ارسالها: 266
#23
Posted: 28 Apr 2019 21:20
Mahsawww: من دوتا داستان پیشنهاد میکنم...
۱...مالش آبجی یا مالیدن یواشکی آبجی
۲...فصل سوم میوه ممنوعه ای به نام خواهر
داستان اول نمیدونم کدومه هستش و دوم که میگی آخرش این متن هستش
رو تخت بیمارستان که به هوش اومدم دستم از آرنج تا مچ باند پیچی بود سرم به دست چپم وصل بود.
دور و اطرافم کسی نبود ولی یواش یواش صدای پدرم و گریه دلارام و جر و بحث کردنشون رو از پشت پرده تشخیص دادم پدرم مدام ورد زبونش غلط کرده مگه شهر هرته بود و دلارام هم گریه میکرد وقتی این حرفارو شنیدم یه لحظه یاد جریانی که باعث شد با مشت به بوفه بکوبم افتادم وحشت و ترس از اینکه دلارام دلیل اصلی این کار یعنی جریان نگاه کردن من به کونش و پرتاپ کردن کتابش سمت منو و بعد اتفاقی که باعث جر خوردن دستم شد رو به پدرم گفته باشه تمام وجودمو فرا گرفت. با شناختی که از اخلاق دلارام و ترسو بودنش داشتم میدونستم تو این جور مواقع که قضیه خیلی جدی هست و پای خون و خونریزی در میونه ممکنه برای تبرئه خودش همه چیز رو لو بده و حقیقتو بگه با ترس وحشت و استرس زیاد چشمامو بستمو دقیق به حرفاشون گوش کردم صداشون رو پائین آورده بودن ولی با این حال هنوز صدای پدرمو به طور نصف و نیمه می شنیدم که به دلارام میگفت شما دو تا تو خونه تنها باشین وضعیت اینطوری میشه که تعریف کردی ... صدای گریه دلارام و گریه کردنش هم بیشتر منو می ترسوند که دلارام جریان رو لو داده بدبختی مادرم همون لحظه که پدرم و دلارام با هم بحث میکردن رسید سریع اومد بالای سرم نگذاشت بقیه حرف بابام و دلارامو بشنوم
من فقط میتونم انتقام بگم چند قسمت میشه و پسر میره یه شهر دیگه زندگی خودش شروع میکنه تا بعد چند سال اتفاقی برمیگرده مبینه فقط تنها پدر و مادر هستن دلارام شوهر کرده رفته و اونها تنها هستند و پدر و مادر اونو بخشیدن با اونها خوشه تا وقتی دلارام و سیاوش رو مبینه هردو رو بیرون به فکر انتقام میفته و سیاوش که زن گرفته از زن اون انتقام میگیره و از دلارام کاری میکنه شوهرش به خاک سیاه بشینه و بعد دلارام وقتی متوجه میشه...
احترام و ادب و اخلاق
ویرایش شده توسط: hosenzad
ارسالها: 8
#27
Posted: 29 Apr 2019 01:48
الان لینک میفرستم
ویرایش شده توسط: Mahsawww
ارسالها: 266
#29
Posted: 29 Apr 2019 09:36
alex202068: سلام خوب هستی مرسی که این تایپیک گذاشتی میشه
یه چندتا داستان هست ادامش بدی قطعا خواننده های زیادی هم خواهد داشت
۱_ وسوسه های شیطانی
https://www.looti.net/12_7411_1.html
۲_زندگی با زن سکسی و حشری
https://www.looti.net/12_7890_4.html
سلام داستان اولی رو خوندم چند قسمت جا داره که احتملا مینوسم و داستان دوم رو باید بخونم نخوندم تا حالا بگم

داستان دوم هم گفتی تنوع توش نیست که بشه ادامه پیدا کنه
احترام و ادب و اخلاق
ویرایش شده توسط: hosenzad