرا بتونی خودتو نگه داری دیگه هی اسرار از من که بده و... سعید گفت رو هارد دارم با بلوتوث خیلی طول میکشه کابل هم ندارم که با کابل بریزم واست گفت دی وی دی بده رایت کنم که گفتم ندارم گفتم بابا بده تو لپ تاپ خودت ببینم دیدم من ومن میکنه و میگه اخه خیلی خودم باید بهت بگم چی به چیه و.. گفتم خوب اصلا خودت پلی کن با هم ببینیم گفت ایول رفت لپ تابشو گذاشت روی میزو چندتا فیلم رو سلکشن کردو گفت بیا ببینیم با فاصله کم از لپ تاپ نشستیمو شروع شد من که همون اول فیلم با لب بازی و سینه خوری سیخ سیخ کردم سعید هم تقریبا مثل من بود ولی کمتر من اروم دراز کشیدمو دستمو گذاشتم زیر سرم و با تماشای فیلم هی میگفتم جووون اخخخ و.... طوری دراز کشیده بودم که سیخ شدن کیرم معلوم بشه سعید که دید من اینجوری راحت دراز کشیدم گفت خوب داری حال میکنیا و اون هم دراز کشیدو اروم یک دستی زد به سر کیرم گفت نترکه من هم گفتم جووون چه حال داد سعید هم معلوم بود کاملا تحریک شده گفتم واسه تو در چه حاله و همزمان دستمو بردم سمت کیرش خیلی اروم زدم روش گفتم اوه اوه تو که وضع از من خرابتره سعید هم گفت اره حشرررری شدم خفن گفتم بنداز بیرون خفه نشه خودمم دیگه از روی شلوار حسابی جلو سعید کیرمو میمالیدم حسابی هم حال میکردم گفتم سعید جون اگه تو دربیاری من هم درمیارم راحت باشیم جلو هم خیلی حال میده می خوام پای فیلم ارضا بشم اگه ناراحت نشی گفتش تو راحت باش من هم اروم پاشدم شلوارو شورت و تیشرتمو دراوردم ولخت لخت وایسادم جلوش گفتم سعید من با تو راحتم تو هم بیا راحت باش برگشت گفت ای جون عجب بدن نازی داری چه کونی به به مهرداد جون من راحت بشم بعدش ناراحت میشیا من نمی تونم ازین کون بگذرم و...و خندیدن های سعید من رفتم دراز کشیدم و اون هم شروع کرد به لخت شدن وای چی میدیدم سعید هیکل خوبی داشت بر عکس من قد بلند و کشیده بدن سبزه و تقریبا عضلانی باورم نمیشد دارم کیر سیخ شدشو میبینم خیلی دراز شاید 17 سانتی میشد ولی خیلی کلفت نبود حالت کیرش مثل موشک بود از پایین کلفت بو به سر که میرسید نازک تر شده بود یکمی هم دورش پشم داشت بر عکس من که با 13 سانت خیلی کیرم معمولی بود واسه سعید انگار خیلی خاص بود .اومد کنارم دراز کشید دیگه همه حواسم به سعید بود اصلن متوجه فیلم نبودم خیلی هیجان داشتم گفتم اوه اوه این چیه دیگه عجب کیر گنده ای داری اونم میگفت واسه تو هم خوبه کپل کیرت اروم کیرشو گرفتم بر عکس دفعات قبل ممانعتی نکرد گفت عجب دستایی داریی جوون گفت بمال بمال من هم که دیگه تو فضا بودم شروع کردم مالیدن کیرش خودشو هی به من نزدیک تر میکرد طوری که گرمای بدنش و گرمی نفس هاش رو روی خودم حس میکردم .داشت بدنمو هم زمان میمالید چشماشو بسته بود معلوم بود تو فضا رفته یهو دستشو برد سمت کونم شروع کرد به انگشت کردن عجب حس غریبی بود هم لذت بود هم ذلت ولی حس لذتش غلبه میکرد تا اینکه سعید با صدای وحشتناک حشری منو کونی خودش صدا کرد می گفت چاقال خودمی جنده منی تو کونی خودمی دیگه نمی دونسم چی کار کنم حس ذلت حالا با حقارت هم تکمیل تر شد سعید خیلی حشری شده بود اصلا دیگه صداش مال خودش نبود یک صدای جادویی از هنجرش بیرون میومد هر وقت که می خواستم دستش رو پس بزنم با یک کلمه دلمو اسیر میکرد توی چند دقیقه تمام حسم عوض شده بود انگار هیچ اراده ای نداشتم تو همین فکرا بودم که باز صدای سعید تکونم داد میگفت عشقم نفسم کیرشو گرفته بود جلوی صورتم و با حرکاتش و حرفاش بهم فهموند که باید بخورمش با کمی اکراه دهنمو باز کردم اروم ارو نوکشو لیس زدم از سر کیرش پیش ابش جاری بود یک مزه ترش ولی جالب که قبلا نچشیده بودم حال عجیبی پیدا کردم که نمیشه توصیف کرد کیر توی دهن و ساک زدن حسش خیلی عجیبه خصوصا که طرف مقابلت سکسی و کاربلد هم باشه هر چی که میگذشت بهتر میخوردم خودم هم کیف میکردم لعنت به این حس نه معلومه لذت می بری نه معلومه خار میشی شاید واسه اینه که حسه خاصیه زمزمه های سعید مثل هیپنوتیزمه کاملا تسلیمش شدم من هم دارم ناله میکنم سعید هی بهم می گفت چاقال من کیه منی که اولش بدم اومده بود ازین حرفاش حالا انرژی میگیرم میگم مهرداد سعید باز شروع کرد به مالیدن بدنم و دوباره رفت سراغ کونم انگشتاشو تو دهنم میکردو میمالید روی سوراخ کونم میگفت اینو خودم باید بازش کنم این سوراخ مهرداد جونه چاقال خودم چند دقیقه ای با انگشت های کشیدش سوراخمو مالیدو کم هم بازش کرد می خواستم داد بزنم بسه دیگه ولی انگار صدام حبس شده بود تا اینکه با فشار سر کیرش تو خودم انگار همه وجودم اومد تو دهنم مثل مار به خودم پیچیدم سعید دستاشو روی شونم گذاشته بود و از پشت خودشو چسبونده بود به من و اروم اروم داشت کیرشو جا میکرد دیگه فقط درد رو حس میکردم حس میکردم دارم منفجر میشم صدای ناله هامو خواهش کردن هام هم فایده ای نداشت هر بار که می خواستم شونه خال کنم مثل یک جوجه تو مشتای سعید بودم نمی دونم چقدر گذشت ولی درد هی کمتر شد و حرکت های جلو وعقب کردن کیر سعید بیشتر شده بود چند بار هم تف میزد سر کیرشو حسابی خیس میکرد و دوبار فشار میداد تو من چه لحظاتی شده بود واقعا حالا داشتم لذت میبردم حرکت کیر سعید تو خودم غیر قابل توصیفه خیلی خاص بود چند باری پوزیشنو عوض کرد دیگه انگار از نفس افتاده بود گفت جیگر داره میاد برگردوند من رو روبه خودش حالا فیس تو فیس بدن وصورتش کمی خیس عرق شده بهم گفت تف بزن سر کیرم دهن خودش میگفت مثل چوب خشک شده من کیرشو خیس کردم و دوبار فرو کرد تو کونم اینبار دیگه خبری از درد نبود فقط به شدت وقتی حالت صورت سعیدو می دیدم که عرق کرده و صورتش سرخ شده نفس نفس های بلند میزنه اه و ناله میکنه منو جنده کونی صدا میکنه صد برابر شهوتی میشدم سعید که از اول سکس حتی دست به کیر من نزده بود حالا همزمان داشت کیر منو میمالید مثل حالت جق زدن کیرمن تو دستاش بود و کونم در تسرف کیر بلندش طولی نکشید شاید کمتر از 2 دقیقه بهترین لذت ارضا شدنی که تو زندگیم داشتم تجربه کردم انگار تموم سلول های بدنم تو این ارضا شدن نقش داشتن انگار یهو بی هوش شدم دیگه هیچی نمیفهمم فقط نگاه به شکمم کردم که اب خودم با کمی پرش روی شکمم ریخته و کمی هم روی دست سعید که با دیدن چشمای خمارم ضربه هاشو تندتر کردو تند تر تا داغی وگرمای اب کیرش تموم وجودمو پر کرد واقعا ابش خیلی گرم بود با تمتم وجود کیرشو فشار می داد و تا قطره اخر خودشو خالی کرد برای چند لحظه تکون نخورد که صداش کردم سعید که اروم بی هیچ حرفی از روی من غلطید کنار حالا که به خودم اومدم روم نمیشه از جا بلند بشم به سعید نگاه کنم وای چه غلطی کردم چی شد که اینطوری شد....

دوستان ببخشید طولانی شد اگه شد ادامه داستان رو بعدا میگم
     
  
زن

 
حجله من در مسافر خانه
شب بود که رسیدم تهران نزدیکی ساعت 12، دنبال مسافر خونه می گشتم. راستی یادم رفت بگم من زنونه پوشم و خیلی دلم می خاد مثل زنان لباس بپوشم حتی عاشق چادر هستم اسم مستعار مهسا هست 27سالمه و اهل شیرازم.
بگذریم دیر وقت بود که رفتم میدان راه آهن عده مرد کنار خیابون ایستاده بودند من از جلوی اونا رد شدم رفتم سمت مسافرخانه یه اتاق تکی نداشت گفت من تونه یه اتاق ۴ نفری با قیمت تک به من بده منم گفت اتاق خودمونه منم قبول کردم تا رفتم تو اتاق، سریع لباس های زنانه ام را برداشتم رفتم حمام که ته راهرو بود یه دوش گرفتم و چون مطمئن بودم اون وقت شب کسی بیدار نیست شرت و سوتین با یه تاپ فسفری و یه تونیک نخی و ساپورت گل گلی با زمینه مشکی پوشیدم و از حمام اومدم بیرون وارد اتاق که شدم چراغ را روشن نکردم یه راست رفتم سمت تختم که بخوابم احساس کردم کسی رو تخته، نفسم داشت بند میومد گفتم کیه؟ گفت من مرتضی هستم صاحب مسافرخانه. من گفتم این اتاق را من اجاره کردم یه لبخند معنی داری زد و گفت من این جا را به زن تنها اجاره ندادم. این اتاق پرسنل مسافرخانه است گفتم به چه حقی وارد این اتاق شدی؟ گفت ببین خانم شما باید می گفتی می خای تنها باشی وقتی گفتی اتاق تکی میخای گفتم ندارم حالا هم دیر نشده اگر پشیمون شدی میتونی بری.
بد گیر کرده بودم خیلی ترسیده بودم دوباره ادامه داد دوجنسه هستی چیزی نگفتم. نه می توانستم لباس عوض کنم برم چون نگاهش خیلی هیز بود و نه می شد با همون لباس از مسافرخانه خارج بشم ممکن بود به یه عوضی تر بر خورد کنم دستاشو بلند کرد گفت دختر خوبی باش بیا تو بغلم بخواب من که ترس ندارم بیا خانمی بیا.. من رفتم روی تخت بغلی دراز کشیدم یه دفعه سنگینی وزنشو روی بدنم حس کردم منو محکم گرفت تو بغلش و شروع کرد قربون و صدقم رفت دستشو گذاشت رو سینه هام و محکم فشار داد خیلی زورش زیاد بود من کاملا تحت اختیارش بودم دستشو می برد لای پام داشتم وسوسه میشدم یه دفعه در گوشم گفت حاضری 50 بدم امشب با کونت حال کنم دهنم خشک شده بود گفت اگه ساک بزنی 20 دیگه هم میدم. داشتم به گریه می افتادم به حال التماس گفتم آقا خدا را قبول داری؟ به همون خدا من کونی نیستم و این کارم از سر شهوت نیست من ذاتم زنونه است
گفت عیبی نداره دختر خوب، زن شوهر میخاد دیگه بهش التماس کردم این حرفا رو تموم کنه ولی اون قبول نکرد منو محکم گرفته بود کیرشو می مالید به کونم هرچه خواهش های من بیشتر می شده‌ام وحشی تر میشد اومدم فرار کنم از پشت گردنمو گرفت داشتم خفه می شدم منو چسباند به دیوار یه مشت محکم زد تو شکمم نفسم قطع شده بود گفتم غلط کردم ولم کن گفت الان زوده که بگی غلط کردم شاگردشو خبر کرد اونم یه پسر هیکلی بود تا اومد منو دید خیلی خونسرد لخت شد کیرشو آورد جلو دهنم من دهنم بستم گفت اوستا اجازه هست موهامو طوری کشید که دهنم باز شد یهو کیرشو کرد تو دهنم منو محکم گرفته بود براش ساک زدم کیر بزرگی نداشت فکر کنم 15 سانتی می شد طوری می کرد تو دهنم که اوق می زدم. آقا مرتضی گفت محکم بگیرش می خام امشب پردشو پاره کنم بعد دوتایی خندیدند
آقا مرتضی داشت با کونم بازی میکرد هی با هاش ور میرفت گرمای کیرشو حس میکردم یکم کونمو چرب کرد یه لحظه تمام بدنم را درد فرا گرفت داشتم منفجر میشدم از چشمام اشک میومد. تو دهنم کیر بود تو کونم هم یه کیر دیگه آقا مرتضی کیرشو نگه داشت تا کونم جا باز کنه تمام بدنم داشت میلرزید خیلی ترسیده بودم هیچوقت این حس را نداشتم دیگه توان چهار دست و پا بودن هم نداشتم اولش خود آقا مرتضی خیلی ترسیده بود وقتی دید لرزیدنم کمتر شده بعد آروم شروع کرد به تلمبه زدن منو بوسید و گفت انگار واقعا کونی نیستی ولی من الان جرت میدهم که مزه کونی بودن رو کاملا حس کنی جنده خانم... من فقط دست و پا می زدم که ولم کنن ولی فایده‌ای نداشت دو تا آدمه هیکلی منو گرفته بودن حتی نمی توانستم نفس بکشم نمیدونم چقدر آقا مرتضی تلمبه زد ولی بالاخره راضی شد منو ول کنه جاشو با علی عوض کرد اومد جلوم گفت دوست دارم خودت بخوری من از ترس شروع کردم به خوردن سعی کردم ابشو بیارم ولی کمر که نبود صخره بود لامصب نمیومد. گرمای کیر شاگردش رو تو کونم حس کردم خیلی کوچکتر بود کم کم دردام داشت طعم لذت می گرفت که حرکات علی تند تر شد آبش اومد یه دفعه کیرشو در آورد گرمای آبشو رو روی کمرم و کونم حس کردم آقا مرتضی خندید و گفت بچه خروس کونی پاشو برو پذیرش. علی که رفت من و مرتضی تنها شدیم به خودم گفتم تو که کونت را دادی حداقل لذتش رو از دست نده به مرتضی گفتم امشب منو عروس میکنی؟ انگار توی چشم های مرتضی چراغ روشن شد بهم گفت پس آماده باش کیرش خیلی از کیر علی بزرگ تر بود.از 25سانت بزرگتر بود اینو وقتی بیشتر متوجه شدم، که احساس کردم کیرش داره به معدم می خوره بگذریم. مرتضی منو بغل کرد نشوندم رو پاهاش شروع کرد به بوسیدنم ازم لب گرفت سبیلش خیلی بهم حال نداد ولی خوب بود سینه هام رو می مالید خیلی وسوسه شدم سوتینمو زد بالا سینه های کوچیکمو طوری می مکید انگار می خاد شیرمو بدوشه دیگه سینه هام باد کرده بود راستش خودمم احساس می کردم بزرگتر شده خون توش می دوید آرام منو خواباند رو تخت دوباره شروع کرد با کونم باز کرد پاهامو باز کرد بار سر کیرش با سوراخ کونم بازی کرد بعد تنظیمش کرد و بهم گفت حاضری؟ منم دل تو دلم نبود با یه سر اشاره کردم آره یکمی فشار داد دوباره درد شروع شد اما خیلی کمتر بود تحمل کردم سرش که رفت تو مرتضی یه کمی وزنش را انداخت روم و شروع کرد به بوسیدنم من از درد چشمامو بسته بودم که تلمبه زدن شروع شد کم کم مرتضی کیرشو بیشتر میکرد تو کونم تا اینکه کیرش تا ته رفت تو و رونش رو حس کردم حالا تلمبه هاش طولانی تر شد کیرشو میآورد تا دهنه سوراخ کونم احساس می کردم داخلم داره خالی میشه دوباره تا ته میکرد تو با پروستات و نافم حسش میکردم چند دقیقه گذشته بود و تلمبه مرتضی تمومی نداشت دیگه از درد خبری نبود فقط لذت بوده تو وجودم موج میزد حرکات مرتضی تند و تندتر شد چندتا آه عمیق کشید آبشو خالی کرد تو کونم تا خواستم بلند شم نذاشت گفت بذار آب جذب کونت بشه می خام زنم بشی من بی اختیار بوسیدمش خندید و گفت عروسیت مبارک تو دیگه رسما زن شدی.... اون شب تا صبح دوبار دیگه منو کرد. که بعدا براتون تعریف می کنم......
با تشکر کرده خوندنتون مهسا
     
  
مرد

 
ماجرا برای ۳ سال پیشه.۲۲ ساله بودم که لیسانسم رو گرفتم و واسه ادامه تحصیل رفتم امریکا. مقصد یکی از شهرهای کوچیک ایالت نیوجرسی بود. چون شهر کوچیکی بود حوصله آدم سر میرفت و کار زیادی نبود که بشه انجام داد. روزهای اول بیشتر به دیدن پورن گذشت و درس. یکی دو ماه بعد تصمیم گرفتم سکس با یه امریکایی رو تجربه کنم. من قد بلند و خیلی لاغرم با پوست روشن و قیافه خوبی هم دارم. هیچ وقت ندادم، همیشه تاپ بودم و فانتزیم مردهای خوش قیافه بین ۳۰ تا ۴۰ سال هستش. تو ایران هم پسرهایی که سنشون از من بیشتر بود رو گاییده بودم ولی همه زیر ۳۰ بودن. خلاصه توی یکی از سایت هایی که برای پیدا کردن سکس پارتنر گی هست یه پروفایل درست کردم. کیر من کلفت و بزرگه و وقتی راست میشه رگ هاش میزنه بیرون! خلاصه واسه باتم ها رویاییه!
پروفایل رو درست کردم با عکس کیرم و منتظر موندم. روزی چند تا پیام میگرفتم ولی هیچ کدوم باب میل من نبودن، یا اینکه زیادی عجیب و غریب میزدن! یه هفته ای گذشت که یه نفر پیام داد: "واوووو، عجب کیر گنده ای داری" و عکس های خصوصیشو برام باز کرد! همون چیزی بود که دنبالش بودم، ۳۶ ساله بود، قد بلند، هیکل عالی و رو فرم. توی پروفایلش نوشته بود باتم هست که خیالم راحت شد. عکسی که از صورتش گذاشته بود زیاد واضح نبود، ولی معلوم بود که خوش قیافست! یه کم صحبت کردیم و بهش گفتم که اگه اوکی هست یه سری عکس رد و بدل کنیم. یه آدرس ایمیل بهش دادم که چهار تا عکس واسم فرستاد، اولیش یه عکس بود از بدن سکسیش با یه شورت مشکی بدون صورت، دومیش یه سلفی بود که کامل صورتشو نشون میداد، واقعا خوش قیافه بود، چشم های آبی و موهای قهوه ای روشن و ته ریشی که به طلایی می زد، عکس بعدی از کونش بود و معلوم بود بعد از کون دادن گرفته، سوراخش باز بود و کمر و کونش با آب کاور شده بود، عکس آخر هم با کت و شلوار و معلوم بود که توی محیط کار گرفته شده. منم چند تا عکس واسش فرستادم، یه عکس از چهره، یه عکس تمام قد جلوی آینه، چند تا عکس هم از کیرم!
اونم کف کرده بود، نوشت که تا حالا همچین چیز گنده و خوش فرمی ندیده و اینکه میخواد من کونشو پاره کنم.
با اینکه خیلی میخواستم زودتر اینکارو بکنم، ولی تو امریکا باید حواست خیلی باشه اگه میخوای با کسی که نمیشناسی سکس داشته باشی، اول که باید مطمئن شی آدم نرمالیه! دوم اینکه مریضی نداره.
ازش درباره اچ آی وی پرسیدم و اینکه کی تست داده، گفتش که ۶ ماه پیش. بهش گفتم اوکی هست که با هم بریم تست بدیم. اولش شروع کرد که کاندوم میذاریم و چند ماهه با کسی نبوده و از این حرفا. ولی من میخواستم مطمئن شم و قبلش هم ببینم طرف رو. خلاصه قبول کرد که بریم سکس کلینیک. ۱۰ روز بعد از اون ماجرا واسه اولین بار تو کلینیک دیدمش. راستی یادم رفت بگم اسمش رابرت بود که میفگت منو "باب" صدا بزن. پایین اون کلینیک توی پارکینگ قرار داشتیم که سر و کله اش پیدا شد. از ماشینش معلوم بود که لااقل شغل درست و حسابی داره که نشونه خوبی بود. توی مدتی که منتظر بودیم صحبت کردیم، آدم معقولی به نظر میرسید، اون خیلی راحت به سوالام جواب میداد. من یه کم میترسیدم کامل توضیح بدم، فقط بهش گفتم که اهل کجام و تازه اومدم امریکا و چی میخونم و اینا. اونم گفتش که تو همون دانشگاه بیزینس خونده و الان تو فلان شرکت مدیر یکی از شعبه هاست که ماشین مدل بالا رو توضیح میداد. میگفت تمام وقت آزادشم یا بندسازی میکنه یا تنیس که هیکل خفنشو توجیه میکرد.
من بهش گفتم که کاملا باید این ارتباط مخفی باشه و کسی درباره من نمیدونه که حرفمو قطع کرد و گفت: "یور بیزینس ایز یور بیزینس". تست ها هم اون روز خوب پیش رفت. رفتارش کاملا مردونه بود که باب میل منه. از اوا ها خوشم نمیاد.
دلم میخواست همون جا ترتیبشو بدم ولی اون روز من باید برمیگشتم دانشگاه سریع. به آخر همون هفته که رسیدیم گفتش که فردا چه برنامه ای دارم و اینکه میخوام یه حرکتی بزنیم بالاخره یا نه!
بهش گفتم که فردا میبینمش. قرار گذاشتیم و منم بقیه روز و داشتم دنبال کاندومی میگشتم که به سایز کیرم بخوره. اون هم چند ساعت یه بار تکست میداد و میپرسید که مثلا دوست دارم کونش بی مو باشه یا نه، یا اینکه چه شورتی بپوشه، چه فانتزی دارم و از این حرفا.......
فرداش رسیدم به خونه باب، اومد پایین و در و باز کرد. یه شلوارک پوشیده بود و یه تیشرت قرمز. پشت سرش که از پله ها رفتم بالا، کونش توی شلوارک حالی به حالیم میکرد. گردترین و برجسته ترین کونی بود که دیده بودم. از پاهاش هم معلوم بود که تن کرده و حسابی خوش رنگ بود. از در ورودی طبقه پایین خونه اش معلوم بود و پر از وسیله ورزشی بود. تقریبا یه باشگاه کامل.
بقیه حرفایی رو که زدیم یادم نمیاد. فقط گفتش که بریم تو اتاق یا همون جا که گفتم بریم توی اتاق. صحنه بعدی که یادمه خوابیده بودم روش و لب هاشو میخوردم و با دستم کونشو ماساژ میدادم. اونم با کیر من ور میرفت. کم کم لباشاسو درآوردم و شورتشم کشیدم پایین. رفتم سراغ کونش. سفید و گرد. با یه سوراخ صورتی و گشاد. معلوم بود که سالهاست تجربه دادن داره. همین جوری که لباشو میبوسیدم یه انگشتمو کردن تو سوارخش. یکی یکی به انگشتام اضافه شد تا اینکه به سه تا رسید و اونم آه و اوهش شروع شد. بعد از یه مدت شروع کرد به درآوردن لباسهای من و منو برگردوند و رفت سراغ کیرم. اول از رو شورت شروع کرد به خوردن و بعدش کیرمو درآورد. اولش با تعجب نگام کرد. گفتش از تو عکسم بزرگتره! گفتم پشیمون شدی؟ گفت: شوخیت گرفته؟ شروع کرد به ساک زدن. مثه یه جنده کیرمو میخورد از بالا تا خایه ها. نشوندمش رو زمین و کیرمو با خشونت کردم تو حلقش. قرمز شده بود و داشت خفه میشد. چند وقت یه بار میکشدم بیرون که نفس بکشه و دوباره تا ته میکردم توش و تلمبه میزدم. تو ایران هیچکس نذاشته بود اینطوری دهنش بذارم. خیلی حال میداد. همینجور که کیرم تو حلقش بود با چشمای آبیش زل میزد تو چشام. انگار که التماس میکرد واسه بیشتر. منم منتظرش نذاشتم. بعد از ده دقیقه نوبت کونش بود.
کاندوم رو کشیدم سر کیرم و چربش کردم. اونم خوابید رو تخت و کونش رو داد بالا. نزدیک تر که رفتم اروم گفت: "فقط یواش" ولی چشماش یه چیز دیگه ای میگفت. منم به دفعه ۲۲ سانت کیرمو تا ته کردم تو سوراخش که دادش رفت هوا. بدون اینکه بهش مهلت بدم شروع کردم به تلمبه زدن. صورتش قرمز شده بود و اشک توی چمشاش جمع شده بود. کونش خیلی حس خوبی میداد. محکم تلمبه می زدم و کفلاش موج ورمیداشت. توی آینه کنار تخت داشتم صحنه رو دید میزدم. تقریبا هم قد بودیم، من ۱۸۶ بودم و اون شاید دو سه سانتی بلند تر بود. ولی اون هیکل روفرم و ورزشکاری داشت با سیکس پک و بازو های برزگ. من لاغر و استخونی بودم. صحنه عالی بود. همینجوری که تلمبه می زدم یه پامو گذاشتم رو صورتش و تندتر گاییدمش. یه کم بعدداگی استایل کارمو ادامه دادم. وقتی میکوبیدمش سینه های گندش تکون می خورد. بعدش برش گردوندم رو کمر و پاهاش انداختم رو شونه هام و دوباره کیرمو یه دفعه کردم توش. این دفعه داد نزد، فقط آه کشید. شروع کردم کیر خودش مالیدن که دربرابر کیر من هیچی نبود. چند تا تلمبه یه بار هم ازش لب می گرفتم. بعدش من خوابیدم و اون نشست روی کیرم و خودش بالا و پایین می شد، وحشتناک آه و ناله میکرد. گفتش که میتونم بلندش کنم؟ گفتم شاید. تا حالا این کار و نکرده بودم. چسبوندمش به دیوار و اون پاهاشون گذاشت رو کتف من و منم بغلش کردم.سنگین بود و من نمیتونستم با یه دست بگیرمش و با یه دست دیگه کیرمو بکنم تو کونش که خودش زحمت اینکارو کشید. شروع کردم به این مدل گاییدن که آبش اومد. منم داشتم نزدیک میشدم. کاندوم رو درآوردم و اون نشست رو زمین. تمام سر و صورتشو پر آب کردم. تا حالا انقد آب ازم خارج نشده بود. کون اونم که به فنا رفته بود و حسابی حال کرده بود.
دو بار دیگه اون روز این آقای باشخصیت و خوش تیپو کونشو پاره کردم و بعد از اون این ارتباط ادامه پیدا کرد. حتی یه بار توی ماشینم ترتیبشو دادم که خیلی تجربه هیجان انگیزی بود. شاید بعدا باز هم نوشتم واستون.
     
  
مرد

 
سلام من ٢٢سالمه از ١٩سالگی رفتم تایلند تا سه ماه پیش من عاشق کون دادن بودم وقتی تهران بودم وقتی تایلد رسیدم به مدت یک سال برای خودم کار کردم و کون میدادم و پولم رو میگرفتم بعد یک سال رفتم تو یه کمپانی که دختر و پسر سکسی رو انتخاب میکردم رفتم اونجاو قبولم کردن من قدم صدو هشتاده و بدن خوبی دارم تهران سه نفر وداشتم که بهشون بدم و پول بگیرم دوستم بهم پیشنهاد دادو رفتم تایلند اونجا دوسال توی کوگانی براشون کار کردم و قرارداد باهام بسته بودن با هرکسی که فکر کنید خوابیدم و کون دادم فقط یه چیزی و رتحت بگم که من تو اون کمپانی روزی سه بار باید کون میدادم یه بار با یه نفر یه بار با دونفر و یه بار با چند نفر البته همیشه هم اینجوری نبودا اما بیشتر وقتا اینجوری بود هفتگی هم پولم رو میدادن دوست دارم از اتفاق هایی که برام افتاد از روز اولی که رفتم تا روهای اخری که اونجا بودم از سکس های خشنی که داشتم از کردن خارجی ها از شرایط اونجا من الان ترکیه هستم و دلیلشم میگم فقط امیدوارم که همیشه شاد باشید من نمیگم از اتفاق هایی که برام افتاد ناراحتم اماخیلی چیزها پیش اومد که واقعا بی رحمانه کردنمراحت بگم که تو اون دوسال روزهای خوبی هم داشتم اما خیلی فشار اوردن به بدنم اما کلا راضی هستم اگه دوست داشتید بگید تا تعریف کنم بوس به همتون
     
  
مرد

 
سلام میخوام داستان سکس دیشبم رو براتون بگم من الان ترکیه هستم تایلند که بودم توی اون دو سالی که براتون گفتم که تو اونجا کون میدادم و پول میگرفتم الان چند ماهه اومدم ترکیه اینجا الان دقیقه با شیش تا مرد هستم و هر روز با یکیشدن میسخوابم اول هفتا بودن و همیشه تو روز ها یکی رو داشتم که منو بکنه و باهاش بخوابم اما یکیشون به اسم رضا چند روز پیش اومد بهم گفت پویا تو خیلی گشاد شدی بهم حال نمیده کردنت منم گفتم نخواه تو نکنی یکی دیگه رو میارم جات من که بجز تو شیش تا دیگه رو دارم و تو هم نکنی برای سه شنبه هایی که کسی رو ندارم یا یکی از این شیش تارو هفته ای دو بار بهشون میدم یا یکی جدید میارم اخه این رضا فقط سه شنبه ها کون میدادم بهش خلاصه رفت و سه شنبه ها خالی بود روزم تا دیشب که توی یه لباس فروشی با یه مرد سی و پنج ساله اشنا شدم و باهاش رفتم رستوران و اونجا بهش گفتم که من کونی هستم و عاشق کون دادنم و حتی بهش گفتم برای هفت روزه هفته هفتا مرد جور کردم که منو هر روز یکی بکنه و سه شنبه اونی که منو میکرد رفته و میخوام سه شنبه ها بهت کون بدم ..........خدااااااااااااااییییییی خیلی خوشحال شدم البته هرکی جای اونم بود خوشحال میشد اسمش آرشه البته اینم بگم بهش گفتم که پولم میگیرم و قبول کرد بدن خوبی داره آرش منم لاغرم و قدمم کم و بیش بلنده و ۲۲سالمه من از چهارده سالگی کون دادم من کونم نسبتا بزرگه چون تایلند این عرب های مادرجنده خیلی گاییدنم و آبشون رو ریختن تو کونم و نمیتونستمم بگم نه چون قبول نمیکردن و میگفتن پول میدیم که هرکاری بخوایم باهات بکنیم خلاصه دیشب دعوتش کردم خونمون تا بهش کون بدم چون خیلی گیر دادو گفت تا سه شنبه خیلی مونده و منم به فرهاد گفتم زودتر بیاد که بهش کون بدم تا شب که این جدیده میاد فرهاد ۲۹سالشه پنج شنبه ها زیر خوابشم ...خلاصه اومد شب و بهش گفتم آرش بیا که میخوام بهت حال بدم گفت خدایی تو سه ساعت پیش کون دادی و گفتم بابا من هرروز میدم امروزم چون گیر دادی گفتم بیا وگرنه فقط سه شنبه ها باید بیای بهش گفتم دوست داری کجا منو بکنی توی حال تو اتاق کجا...گفت تو حال بهتره گفتم باشه و لباسم رو در اوردم من هفته ای یک بار موهای بدنم رو با تیغ میزنم یعنی عادتم شده آرش لباسش رو در آورد و گفتم شورتتم خودم در میارم در آوردم کیر خوبی داشت اما چون من کیرهای زیادی دیدم به اونا نمیرسید اما بد نبود گفتم وایسا جلوم ساک بزنم برات وایساد کیرشو کردم تو دهنم و دو سه دقیقه براش ساک زدم و گفتم بیا زود تر بکن گفت چرا گفتم بابا فرهادم کرده منو من عادت ندارم روزی دوتا بدم البته تو این دو سه ماهه عادت کردما وگرنه روز چهاربارم میشد وقتی تو شرکت گی ها کون میدادم گفت باشه و چهار دست و پا نشستم اومد پشتم گفت وای چ کون گشادی داری گفتم حرف نزن بکن یا نمیخوای آدم زیاده خوش اومدی گفت ناراحت نشو بابا ببخشید فدای کونت بشه آرش یکم لپ هی کونم رو بوس کرد و دست کشید و گفت چ چاقالی پیدا کردم یکم کیرش رو خیس کرد و کرد تو کونم و یه آه کشید و کم کم تلمبه میزد و در کونم میزنم من خیلی دوست دارم کسی در کونم بزنه یکم آه و ناله میکردم براش تا حال کنه و حشری تر بشه چون راستش باید کیر خیلی بزرگ باشه تا حال کنم مثل عرب ها .......همینجوری داشت تلمبه میزد و میگفت چاقال منی کونی منی میگفت از الان روزشماری میکنم برای سه شنبه گفتم حالا بکن الان ..........میکرد و میگفت چووووووون چد سوراخ گشادی کیرش رو در اورد و گفت برام ساک بزن برگشتم داشتم براش ساک میزدم که بازم مثل همیشه وحشی شدم تو سکس گفتم برو تو آشپز خونه اون شیشه دلستر رو بیار گفت چرا گفتم برو بیار دیگه رفت آورد گذاشتم کنارم و گفتم اگه میخوای بده بازم برات ساک بزنم یکم براش ساک زدم گفت میشه وایسیم وایسادنی بکنم وایسادم گفتم بکن که دارم کم کم وحشی میشم حالا من کونم خیلی گشاده دردم نمیاد اما خم شده بودم مثل ننه مرده ها تلمبه میزد چنان میکرد تو میاورد بیرون بدنم تکون میخورد گفت داره آب میاد گفتم توش نریزیا تازه تمیزش کردم بده بخورم برات گفت جدی گفتم بده بابا حرف نزن یک دقیقه براش ساک زدم آبش اومد و ریخت تو دهنم منم خوردمش من بدم نمیاد از خوردت آب کیر رفت رو مبل دراز کشید گفت ارضا نمیشی گفتم نه دوتا زدم رو کونم گفتم حالا حالا ها با کونم کار دارم شیشه دلستر رو برداشتم چسبیدم به دیوار و نشستم روش یه آه بلند کشیدم رفت تو کونم بچه هایی که میخونید من هیچی رو زیادو کم نمیکنم تو حرف هام شیشه دلسترهای خانواده اینجا دقیق مثل اونجا هست اندازش باورتون نمیشه چشماش داشت میزد بیرون و میگفت جا دادی چقدر راحت دیگه جوابش رو ندادم یکم بالا پایین کردم خودم شیشه دلستره قشنگ جا باز کرد من خیلی این شیشه رو کردم تو کونم شاید هزاربار شده باشه از تایلند که بودم تا اینجا که هستم شیشه رو در اوردم چهار دست و پا نشستم به آرش گفتم بیا اینو عقب جلو کن از خدا خواسته اومد شیش رو گرفت کرد تو کونم و گفتم از الان تا بیست دقیقه اینو میکنی تو و عقب جلو میکنی و هرچی هم بداد زدم و حتی خونی هم شد تو کاری که بهت گفتم رو میکنی گفت باشه اخه همیشه خودم میکردم تو کونم دستم خسته میشد چون من یا نمیکنم چیزی تو کونم یا بکنم یک ساعت عقب جلو میکنم تا قشنگ حال کنم آقا این کرد تو کونم فکر کنم یک ربع عقب جلو کرد تو کونم شیشه دلسترو انقدر سرو صدا کردم که نگو همزمان که شیشه رو داشت میکرد منم دیدم دیگه دارم میمیرم چون خودم میکنم شیشه رو اروتر میکنم اما آرش چون پشتم بود قشنگ شیشه رو تا آخر میکرد و محکم تلمبه میزد همین جوری که یه ربع کرد تو و رد آورد آبم اومد و همون جوری افتادم رو زمین و گفتم پولی که کون دادم بهت رو بذارو برو گمشو بیرون کپ کرده بود از این که چقدر تحمل کردم و شیشه رو عقب جلو کرد گفت پویا بعد برو دوش بگیر تمام کونت و رو کونت خونیه گفتم میدونم برو فقط کونم شده بود مثل در لیوان همون جوری یهو خوابم برد تا صبح که دیدم مهران اونی که امروز منو میکنه زنگ زد گفت کونی من چطوره من دو ساعت دیگه میام خونتون گفتم مهران کونم پاره شده انقدر شیشه رو کردم تو کونم الانم از دیشب خونی هست و حتی نتونستم راه برم برم حموم حرف اخرم مهران گفت من نمیکنمت میام کمکت میکنم اومد دید گفت پویا چیکار کردی همه جات خونیه گفتم ببرم حموم اونم لباس هاش رو در اورد و رفتیم با هم حموم دمش گرم همه جامو شست از بدنم تا توی کونم رو اومدیم بیایم بیرون دیدم یکم سیخ کرده گفتم به خدا نمیتونم کون بدم فردا بهت میدم یعنی شنبه و گفت باشه فدای لپای کونت بشم کونی من گفتم حالا بده یه ساک برات بزنم ده دقیقه ساک زدم و گفتم برو بیدون بیایم دربی رو ببینیم یک ساعت پیش رفت تا فردا بیاد برای کردنم با اونی که شنبه ها میاد علی رضا .........فدای کیرهای همتون کیرهای همتون تو کون و دهنم بوس بوس دوست داشتم براتون تعریف کنم شمام نظرتون رو بهم بگید بازم میگم اگه تهران بودم به همتون کون میدادم شب خوبی داشته باشید کیرای کلفتتون تو دهنم بای
     
  
صفحه  صفحه 66 از 85:  « پیشین  1  ...  65  66  67  ...  84  85  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA