ارسالها: 889
#651
Posted: 21 Aug 2015 14:09
اولین کون کردن و کون دادن من
این خاطره برمیگرده به یه سال پیش و کاملا واقعیه. وقتی بعد از مدتها رضا که دوست دوران راهنماییم بود همراه علی دوست صمیمیم اومد دمه خونمون تعجب کردم... تعارف کردم اومدن خونه..اون روزم کسی خونه نبود..باهم حرف زدیم و بعد علی رفت زودتر..منو رضا تنها شدیم...بعد یکم سعی کرد خودشو صمیمی کنه باهام و قرار شد فردا بریم سینما... همون شب موقع خواب بهم پیام داد که میشه یه چی ازت بخوام..منم گفتم باشه...اون گفت من خیلی دوس دارم یکیو بوس کنم اما کسیو ندارم میشه بذاری بوست کنم..منم خندیدم گفتم باشه و فکر کردم فقط یه بوسه...فرداش که رفتیم سینما وقتی تاریک شد گفت بذار بوست کنم...منم گفتم باشه...یهو دیدم لبشو گذاشت رو لبم ...شکه شدم و نذاشتم اینکارو بکنه اما اونقد خواهش کرد تا قبول کردم...تا اخر فیلم چندبار لب گرفتیم...واسه من که تازه به بلوغ رسیده بودم خیلی حسه خوبی بود...گذشت و رفتیم خونه هامون...
باز همون شب پیام داد که میشه فردا بیای باهام درس کار کنی تو خونمون...منم گفتم شاید ..فردا صبح دوباره پیام داد که میای...منم چون بیکار بودم رفتم..رفتم خونشون و در رو زدم اومد باز کرد و باهم رفتیم تو...خونه یکم تاریک بود..تعجب کردم...بعد باهم رفتیم تو اتاقش...دیدم رفت پای لپ تابش و گفت میخوای یه فیلم ببینیم و بعد درسو کار کنیم؟؟؟منم گفتم باشه...یهو دیدم یه فیلم گی گذاشت...منم تا حالا از این فیلما ندیده بودم...چیزی نگفتم و نشستیم دیدیم...رضاهم متوجه شد من خوشم اومده...بعد خودشو چسبوند بهم و رو پاهام خوابید...کیرم هی راست میشد و از زیر به سر رضا میخورد..اونم خندش گرفته بود...یهو دیدم پیرهن و شلوارشو دراورد بعد دست کرد تو شورتش و با کیرش ور رفت...گنده بود ...یدفعه دست زد به باسنم ...منم حسابی حشری شده بودم...گفت میخوای امتحان کنیم؟؟؟منم نفهمیدم چی میگم و قبول کردم...اروم لختم کرد...درضمن من سینه هام گوشتیه و باسنم یکم بزرگه ولی بدنم مانکنه ...بعد شرتشو دراورد و بغلم کرد...منو برد رو تختش دراز کشیدیم اول شروع کرد به لب گرفتن...بعد خودشو سفت چسبوند بهم . وقتی کیره داغش میخورد به کیرم دیوونه میشدم.دیگه طاقت نداشتم.بهم گفت دوس داری بخوریش.منم گفتم اره .خم شدم کیرشو بخورم خیلی سرش بزرگ بود و یکم خیس بود.کردم دهنم ...بلد نبودم چکار کنم...اون خودش میکرد دهنم و در میوورد..خیلی داغ بود من خوشم اومده بود.ده دقیقه خوردم کیرشو تااینکه ابش اومد.بعد یکم بغلم کرد و یهو دیدم کیرمو کرد دهنش خیلی حرفه ای بود حسلبی ساک میزد منم دیگه کنترلمو نداشتم و قتی یکم مونده بود ارضا شم دیگه ساک نزد رفت روغن اورد زد به کیرش بعد گفت به پشت بخواب منم فکر کردم مثه تو فیلما میکنه تو کونمو منم خیلی حال میکنم اما وقتی سرشو خواست بکنه تو کونم اشکم دراومد نذاشتم ادامه بده...بعد رضا کلی خواهش کرد و بدنمو ماساژ داد میگفت دردش سریع میره و بعدش حال میکنی.نمیخواستم قبول کنم اما شدت حشر دیوونم کرده بود.بالاخره اجازه دادم کرد تو یکم بالا پایین کرد یکم بعد دردش کمتر شد.دیگه داشتم حال میکردم .سینه هامو میخورد با کیرم ور میرفت. دیوونه شدم بعد از یه ربع تقریبا ابش ریخت تو کونم اما نگفت و ادامه داد نیم ساعت داشت تلمبه میزد دیگه جون نداشتم...حشرم حسابی زده بود بالا تااینکه کیرشو دراورد و بعد کیرمو کرد دهنش و یکم ساک زد بعد ابم سریع ریخت تو دهنش .منم حسابی حال کرده بودم.بعدش یکم باهم خوابیدیم و خواستم که برم گفت تو نمیخوای بکنی..؟؟منم تعجب کردم یهو یاده اون فیلم افتادمو قبول کرد..گفت دراز بکش من میشینم رو کیرت.اینجوری خیلی حال میکنی.وای هنوزم فکرش رو که میکنم دیوونه میشم..بعد هفت هشت دقیقه ابم اومد و خیلی حال کردم. ولی هنوزم که هنوزه دلم میخواد بازم تجربه کنم.
نوشته: یه دیوونه
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#652
Posted: 21 Aug 2015 14:11
من و داداش دوس دخترم
سلام دوستان من داریوشم 23سالمه خوشتیپم. یه دوست دختر داشتم بنام مریم چند سال باهم بودیم به داداش داشت که محمد بود اسمش 16سالش بود و از رابطه ما باخبر بود چون قصد ازدواج داشتیم مریم خیلی ناز و خشکل بود داداششم سفیدو خشکل.
یه روز من خونه عمم بودم کلبد داده بودن شب اونجا بخوابم مریم زنگ زد که کجایی گفتم کمدم خونه عمم شب اینجا باشم کسی خونشون نیست . محمدم که کنار دستش بود شنید گوشی رو گرفتو گفت اگه قلیون داری منم بیام گفتم ندارم ولی اگه میتونی یکی جور کن بیار و بیا . خلاصه قلبونو جور کرد منم ادرسو دادم یه ساعت بعد پیداش شد تاما قلیونو چاقیدیم مامانش زنگید کن محمد کجایی هرجارفتی وقت خواب باید برگردی ولی محمد که دوس داش بمونه با التماس رصایت مامانشو گرفت. قلیونو چاقیدیم و داشتیم میکشیدیم وحرف میزدیم محمدم سرش تو گوشیش بود دیدم یه فیلم سکسی نشونم دادو هی از سکس حرف میزد . پاشد گفت شلوار جینم اذیتم میکنه درارمش گفتم بگردم واست زیرشلواری پیداکنم. گفت نه شلوارک دارم . رفت اونور اطاق شلوارشودرورد و امد با شلوارکو رکابی داراز کشید وباز سر کرد تو گوشی . با از سکس و کردنو اینکه چطور شکوفه دوس دخترشو میکنه حرف میزد . فهمیدم کیرش راست شده ولی بخدا اصلا تو فکر سکس نبودم چون مریم همه جوره تامینم میکرد. یه دفه بهم گفت راست کردی داریوش گفتم نه چطور . گفت دروغ نگو گفتم نه من تا به کیرم دست نزنن یا برام ساک نزنن راست نمیشه .گفت میشه ببینم گفتم نه . گفت مال من از مال تو بزرگتره گفتم امکان نداره گفتم الان که خوابه ولی راست شه حتما دو برابر کیره توه. گفت خو راستش کن تاببینمش گفتم اینجوری راست نمیشه. گفت بزار ببیننم گفتم نه. گفت اصلا بزار برات راستش کنم البته به شوخی منم گفتم راست نمیشه . دیگه گیر داده بود ول کن هم نبود یه دفه گفت ساک میزنم راست شه. گفتم بیخیال . گفت خودم درش بیارم نگاش کنم .دیدم ولکن نیست گفتم باشه .من دراز کشیده بودم امدکش شلوارکمو باشورتم کشید کیرم افتاد بیرون یکی دو روزم بود اصلاح کرده بودم سفیدو نیمه راست بود تا دید گفت بزرگه بدک نی . منم به شوخی گفتم مرده وحرفش ساک بزن خندید گفت میخوای مال منو ببینی گفتن درار بینم زودی کشید پایین یه کیر سفیدو باریک که خیلیم مو داشت با موهای خرمایی افتاد بیرون سیخ سیخ بود ولی باریک گفتم کیرت نصف مال منم نی با دست کیرمو گرفت یه چندبار بالا پایین کرد و شبکه ماهواررو به من گفت بزنم یه کاناله سکسی یا لختی منم زدم . حسابی شهوتی بود گفت میخوام یه جلق بزنم . بعد موند یه لحطه مکث کرد وگفت من واسه تو جلق میزنم توم برا من گفتم من نمیزنم ولی اگه بزاری بزارم لا پات برات میزنم . گفت نه خودم میزنم رفت جلو تی وی دراز کشید و شلوارکو شورتشو کشید پایین کوپولاش امد بیرون مو داشت ولی سفید وبزرگ بود کونش داشت با دست خشک کیرشو می مالید منم رفتم کنارش دراز کشیدم رفتم جفتش به کیرم نگاه کرد و با دست گرفتش داشت میمالید منم دستی به کیرش کشیدمو بعد چند دقیقه اروم با دست محمدم غلت دادم تا به پهلو شد رفتم پشتش کیرشو تو دستم گرفتم و مالیدم شلوارخودمم دادم پایین وکیرمو گذاشتم لا پاش دیدم دوس داره بقلش کردم گفتم محمد لاپا بکنمت به خنده گفت میخوای بکنیم گفتم لاپا حرفی نزد منم توف انداختم سرکیرمو برق وخواموش کردمو امدم پشتش ولی نمیدونم چرا تمام تنم میلرزید بقلش کردمو کردم لاپاش مو داشت زبر بود اما روناش عین مریم بود کم کم تف زدمو کیرنو گذاشتم دره سوراخ کونش واسم عجیب بود با یه فشار سرش رفت تو اصلانم حرفی نزد فک کنم خیلی داده بود گفتم ممد میشه پاهاتو بزارم رو شونم دیدم خودش غلت خوردو پاهاشو داد بالا منم شلوارکشوباشورتشو کندم پرت دادم اونورو وفتن رکابیتم درار خودمم لخت شدم تو انداختم سر کیرمو فشار دادم تو باز تا نصفه رفت دستمم تفی کردمو کیرشو مالیدم بدنش سفید بود عین دخترا صورتشم هنوز ریش در نیورده بود دیدن حالش عادیه فشاردادم تا تخمام چسبیدن به کونش اروم میکردم تو کونش اونم چشاشو بسته بود چند دقیقه بعد گفتم محمد یه کم ساک میزنی .حرفی نزد دروردم گفت کسیفه بشورش دوییدم تو حموم شستم وامدم دراز کشیدم امد اروم سرشو گذاشت تو دهنش و اروم اروم خوردش تا نصفش میخورد قشنگم میخورد معلوم بود بار اولش نبود دیدم بخواد بخوره ابم میاد گفتم بسه روشکم بخواب افتام روش بدنش داغ بود خوشم امد اینبار تا ته کردم گفت داریوش اروم بکن دردم مباد اروم اروم کردم تا داشت ابم میامد گفتم توش بریزم گفت بریز همشو ریختم توش گفت پاشو براو جلق بزن بز ن به پهلو پشتش خوابیدم وبراش جلق زدم کیرمم کشیدم بیرون با نور صحفه گوشی نگا سوراخش کونش کرده لحطه اب که کشیدم بیرون اروم گوزید و ابم ازکونش چکید بیرون خندم گرفت واسش جلق زدم ابش ریخت تو دستم خیلیم کم بود رفتیم شستیمو امدیم تو بقلم خوابید. راست بود داستانم حالا بدید فحشارو من اماده شنیدنم . هرکیم فحش بده به مامانش داده
نوشته: داریوش
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#653
Posted: 21 Aug 2015 14:14
آقای مدیر مدرسه
سلام اسم من رهام هست 20 سالمه یه پسر بسیار بسیار خوشگل و نازم اینو همه بهم میگن 65 کیلوام و قدم 170 سانت است تو هلند زندگی میکنم یعنی خونوادگی تو هلندیم 2 ساله که اومدیم اینجا. تو ایران (تهران) که بودم هر کجا که میرفتم مغازه یا سوپر مارکت یا خیابون مردها و پسرها و دخترها به من زل میزدن. خیلی لذت میبردم که پسرها به ویژه مردهای سن بالا چشم هاشونو به من میدوختن آخ خیلی لذت میبردم چون بدم نمیومد نظرشون به من جلب بشه. من تو ایران و هم اینجا یه شلوار جین میپوشم که جذب جذبه و با یه تی شرت تنگ و جذب. من چون به فرم اندامم اهمیت میدم از 14 15 سالگی ورزش میکنم به ویژه ورزشایی برای خوش فرم شدن ران و باسن. که این ورزش ها که یکیش حرکت squat بدون وزنه است باعث شده باسن من خیلی قمبل و سفت بشه و کمرمم چال بشه حتا وقتی که مستقیم وایمیسم قمبل بودن باسنم که چال بودن کمرم اون رو صدبرابر محرک تر میکنه از روی شلوار جین تنگم معلوم است و باعث شده که به دردسر بیفتم ولی این دردسر به لذتش میرزه. بدنمم بی مو است ژنتیکی این طوریم. تو دبیرستون خیلی مشکل داشتم. از بچه ها میترسیدم که مبادا به من نظر داشته باشن و بخوان بزور تو دسشویی مدرسه بهم تجاوز کنن. ولی مدیر مدرسه مون خیلی هوامو داشت که بچه های مدرسه اذیتم نکنن. به من میگفت زنگای تفریح بیا بشین تو اتاق من تا از اذیت بچه ها به دور باشی البته چون من خیلی خوشگل و نازم و هرکسی من رو میبینه یه فکرایی میکنه مخصوصا با اون شلوار جین جذب و کمر چال و باسن قمبلم برا همین مدیر در اتاق رو باز میذاشت تا کسی فکر بد نکنه
یه روز که خوشگل کرده بودم با شلوار جین و تی شرت جذب رفتم مدرسه. بعد از اینکه مدرسه تموم شد(دبیرستان) میخواستم برم خونه که مدیر به من گفت کارت دارم به من گفت برو تو حیاط بشین تا بیام و من رو در مدرسه نگه داشت تا اینکه همه رفتن بعد اومد طرفم و من رو با خود برد تو ماشینش و بعد گفت بشین تا با هم یجایی بریم من هم ترسیدم و میخواستم در رو باز کنم و برم که یهو دستمو گرفت و گفت ببین پسر جون اگه بخای بری آبرو برات تو مدرسه نمیذارم از مدرسه اخراجت میکنم و ... من هم ترسیدم گفتم با من چیکار دارین بی مقدمه بمن گفت من ازت خوشم میاد خیلی پسر خوششگل و نازی هستی اون کون قمبلت از روی شلوار جینت من رو دیوونه کرده تا حدی که هنگام سکس با زنم فقط به تو و کون قمبلت و شلوار جینت فکر میکنم که دارم تو رو میمالم بعد گفت باید با من بیای وگرنه ... من هم خواستم فرار کنم یاد حرفاش افتادم نتونستم گفتم باشه البته دروغ نگم خودمم بدم نمیومد یه مرد سن بالا عاشقم بشه و بدنمو بماله ازم لب بگیره. مدیر مدرسم 50 سالش بود. خلاصه با هم رفتیم. اون لحظات بهترین دوران زندگی من بود. داشتم از شدت خوشحالی منفجر میشدم که تونستم یه مرد رو عاشق خودم کنم. تو راه با حالت ناز و ادا بهش گفتم شما از من خوشتون اومده گفت آره عزیزم تو آینه جمال خداوندی تو ناز تر از گلی من دیوونه وار عاشق تو ام وقتی به یاد اون کون قمبلت از روی شلوار جینت میفتم از خود بیخود میشم تا حدی که اصلا زنم جلوی چشام نمیاد من قند تو دلم آب میشد وقتی که اون حرفا رو میزد.
خلاصه رفتیم به محله قیطریه رسیدیم جلوی یه خونه پارک کرد خونه نسبتا اعیونی بود.بعد رفتیم تو به محض اینکه درو بست مثل اینکه از زندان فرار کرده باشه با حالت ولع دستمو گرفت و من رو چسبوند به دیوار به طوری که صورتم رو به دیوار بود و باسن قمبل و آتیشیم که دراون لحظه حرارتشو میشد از روی شلوارجینم حس کرد رو به طرف مدیربود و به مدیر لبخند میزد و میگفت بیا منو بمال خلاصه خودشو چسبوند به باسن قمبلم به طوری که کیرش رو از روی شلوار رو باسنم حس میکردم بعد دائم از رو شلوار کیرش رو رو باسنم فشار میداد و در همون لحظه شروع کرد ازم لب گرفت مثل دیوونه ها لبامو گاز میگرفت ولی خیلی با ولع لبامو مک ویزد و میخورد و میگفت لبای تو هزارهزاربار از لبای زنم خوشمزه تره لبای یه پسر نوجوون خوشگل و ناز 17 ساله ای مثل تو شیرین تر از عسل و شیرین ترازهرچه هست تو این عالمه فکر میکنم 30 دقیقه فقط از رو شلوار جینم با کیرش باسنمو مالید و لبامو مکید البته در حین این کار با دستاش کمر و باسنمم رو میمالید و میگفت جووون چه کونی چه کمری چه لبی وااااای خلاصه من اون لحظه کلی حال کردم و لحظات بی نظیری تو زندگیم بود بعد لباساشو درآورد من هم که تو آسمونا بودم نفهمیدم چطور لباسام درومد و وقتی چشش به کمر چال و باسن قمبلم و کیرخوشگلم افتاد دستشو گذاشت رو گودی کمرم و از بالا بین استخون های دو کتفم تا ابتدای چاک باسنم دستشو کشید کثافت خیلی ماهرونه این کارو انجام میداد انگار میدونست چکار کنه که بهم حال اساسی بده (بیشتر لذت سکس همین معاشقه های قبل از اونه که جناب مدیرخوب از عهدش برومد و با مالوندناش من رو به عرش اعلا برد) گفت وااای جووونم چه کمر 17 ساله ای (سوم دبیرستان بودم) چه داغه چه سفیده ای جووون چه گوده بعد دستشو آورد پایین تر رو باسنم انگشت سبابه ش رو کرد تو چاک باسنم و از بالا تا پایین کشید و با انگشتهای دیگش باسنمو مالید و گفت وااای جوووونم ای جوووونم چه باسن 17 ساله قمبل و سفتی چه داغه چه آتیشی منم در این لحظات نمیدونم تو آسمون چندم سیر میکردم (باسن من سفت و سفید و سوراخ باسنم بی مو است) میگفت چه باسن کره ای وای چه بویی میده اینو که گفت من دیگه داشتم اشک شوق میریختم و مست مست بودم. وقتی انگشت سبابش میرسید به سوراخم اول نوک انگشتشو دور تا دور سوراخم میکشید بعد یواش یواش تا ته فرو میکرد تو سوراخم وقتی که سر انگشت سبابش به ته سوراخم میرسید یه لذت وصف نشدنی تمام وجودم رو فرا میگرفت (تقریبا به فاصله طول انگشت سبابه داخل سوراخ مقعد مرد یه غده ای وجود داره که تماس انگشت به آن موادی ترشح میکنه که برای مردها خیلی لذت داره) بعد انگشتشو در میاورد و زبونشو دور سوراخم میچرخوند و با زبانش از پایین تا بالای باسنمو چه چپ چه راست لیس میزد بعد دستشو آورد رو کیرم گفت واااای چه کیری چه سفیده چه داغه چه شقه چه خوشگله بعد تمام کیرمو بادست گرفت و مالوند و همه رو یکجا کرد تو دهنش و حسابی لیس زد بعد از اتمام کار به من گفت بشین رو مبل و رفت آشپزخونه با خودش یه ویسکی با دوتا گیلاس آورد پدرسوخته این کاره بود بعد تو دبیرستون میومد زیارت عاشورا و نوحه میخوند و سر صف جانماز آب میکشید خلاصه از اون شراب که خودش میگفت شراب ناب فرانسوی بود تو دوتا گیلاس ها یکم ریخت و من و اون رفتیم بالا(در این لحظه من از شدت حشری بودن بدنم مثل بید میلزید خلاصه رفته بودم رو ویبره البته اونم این طوری بود) بعد چند دقیقه که مست مست شدیم من رو گرفت و از جلو یعنی صورت خوابوند رو زمین به طوری که صورتم رو زمین بود و باسن قمبلم به سمت بالا و به سمت اون بود. بعد آروم آروم روم دراز کشید و کیرشو گذاشت لای چاک باسنم و چند دقیقه در همین حالت موند من داغی کیرش رو لای چاک باسنم حس میکردم بعد یکم کیرشو تکون داد تا لای چاک تنگ باسن قمبل و سفتم جا باز کنه و در تمام این مدت با بدنم ور میرفت و منو میمالوند وبعد بلند شد و با دستاش لای چاک باسنمو باز کرد و گفت به حالت داگی یعنی مثل حیوانات رو دو کف دست و زانوهام وایسم من هم همین کارو کردم و بعد از نوازش باسن و رانم به من گفت که با دخول مشکلی ندارم من که حشری حشری بودم گفتم نه فقط میترسم درد داشته باشه گفت باشه من تا ختنه گاه میرم تو بعد از اون هرجا درد داشتی بگو بعد همین کارو کرد و آروم آروم سر کیرش رو کرد تو سوراخم من داشتم دیوونه میشدم بعد از چند بار تکرار و دراوردن و داخل کردن موفق شد بدون اینکه زیاد دردم بیاد کیرش رو تا ته بکنه تو باسنم و من رو از فرش خونش به عرش ببره البته من چند بار جیغ کشیدم ولی اون میگفت هیچی نیست عزیزم جیغ نکش آروم باش گلم عزیزم بعد شروع کرد آروم آروم تلمبه زدن تا اینکه سرعت و برد بالا و حسابی من رو شارژ کرد بعد از اتمام کارکیرشو خیلی آروم از سوراخم درآورد و آبشو رو کمرم خالی کرد و بعد منو خوابوند و حسابی با خوابیدن روم حال کرد و دائم با دستاش بدنمو میمالوند و به من میگفت هر وقت آبت اومد بهم بگو من هم با حالت عشوه میگفتم باشه عزیزم بعد 1 یا 2 دقیقه احساس کردم آبم داره میاد بهش گفتم و اون سریع از روم بلند شد و کیر داغ و شق شدمو تا ته گذاشت تو دهانش و تمام آبم تو دهانش خالی شد به من گفت من عاشق آب پسرای نوجوون به ویژه پسرای کم سن سال و خوششگل و نازی مثل توام آب تو داروی هر دردی است و شیرینتر از عسله بعد میگفت من اگه یه پسر خیلی خوششگل و ناز و کم سن و سال و بی مویی مثل تو پیدا کنم حاضرم تمام بدنشو با زبانم لیس بزنم و حتی آبشو بخورم و این کارو هم کرد آبمو خورد و تمام بدنمو از صورت و پیشونی و گونه و لب و گردن و گلو و شونه و سینه و نوک سینه و ناف و دستو و شکم و کتف و کمر و باسن و کیر و همه رو خورد و لیس زد مخصوصا لبام و گردنم و کمرم و باسنم و کیرم بعد از تخلیه ی کمرم یه نگاهی به کیر شق شدم انداخت و گفت چه کیر سفید و داغی چه کیر بی مو و جوان و خوشگلی ولی کیر خودش پر مو سیاه و زشت بود خلاصه رفت آشپزخونه یکم عسل آورد و زد به کیرش و گفت بیا کیرمو تمیز کن من هم با ولع رفتم کیرشو تمام و کمال گذاشتم تو دهانم و با زبانم پاک کردم لامصب نمیدونم چی بود برای بار دوم آبش اومد ولی خب آدم با ملاحظه ای بود و وقتی که دید من نسبت به خوردن آبش اکراه دارم آبشو توی دهنم خالی نکرد و خالی کرد رو سینه هام و به خصوص رو گلوم و نوک سینه هام و بعد با دستمال پاکش کرد ولی اون خیلی آبمو دوست داشت خلاصه بعد اومد لبامو مک زد و عسل باقی مونده رو لبامو پاک کرد و در این لحظه با انگشت سبابش با سوراخ باسنم بازی میکرد و با دست دیگش کمرچال و باسن قمبلم رو میمالوند و هی نفس نفس میزد و من هم آه و اوه میکردم. در تمام این مدت هر کاری خواست با من کرد و هر لذتی خواست ازم برد بعد از اتمام کار ازم تشکر کرد که قبول کردم اومدم و من بهش گفتم من چطور بودم خوشت اومد؟ چون برام خیلی مهم بود که ببینم یه مرد سن بالا که عاشقم شده نظرش راجع به من چیه به من گفت لذتی که من امروز از تو بردم تا حالا در این 25 سال زندگیم از زنم نبردم تو خیلی برتر و بالاتر از زنها هستی هیچ زنی نمیتونست این طور که تو منو ارضا کردی منو ارضا کنه. بعد بهش گفتم راستی شما چرا خونه تنهایین زنتون نیست؟ گفت زنم میره سره کار دخترمم ازدواج کرده رفته. بعد شرتمو که از این شرت تنگ استرچ ها ست با مارک ورساچ خودش پام کرد و شلوار جین تنگ منو برداشت و اونم پام کرد به محض اینکه شلوارمو پام کرد و کمربندمو بست دوباره قمبل بودن باسنم از زیر شلوار جین تنگم نظرشو جلب کرد من ایستاده بودم و اون کنارسمت چپم زانو زد و از بغل به باسن و کمرم نگاه کرد و گفت واای فتبارک الله احسن الخالقین چه کمر و باسنی داری انگار ماهرانه فقط برای کام جویی و لذت بردن من و باب میل من خراطی شده وااای چه کمر گود و چه باسن قمبلی داری از شندیدن این حرف خیلی لذت بردم بعد کثافت دستشو آروم و ماهرانه کشید رو کمرو و باسنم و گفت واای چه باسن قمبلی داری چقدر داغه بعد لباشو آورد جلو چسبوند رو باسن قمبلم و از رو شلوار جین تنگم یه ماچ کرد و بعد میخواست که تی شرت تنگمو تنم کنه که چشمش افتاد به نوک سینه هام بعد لباشو دور نوک سینه هام غنچه کرد و مثل کودکی که سینه مامانشو مک میزنه نوک سینه هامو مک میزد و میگفت این سینه های کوچک و داغ 17 سالت و این نوک کوچیکش برام از نوک سینه های زنم لذت بخش تره خلاصه بعد تیشرتمو تنم کرد و آخرسر یه بوسه ی حسابی از لبم کرد و حسابی لبامو مکید و بعد با هم از خانه خارج شدیم و رفتیم سوار ماشین شدیم و من رو برد به در خونه رسوند و من هم یه بهونه ای برا دیر کردنم آوردم و با خاطره ی خوش اون روز تا الان زندگی میکنم هرچند که در طول تحصیلم در مدرسه چندین بار بازم آقای مدیر از من تو خونش کام جویی کرد و حتی به من گفت باید پیش دانشگاهی هم بیای اینجا ومن خودم تو شهریه مدرست تخفیف تپلی بهت میدم خلاصه من هم چون احساس میکردم عاشق آقای مدیر شدم و دیگه به سختی میتونستم یه مرد سن بالایی مثل آقای مدیرروعاشق خودم کنم قبول کردم و کار به جایی کشید که هر وقت اشاره میکرد خودمو در اختیارش میذاشتم تا هرطور که خواست ازم کام جویی کنه چون لذت میبردم.
نوشته: پسر ناز تر از گل
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....